دانلود و خرید کتاب صوتی اسیر فرانسوی
معرفی کتاب صوتی اسیر فرانسوی
کتاب صوتی اسیر فرانسوی نوشتهٔ صادق هدایت است. حسین نصیری گویندگی این داستان صوتی ایرانی را انجام داده و انتشارات گیوا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی اسیر فرانسوی
کتاب صوتی اسیر فرانسوی حاوی یکی از داستانهای کوتاه صادق هدایت است. «اسیر فرانسوی» روایت یک سرباز است که شرح اسارت خود بهدست آلمانیها را بازگو میکند. داستان اینطور شروع میشود که پیشخدمت هتلی در بزانسن مشغول گردگیری اتاق است. کتابی که راجع به جنگ است و از آلمانی ترجمه شده است روی میز توجه او را به خود جلب میکند و از صاحب اتاق میخواهد که کتاب را به او امانت بدهد تا آن را بخواند. بعد شروع به صحبت و درددلگفتن میکند. او از خاطرات روزهای جنگ میگوید؛ از روزهایی که در اسارت آلمانیها بوده است و از کارهایی که مجبور بودهاند انجام بدهند و کارهایی که یواشکی و از سر شیطنت انجام میدادند.
شنیدن کتاب صوتی اسیر فرانسوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان پیشنهاد میکنیم.
درباره صادق هدایت
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ در تهران متولد شد. این نویسنده، مترجم و روشنفکر ایرانی را از بنیانگذران داستاننویسی نوین ایرانی میدانند. صادق هدایت تحصیل در دورهٔ متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز کرد، اما بهعلت درد چشم مجبور شد که یک سال مدرسهٔ متوسطه را ترک کند و پس از آن به مدرسهٔ سنلویی که مدرسهٔ فرانسویها بود رفت. تحصیل در این مدرسه زمینهٔ آشنایی هدایت با ادبیات جهانی را فراهم کرد. او از نوجوانی نوشتن در روزنامهها را آغاز کرد. نخستین کتاب صادق هدایت «انسان و حیوان» نام دارد که درمورد مهربانی با حیوانات است. هدایت در سال ۱۳۰۵ با اولین گروه دانشآموزان اعزامی به خارج، راهی بلژیک شد و در رشتهٔ ریاضیات محض به تحصیل پرداخت. در همین سال داستان کوتاه «مرگ» را در مجلهٔ ایرانشهر که در آلمان منتشر میشد به چاپ رساند و مقالهای به فرانسوی به نام «جادوگری در ایران» در مجلهٔ لهویل دلیس نوشت. هدایت از وضع تحصیل و رشتهاش در بلژیک راضی نبود و میخواست خود را به فرانسه و در آنجا به پاریس که آن زمانْ مرکز تمدن غرب بود، برساند. سرانجام در اسفند ۱۳۰۵ پس از تغییر رشته و دوندگی فراوان به پاریس منتقل شد.
هدایت در سال ۱۳۰۹، بیآنکه تحصیلاتش را به پایان رسانده باشد، به تهران بازگشت و در بانک ملی مشغول به کار شد، اما از وضع کارش راضی نبود. با این وجود سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ برای هدایت دورانی پربار محسوب میشود. او در این مدت، آثار تحقیقی و داستانی بسیاری انتشار داد؛ از جملهٔ این آثار میتوان به مجموعهٔ «انیران»، مجموعه داستانهای کوتاه «سایهروشن»، نمایشنامهٔ «مازیار» با مقدمهٔ مجتبی مینوی، «کتاب مستطاب وغوغ ساهاب» با همکاری مسعود فرزاد، مجموعه داستانهای کوتاه «سه قطره خون» و چندین داستان کوتاه دیگر نظیر «گرداب»، «دون ژوان کرج»، «مردی که نفسش را کشت»، «صورتکها»، «چنگال»، «لاله»، «آفرینگان»، «طلب آمرزش»، «محلل»، «مردهخورها»، «عروسک پشت پرده»، چاپ نخست «علویهخانم» و همچنین سفرنامهٔ «اصفهان نصف جهان» اشاره کرد.
صادق هدایت در دوران اقامت خود در بمبئی در هند، اثر معروف خود «بوف کور» را که در پاریس نوشته بود، پس از اندکی دگرگونی، با دست بر روی کاغذ استنسیل نوشته و بهصورت پلیکپی در ۵۰ نسخه منتشر کرد. این نویسندهٔ سرشناس ایرانی سرانجام در ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ در آپارتمان اجارهایاش در خیابان شامپیونه، واقع در پاریس، با گاز خودکشی کرد.
بخشی از کتاب صوتی اسیر فرانسوی
«در (بزانسن) بودم. یک روز وارد اطاقم شدم. دیدم پیشخدمت آنجا پیشبند چرک آبیرنگ خودش را بسته و مشغول گردگیری است. مرا که دید رفت کتابی را که به تازگی راجع به جنگ از آلمانی ترجمه شده بود از روی میز برداشت و گفت:
ـ ممکن است این کتاب را به من عاریه بدهید بخوانم؟
با تعجب از او پرسیدم: به چه درد شما میخورد؟ این کتاب رمان نیست.
جواب داد: خودم میدانم، اما آخر من هم در جنگ بودم، اسیر (بشها) شدم.
من چون چیزهای راست و دروغ به بدرفتاری آلمانیها شنیده بودم، کنجکاو شدم، خواستم از او زیر پاکشی بکنم ولی گمان میکردم مثل همه فرانسویها حالا میرود، صد کرور فحش به آلمانیها بدهد. باری از او پرسیدم:
ـ آیا بشها (به زبان تحقیرآمیز فرانسه به جای آلمانیها) با شما خیلی بدرفتاری کردند؟ ممکن است شرح اسارت خودتان را بگویید؟
این پرسش من، درد دل او را باز کرد و برایم این طور حکایت کرد: «من دو سال در آلمان اسیر بودم، خیلی وقت نبود که سرباز شده بودم. نزدیک شهر (نانسی) جنگ درگرفت. عده ما تقریباً سیصد نفر میشد، آلمانیها دور ما را گرفتند، سر هوایی شلیک کردند. ما هم چاره نداشتیم. نمیتوانستیم ایستادگی بکنیم. همهمان تفنگها را انداختیم و دستهایمان را بالا کردیم. چند نفر از آلمانیها جلو آمدند، یکی از آنها به زبان فرانسه گفت: «شما خوشبخت بودید که جنگ برایتان تمام شد، ما هم خیلی دلمان میخواست که به جای شما بوده باشیم.»»
زمان
۸ دقیقه
حجم
۱۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
قابلیت انتقال
دارد
زمان
۸ دقیقه
حجم
۱۱٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۲
قابلیت انتقال
دارد