دانلود و خرید کتاب صوتی رونالدو ظهور یک برنده
معرفی کتاب صوتی رونالدو ظهور یک برنده
کتاب صوتی رونالدو ظهور یک برنده نوشتهٔ مایکل پارت با ترجمهٔ ماشااللّه صفری و گویندگی آرمان خدادادی در آوانامه منتشر شده است. این کتاب به شرح جزئیات زندگی این نابغهٔ فوتبال از کودکی تا بزرگسالی میپردازد. در رونالدو ظهور یک برنده سرنوشت یک پسربچه فقیر را دنبال میکنیم که همه چیز دربارهٔ فوتبال را در خیابان های مَدیر آموخته بود. چطور به اینجا رسیده بود؟ چطور به بالاترین سطح فوتبال جهان رسیده بود؟
رونالدو چشمانش را بست و جزیرهٔ دوران کودکیاش را دید: خیابانهای فرسوده، زاغهها و زمینهای فوتبال. حسِ کودکیاش به سراغش آمده بود. اولین خاطراتش در کلیسایی بود و لباس آبی و سفید بر تن داشت.
درباره رونالدو ظهور یک برنده
سالهاست که لحظات غرورآفرین در زندگی رونالدو هر روز تکرار میشود. شمارش موفقیتهایش که از دست خودش هم در رفته؛ اما یکی از این لحظاتی که برای همیشه در ذهنش ثبت شده، اولین حضورش در رئال مادرید است. در مقدمهٔ کتاب قسمتی از این حس خوشایند را در کنار او تجربه میکنیم:
«آرمِ معروف رئال مادرید روی پیراهنی که جلوی کمد آویزان بود خودنمایی میکرد، نامش و شماره ۹ پشت آن حک شده بود. چقدر برای این لحظه رویا پردازی کرده بود؟ لحظه ای نبود که آرزوی پوشیدن پیراهن رئال مادرید را نداشته باشد. کوچک که بود، همیشه می گفت دوست دارد برای رئال مادرید بازی کند و همیشه همه میگفتند: «کی دوست نداره؟»
به اطراف نگاه کرد. به برنابئو. بالاخره اینجا بود، لبخندی روی صورتش نمایان شد، کریستیانو چشمانش را بست و نفس عمیق دیگری کشید. نام او را که در ورزشگاه اعلام میکردند، باید وارد زمین می شد و به سمت سِن حرکت میکرد. این تمام کاری بود که باید انجام میداد. از پلهها بالا برود و چیزی را که میخواست، بگوید. با چند نفری دست بدهد و عکس بیندازد. به دوربینها عادت داشت، اما این بار فرق میکرد. این بار رویای زندگیاش تحقق یافته بود.
نگران بود که استرس بر او غلبه کند. طرف کمد جدیدش برگشت، داخل آن چندتایی صلیب بود. محبوب ترین صلیبش را برداشت، حالا وقت رفتن بود. مسیر به طرف زمین از چند پله و راهرویی به سمت پلههای اصلی تشکیل میشد. زمانی که به راهرو رسید صدای جمعیت را میشنید. وقتی به پله های آبی رسید، صدا کَر کننده بود. این مراسم معارفهٔ او بود و مادریدیها میخواستند که بهیادماندنی باشد. از پایین پلهها به نظر میرسید که تمام شهرِمادرید آنجا هستند.»
کتاب رونالدو ظهور یک برنده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به همهٔ طرفداران کریستیانو رونالدو پیشنهاد می شود.
بخشی از کتاب رونالدو ظهور یک برنده
کشیش آنتویو رودریگوئز ربولا۹ به لیست کودکانی که برای غسل تعمید آن روز نام نویسی کرده بودند نگاه کرد. کنار همه نام ها به غیر از یکی علامت خورده بود. بعد از ظهرِ شلوغی در کلیسای سنت آنتونیو۱۰ بود و بچهی آوِیرو، کریستیانو رونالدو، آخرین نام در لیست. کشیش می خواست به خانه برود. نگاهی به مادر، ماریا دولورِس آویرو۱۱، فرزندش و خواهرش انداخت که روی نیمکت چوبی نشسته بودند. جام از مرمر خالص ساخته شده بود و به شکل فرشتهای که صدفی در دست دارد که پر از آب مقدس است تراش خورده بود. خواهران دولورِس، نوک انگشتانشان را با آب خیس کردند و با احتیاط به صورت بچه کشیدند و خندیدند. بچه کریستیانو رونالدو، به نظر خوابیده بود.
کشیش ربولا دستکشهایش ها درآورد و ساعت مچیاش را باز کرد. مراسم قرار بود راس ساعت شش برگزار شود. ۲ دقیقه از شش گذشته بود و خبری از پدر، خوزه دینیس۱۲، نبود. خبری از پدرخوانده فرنائو دِ سوسا هم نبود. دولورس زیر نگاه کشیش در حال آب شدن بود. می دانست همسر و پدر خوانده کجا بودند، اما کاری نمیتوانست انجام دهد. نزدیک کلیسا، در زمین فوتبال آندورینا۱۳، مسابقه بین تیم های آندورینا و ریبیراس براوا۱۴ روبه پایان بود. کاپیتان تیم، خوزه فرنائو باروس دِ سوسا، پدر خوانده کریستیانو رونالدو، دورن زمین بود. خوزه دینیس، پدر بچه و مسئول تدارکات تیم، روی نیمکت نشسته بود و به ساعتش نگاه میکرد، برای مراسم غسل تعمید پسرش دیر کرده بودند. ولی چه کاری می توانست انجام دهد؟ بازی یک ساعت و نیم دیر آغاز شده بود. امیدوار بود که داور وقت اضافه اعلام نکند و دعا کرد کشیش صبر کند.
کشیش ربِولا به دولورِس نزدیک شد. میتوانست در صورتش عصبانیت را ببیند، پس با لبخندی سعی کرد پدر روحانی را آرام کند.
- امیدورام پدر و پدرخوانده در راه باشند.
مادر گفت: «دیگه باید برسن»
امیدوار بود کشیش نپرسد که چرا دیر کردهاند. همه در جزیره مَدِیرا همه مانند خانوادهاش عاشق فوتبال نبودند.
خواهر دولورس به خواهرزاده یک ساله اش نگاه کرد و گفت: «کریستیانو صبر می کنه»
کشیش صدای زن را شنید، به بچه نگاهی کرد و گفت: «اسمش رو کریستیانو گذاشتید؟»
دولوروس گفت: «اسم کاملش کریستیانو رونالدوِ. رونالد به خاطر رونالد ریگان»
کشیش با تعجب پرسید: «رئیس جمهور امریکا؟»
دولورس گفت: «بله، اما قبل از اینکه رئیس جمهور بشه بازیگر بزرگی بود و ما عاشق فیلمهاش بودیم.»
کشیش سرش را خاراند. میدانست که رئیس جمهور امریکا قبل از ورود به دنیای سیاست ستاره سینما بوده است.
دولورس با لبخند گفت: «ما عاشق همه فیلمهاشیم، باعث شادیمون میشن!»
کشیش هم لبخندی زد و گفت: «کریستیانو رونالدو، رئیس جمهور آینده یا شاید هم ستاره سینما؟»
زنها خندیدند.
در ساعت ۶: ۳۰ اتومبیل فرنائو در پارکینگ خاکی کلیسای سنت آنتونیو ترمز کرد. خوزه دینیس و فرنائو با عجله از اتومبیل پیاده شدند و در حالی که به سمت کلسیا میدویدند، گرهی کروات هایشان را محکم میکردند و کت میپوشیدند. هر دو مرد جلوی در ورودی با احترام ایستادند. خوزه دینیس موهایش را صاف کرد و کنار فرنائو وارد کلیسا شد.
مراسم غسل تعمید کریستیانو رونالدو دوس سانتوس آویرو بدون مشکل برگزار شد. وقتی مراسم به اتمام رسید نوبت عکس گرفتن بود. کشیش ربِولا انتظار داشت که خانم و آقای آویرو لباس مخصوص بعد از غسل را برای آن لحظهی مهم بر تنِ کریستیانو کنند، اما در مقابل چشمان متعجبش، خوزه دینیس پیراهن تیم فوتبال آندورینا را تن او کرد.
عکاس کلیسا آماده عکاسی بود: «آماده؟ یک...دو...سه...!»
کریستیانو رونالدو سرش را طرف دوربین برگرداند و با چشمان تیرهاش به لنز دوربین خیره شد انگار که هزار بار اینکار را انجام داده است. انگار که میداند چه کار میکند.
عکاس دکمه دوربین را فشار داد و همه به شادی پرداختند.
زمان
۲ ساعت و ۵۱ دقیقه
حجم
۲۳۷٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۲ ساعت و ۵۱ دقیقه
حجم
۲۳۷٫۷ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
اینکه یه پسر فقیر تونسته با قدرت ذهن و تجسم به چنین جایگاهی که خیلی ها تقریبا همه جوون ها و نوجوون ها آرزوشونه، واقعا کار بزرگیه و برای من خیلی الهام بخشه خیلی خیلی زیاد
فقط رونالدو همین
نابغه تکرارنشدنی مستطیل سبز
به شخصه به دنیای فوتبال علاقه ندارم ولی عاشق زندگی نامه افراد موفق از جمله مسی و رونالدو و بکام و... هستم. و اما رونالدو..... پسر بچه لاغر اندام با اراده فولادین که رویا خودش رو با جنگیدن به دست آورد و
من آدم فوتبالی نیستم ولی یکی از بهترین کتاب های صوتی بود که گوش داده بودم نشون میده چقدر نگه داشتن تصویر ذهنی تا انتها مهمه.
فقط رونالدو عشق
کتاب عالی ای بود من خودم از طرفداران پرا پاغرص کریستیانو رونالدو هستم.گویندگی عالی ای داشت راستش رو بخواید فکر نمی کردم کتاب بتونه به این خوبی تاریخچه ی بزرگترین محاجم جهان و تاریخ رو بیان کنه.به شخصه در تمام
کتاب خیلی قشنگی هستش حتما گوش کنید و گویندگی خوبی داره به همراه افکت های صوتی 🤌
زندگی یکی از برترین های تاریخ فوتبال👌🏻
سوپر ترین کتابی که خوندم