دانلود و خرید کتاب صوتی انجمن شاعران مرده

کتاب صوتی انجمن شاعران مرده به نویسندگی ان. اچ کلاین باوم و ترجمه‌ی حمید خادمی است و هومن خیاط آن را در استودیوی رادیو گوشه گویندگی کرده است.

خلاصه کتاب صوتی انجمن شاعران مرده

کتاب صوتی انجمن شاعران مرده درباره مدرسه‌ای شبانه‌روزی با قوانین سخت و خشک است که به صورت اتفاقی معلم ادبیات انگلیسی مدرسه تغییر کرده و با ورود معلم جدید که سبک و سیاقی لطیف داشته و دانش‌آموزان را به رویا‌پردازی و لذت از زندگی تشویق می‌کند قوانین سختگیرانه مدرسه دچار لغزش شده و در طی همین لغزش‌ اتفاقات غیرمنتظره‌ی دیگری رخ می‌دهد که دانش‌آموزان را دستخوش تغیراتی شگرف می‌کند. این کتاب نوشته ان، اچ، کلاین باوم نویسنده آمریکایی است و با ترجمه‌ی حمید خادمی و با صدای دلنشین آقای هومن خیاط در رادیو گوشه ضبط شده است.

درباره کتاب صوتی انجمن شاعران مرده

کتاب صوتی انجمن شاعران مرده داستانی است درباره تغییر نگرش و آگاهی و یافتن دیدگاهی نو برای زندگی. داستان کتاب روایت چهار دانش‌آموز دبیرستانی است که در مدرسه‌ای شبانه‌روزی با قوانین سختگیرانه که یکی از افتخاراتش انضباط و قانون‌مداری است مشغول به تحصیل هستند. والدین این دانش‌آموزان با تحت فشار قرار دادن فرزندان خود سعی در افزایش بازدهی تحصیلی و تحصیلات عالیه فرزندان خود دارند. این در حالی است که این فشار از جانب مدرسه و والدین، این دانش‌آموزان را به شدت سرخورده کرده است.

با تغییر ناگهانی معلم ادبیات انگلیسی است که تغییری عظیم در مدرسه اتفاق می‌افتد. شخصیت روشنفکری که با ایده‌ها و رویاپردازی‌هایش در تلاش است تا معنای زندگی را به دانش‌آموزان خود بفهماند. دانش‌آموزانی که با فضای بسته نتوانسته‌اند به ذهن خود استراحت داده و همواره در تلاش برای قبولی در دانشگاه با رتبه‌های برتر برای پزشکی و وکالت بوده‌اند در حالی که یکی از آنها به بازیگری و دیگری به نویسندگی علاقه‌مند است و در آن استعداد نهفته‌ای دارد.

نام انجمن شاعران مرده نامی است که این معلم و دوستانش در دوران تحصیل خود برای گردهمایی‌ها انتخاب کرده بودند و دانش‌آموزان در بازسازی این انجمن در مدرسه و به صورت مخفیانه برمی‌آیند. باشگاهی که به دور از هرگونه محدودیت و سانسوری خود باشند و به بروز احساسات بپردازند. جان کیتینگ این معلم ادبیات انگلیسی به دانش‌آموزان یاد می‌دهد چگونه آزادانه کتاب بخوانند و این کار را در اولین جلسه و با پاره کردن فهرست کتاب شروع می‌کند. همچنین در اقدام به شنیدن موسیقی متفاوت تلاش می‎‌کند، در لحظه زندگی کنند و رویا را از خود دور نکنند. این اتفاقات به گوش مدیر سختگیر مدرسه رسیده و در تلاش برای اخراج این معلم خلاق بر‌می‌آید که این اخراج با اتفاقات تلخ و شیرین دیگری نیز همراه است.

نام اصلی کتاب صوتی انجمن شاعران مرده براساس سروده‌ای از جان کتیس شاعر انگلیسی است که این شعر پرسشی را مطرح می‌کند. آیا شاعران مرده در بهشت جای دارند/ در جایی بهتر از زمینی که انسان در آن زندگی می‎‌کند؟ در اصل این کتاب به دنبال فریاد‌رسی علیه سنت‌های بیهوده و قوانین پوچ نظام آموزشی آمریکاست. با ریشه‌یابی این کتاب می‌توان دیدگاه میشل فوکو را یافت. وی باور دارد قدرت ریشه در لایه‌های مختلف تعاملات اجتماعی و زبانی دارد. معلم در مقابل سنت‌ها و قوانین خشک مدرسه که مدیر آن به شدت بر آن تاکید دارد در تلاش برای آموزش عدالت، عشق، زیبایی و حقیقت است این چهار اصل در تضاد با چهار اصل معروف کتاب یعنی سنت، افتخار، سرافرازی و انضباط قرار دارد. شخصیت این معلم همچون درمانگری باهوش و زیرک است و با سخنان خود تاثیرات بسیاری بر نوجوانان می‌گذارد اما مدیر مدرسه و والدین فرزندان با پیروی از سنت‌های قدیمی و سفت و سخت خود به اخراج جان کیتینگ دامن می‌زنند. دانش‌آموزان، معلم ادبیات انگلیسی و رازهای نهفته میان آنها، مکانی خاص و سرودن اشعار پنهانی از ویژگی‌های بارز این کتاب است.

شنیدن این کتاب صوتی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب صوتی انجمن شاعارن مرده علاوه بر اینکه مناسب دانش‌آموزان و نوجوانان است برای افراد دیگر نیز به شدت لذت‌بخش و امیددهنده است. این کتاب سعی دارد مردم را به لذت بردن از زندگی و در لحظه بودن تشویق کند. افسوس گذشته و حسرت داشتن آینده‌ی زیبا رویایی بیش نیست و با در زمان حال بودن می‌توان به بهترین نتایج رسید. این کتاب بسیار مناسب افرادی است که در زندگی خود دچار دلزدگی و ناامیدی شده‌اند و با حس و حال خوش داستان خواننده را به سمت خوشی و تلاش برای زندگی سوق می‌دهد.

چرا باید کتاب صوتی انجمن شاعران مرده را بشنویم؟

نویسنده کتاب صوتی انجمن شاعران مرده سعی دارد تا در قالب داستان زندگی انسان را به سمت و سوی در لحظه بودن و زندگی لذت بخش سوق دهد. هر چند با اتفاقات پیش‌بینی‌نشده‌ای که رخ می‌دهد خواننده را با نگرانی و اضطراب به خود جلب کرده و با پایانی ناگهانی خواننده را به تفکر واداشته و به حال خود رها می‌کند.

درباره ان اچ کلاین باوم

نانسی هورو ویتز کلاین باوم نویسنده و روزنامه‌نگار آمریکایی است. وی در سال ۱۹۴۸ متولد شد و با نوشتن کتاب انجمن شاعران مرده به شهرت رسید. این کتاب پس از انتشار فیلمی با همین نام نوشته تام شولمن به چاپ رسید و فراگیر شد. وی در حال حاضر در نیویورک زندگی می‌کند.

چه کسانی این کتاب را به فارسی ترجمه کرده‌اند؟

از دیگر ترجمه‌های این کتاب ‌می‌توان به ترجمه خانم زهرا طراوتی که با همکاری نشر نیماژ منتشر شده است و همچنین ترجمه خانم زینب سادات موسوی معلم با همکاری انتشارات آستان مهر اشاره کرد.

درباره فیلم انجمن شاعران مرده

فیلم انجمن شاعران مرده در سال ۱۹۸۹ به کارگردانی پیتر وید و نویسندگی تام شولمن منتشر شده است. این فیلم زودتر از انتشار کتاب پخش شده است. این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین فیلم‌نامه در سال ۱۹۸۹ و همچنین نامزد دریافت اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد شده است. در فیلم انجمن شاعران مرده شولمن نویسنده فیلم در یک سوم ابتدایی سعی در شناساندن فضا و رابطه‌ها دارد و با ورود معلم انگلیسی سریعا وارد بدنه اصلی فیلم می‌شود. این فیلم بیانگر عصیان و فریادرسی علیه سنت‌های بیهوده و پوچ است. وارد نکردن شخصیت دانش‌آموزان و باقی‌گذاشتن آن‌ها در یک حالت مرموز یکی از معایب ساخت این فیلم است و درواقع تیپ‌های شخصیتی در فیلم به صورت واضح مشخص نشده است.

در بخشی از کتاب صوتی انجمن شاعران مرده می‌شنویم

مدیر نولان موقرانه اعلام کرد: «مشعل دانش را از پیر به جوان، دست به دست بگردانید.» و هر پسر، شمع بغل‌دستی‌اش را روشن کرد.

«خانم‌ها و آقایان، فارغ‌التحصیلان ممتاز و دانش آموزان... امسال، سال ۱۹۵۹، بیانگر صدمین سال حضور آکادمیِ عالیِ ولتون است. یک‌صد سال پیش، در سال ۱۸۵۹، چهل‌ویک دانش‌آموز در همین مکان نشستند و سؤال‌هایی از آن‌ها پرسیده شد که حالا از شما در شروع هر ترم تحصیلی پرسیده می‌شود. نولان به شکلی اغراق‌آمیز، مکثی کرد و آن‌گاه نگاهش را در فضایی که پر بود از چهره‌های جوان ترسیده و هیجان‌زده، این‌سو و آن‌سو گرداند. آن‌گاه غرّید: «آقایان! ارکان چهارگانه کدام‌اند؟»

وقتی شاگردان، خبردار به پا خاستند، بی‌قراری پاها سکوت سنگین فضا را شکست. تاد اندرسن۴ شانزده ساله، از اندک دانش‌آموزانی که لباس فرم مدرسه را نپوشیده بود، وقتی باقیِ بچه‌ها به پا خاستند مردّد بر جای خود ماند. مادرش سقلمه‌ای به او زد تا از جا بلند شود. چهره‌اش افسرده و غمگین بود و چشمانش را غباری از خشم و آشفتگی پر کرده بود. در سکوت، پسرهای دور و برش را تماشا کرد که هماهنگ فریاد می‌زدند: «سنت! افتخار! انضباط! سرافرازی!»