دانلود و خرید کتاب صوتی قصه هایی برای تاریکی
معرفی کتاب صوتی قصه هایی برای تاریکی
کتاب صوتی قصه هایی برای تاریکی نوشتهٔ راینر ماریا ریلکه و ترجمهٔ علی عبداللهی است. سید میثاق ابطحی گویندگی این مجموعه داستان کوتاه، آلمانی و صوتی را انجام داده و انتشارات نقش و نگار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب صوتی قصه هایی برای تاریکی
کتاب صوتی قصه هایی برای تاریکی گزیدهای از داستانهای راینر ماریا ریلکه را در بر گرفته است. داستانهای این اثر صوتی عمدتاً از کتاب «داستانهایی از خدای مهربان» انتخاب شده است. این داستانها زبانی ساده دارند و نگاه نویسنده در آنها نگاهی شاعرانه است. او در این داستانها از زبان و ساختار تخیلی کودکانه استفاده کرده است. مضامین قصههای کوتاه ریلکه، عارفانه، عاطفی و گاه احساساتی هستند.
میدانیم که داستان کوتاه به داستانهایی گفته میشود که کوتاهتر از داستانهای بلند باشند. داستان کوتاه دریچهای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیتهایی و برای مدت کوتاهی باز میشود و به خواننده امکان میدهد که از این دریچهها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان میدهد و کمتر گسترش و تحول مییابد. گفته میشود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستانهای کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشتهها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونهای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده میشود. از عناصر داستان کوتاه میتوان به موضوع، درونمایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویهدید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.
شنیدن کتاب صوتی قصه هایی برای تاریکی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب صوتی را به دوستداران ادبیات داستانی آلمان و قالب داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره راینر ماریا ریلکه
راینر ماریا ریلکه در ۴ دسامبر ۱۸۷۵ به دنیا آمد و در ۲۹ دسامبر ۱۹۲۶ درگذشت. او شاعر و رماننویس چک - اتریشی بود که در شهر پراگ چشم به جهان گشود.پدر و مادر ریلکه او را وادار به ورود به دانشگاه نظامی کردند. او سالهای ۱۸۸۶ تا ۱۸۹۱ را در این دانشگاه گذراند و بهعلت بیماری آنجا را ترک کرد. پس از ۴ سال تلاش برای گذراندن امتحان ورودی دانشگاه، سرانجام موفق به این کار شد و در پراگ و مونیخ، به تحصیل ادبیات، تاریخ و فلسفه مشغول شد. آثار بهجایمانده از او شامل یک رمان، چندین مجموعه شعر و برخی مکاتبات است که در آنها دربارهٔ عصر بیباوری، انزوا و اضطرابهای شدید سخن گفته است. راینر ماریا ریلکه بهعلت سرطان خون با چشمانی باز در آغوش دکتر معالج خود در سوییس درگذشت. او را پس از «گوته» و «هاینه»، مهمترین شاعر آلمان و از شاعران بزرگ دنیا میدانند.
بخشی از کتاب صوتی قصه هایی برای تاریکی
«دکتر گئورگ لاسمان، پس از غیبتی طولانی به وطنش بازمیگشت. او در آنجا چیز چندانی نداشت و مدت زیادی هم در آنجا نمانده بود. حالا تنها دو خواهرش که هر دو متأهل بودند و بهنظر میرسید ازدواج موفقی هم داشتهاند، در شهر پدریاش زندگی میکردند. دیدار دوبارهی آنها پس از دوازده سال دلیل این سفر بود. واقعاً قصدش همین بود. ولی شب هنگام که دکتر در قطار شلوغ خوابش نمیبرد، دریافت که به جستوجوی دوران کودکیاش به آنجا میآمد و دلش خواست در آن کوچههای قدیمی دوباره چیزی پیدا کند؛ درگاهی، برجی، چشمهی آبی، دستاویزی برای شادی یا غمی که میتوانست دوباره خود را در آن بشناسد. آدم خودش را در گرماگرم زندگی گم میکند. اینجا بود که خاطرات مختلفی به ذهنش خطور کرد؛ آن خانهی کوچک در کوچهی هاینریش با دستگیرههای براق درها و راهروهایی تیره رنگ. مبلمان و اثاثیهی خانه و پدر و مادرش در کنار آنها، در حالی که همگی قدیمی و مستعمل و احترام برانگیز بودند. روزهای پرشتاب و سریع هفته و یکشنبهها که مثل سالنی خالی بود. کمتر مهمانیای با لبخند و بدون دستپاچگی انجام میشد. پیانوی کوک نشده، قناری پیر، مبل راحتی موروثی که هیچکس حق نداشت رویش بنشیند. جشنِ نامگذاری، یک آشنا، عمویی که از هامبورگ میآمد، تأتر عروسکی، یک ارگ دستی، جمعی بچهگانه و ناگهان کسی که میگفت: کلارا! دکتر تقریباً خواب بود.»
زمان
۳ ساعت و ۳۳ دقیقه
حجم
۲۰۲٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۳ ساعت و ۳۳ دقیقه
حجم
۲۰۲٫۳ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد