دانلود رایگان کتاب صوتی نمایش صوتی داستان «تولد» با صدای زیبا حاجیان
تصویر جلد کتاب صوتی نمایش صوتی داستان «تولد»

دانلود و خرید کتاب صوتی نمایش صوتی داستان «تولد»

معرفی کتاب صوتی نمایش صوتی داستان «تولد»

نمایش صوتی داستان تولد، نوشته‌ی اسماعیل فصیح داستان تولد کودکی ضعیف در شبی بارانی است. پسری که هفتمین بچه‌ی خانواده‌ای است که تا به حال همه فرزندانشان را از دست داده‌اند. داستان تولد برنامه شماره نوزدهم کانون فرهنگی چوک است.

درباره‌ی نمایش صوتی داستان تولد

داستان تولد را پسربچه‌ی شش ساله‌ای تعریف می‌کند. پسرک همراه مادربزرگش که قابله است برای زایمان زن ضعیفی رفته است و زن، بعد از اینکه پسری به دنیا می‌آورد، مدام گریه می‌کند و خاطرات تلخ زایمان‌های قبلی و از دست دادن بچه‌هایش را تعریف می‌کند. هم قابله و هم زن همسایه که برای کمک کردن به زائو آمده‌اند در تلاش هستند تا مادر را آرام کنند اما او انگار که گوشش بدهکار این حرف‌ها نباشد مرتب خاطره‌های تلخش را تعریف می‌کند و اصلا هم انتظار همسرش را برای اینکه به خانه برگردد و فرزندشان را ببیند، نمی‌کشد...

اسماعیل فصیح در داستان تولد به خوبی فضای فرهنگ سنتی مردسالار و اشتباهات و خرافات رایج زمانه را نشان داده است.

نمایش صوتی داستان تولد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر به خواندن داستان‌های کوتاه از نویسندگان معروف فارسی‌زبان علاقه دارید، نمایش صوتی داستان تولد برایتان جذاب خواهد بود.

درباره‌ی اسماعیل فصیح

اسماعیل فصیح ۲ اسفند ۱۳۱۳ در تهران متولد شد. او داستان‌نویس و مترجم ایرانی بود که کتاب‌هایش در دهه‌های شصت و هفتاد جزو پرفروش‌ترین نویسندگان معاصر بود. تحصیلاتش را در آمریکا ادامه داد و آن‌جا دیداری با ارنست همینگوی نیز داشت. بعد از بازگشت به ایران به عنوان مترجم کار می‌کرد و بعد به استخدام شرکت نفت در آمد. رمان‌های دل کور، شراب خام، داستان جاوید، ثریا در اغما و درد سیاوش از مهم‌ترین آثار او به‌شمار می‌روند. از میان آثار ترجمه‌ شده‌ی او نیز می‌توانیم به وضعیت آخر، بازی‌ها؛ روان‌شناسی روابط انسانی اثر اریک برن، ماندن در وضعیت آخر، خودشناسی به روش یونگ و تحلیل رفتار متقابل در روان‌درمانی اشاره کنیم. 

اسماعیل فصیح در ۲۵ تیر ۱۳۸۸ در تهران به علت مشکلات عروق مغزی درگذشت.

جملاتی از نمایش صوتی داستان تولد

 زنی در یکی از اتاقک‌ها بچه زاییده بود. نصف شب خانم جون مرا با خودش آورده بود. خانم جون آن سال شصت ساله بود. من شش ساله بودم.

خانم جون دست‌هایش را آب کشید وخشک کرد و آمد لحاف پاره را روی زائو کشید. زن چشم‌هایش را باز کرد. خانم جون گفت: “خدا یه پسر کاکل زری بت داده.”

زن گفت: ” چی؟” ضعف داشت. “چی گفتی؟”

خانم جون گفت: ” گفتم یه پسر کاکل زری زاییدی. شب جمعه م هست که به دنیا آمده، باید هم وزنش خرما خیرات کنی.”

زن پرسید: ” زنده اس؟”

خانم جون گفت: ” وا؟ پس چی که زنده اس. مگه صدای گریه اش رو نشنفتی؟”

زن همسایه از گوشه اتاق آهی کشید و گفت: ” به حق پنج تن.” مشغول قنداق کردن بچه بود.

خانم جون گفت: “زنده اس، خوب و خوشگل.”

زائو گفت: ” بگو به قمر بنی هاشم …”

خانم جون گفت: ” خاک عالم، این چه جور حرف زدنه. حالش خوبه. گفتم خانم آقا یک تیکه چلواراز یه جا ببره و چاک بزنه پیرهن قیامت بچه بکنه.”

“زنده می‌مونه؟”

“اوا آره. این حرفا چیه؟”

زن گفت: ” بچه های من هیچکدوم زنده نمی‌مونند … همه مردند.”

معرفی نویسنده
عکس اسماعیل فصیح
اسماعیل فصیح
ایرانی | تولد ۱۳۱۳ - درگذشت ۱۳۸۸

اسماعیل فصیح یکی از برجسته‌ترین و پرکارترین نویسندگان معاصر ایرانی به شمار می‌رود. فصیح در زندگانی هفتادوپنج‌ساله‌ی خود در کشورهای ایران، آمریکا و فرانسه، با نوشتن‌ رمان‌های مشهوری مانند شراب خام، دل کور، اسیر زمان، داستان جاوید و ثریا در اغما و همچنین با ترجمه‌ی برخی منابع مهم در حوزه‌ی روان‌شناسی، توانست جایگاه خود را در ادبیات ایران تثبیت کند. فصیح با نوشتن بیست‌ویک رمان و پنج مجموعه‌‌‌ی داستان کوتاه در طول بیش از چهار دهه نویسندگی، به عنوان یک وقایع‌نگار برجسته از وضعیت کشور در دوران‌های مختلف زندگی نیز شناخته شده بود.

R Ka
۱۳۹۸/۱۲/۰۸

راوی پسر بچه است. صدای گوینده این را نشان نمی دهد. افسوس که از وجود امثال آقای فصیح در این سی سال آخر زندگی اش بهره ای برده نشد. روحش شاد . انسانِ روشن اندیشی بود. داستان به تنهایی پنج

- بیشتر
فرزاداشرفی
۱۳۹۹/۰۸/۱۶

جای قسمت اول بادوم اشتباه شده،ابتداقسمت دوم روگوش فرادهید

Mohammad Bagheri
۱۳۹۹/۰۱/۰۲

موضوع جالبی بود.

ابوالفضل7073
۱۴۰۱/۰۷/۱۳

جالب بود ولی کاش اخرش میفهمیدیم چرا بچه هاش میمردن

book lover :)
۱۴۰۰/۰۱/۱۶

خیلی قشنگ بود🧸🥰

koko
۱۳۹۹/۰۱/۱۱

زیبا تلخه...

mahnaz
۱۴۰۲/۰۸/۰۱

قسمت اول و دوم جا به جا آپلود شدند و مخاطب دچار مشکل میشه‌.

Mina
۱۳۹۹/۱۱/۲۴

حال و هوای عجیب خودشو داره

کاربر ۱۵۲۱۴۳۹
۱۳۹۹/۰۱/۰۲

روایت برخی از سنت ها در جامعه قدیم بود. جالب بود

روزبه
۱۳۹۹/۱۱/۲۵

سلام. از اون دسته کتابای صادق هدایتی که ملت گرفتار بدبختی اند. سبک طبیعت گرایی میگن فکرکنم. به هرحال طرفدارهای خودش رو داره راستی! قسمت اول و دوم جا به جا بارگزاری شده اند

زمان

۲۱ دقیقه

حجم

۵۰٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

زمان

۲۱ دقیقه

حجم

۵۰٫۰ مگابایت

قابلیت انتقال

دارد

قیمت:
رایگان