دانلود و خرید کتاب صوتی جلو قانون
معرفی کتاب صوتی جلو قانون
کتاب صوتی جلو قانون نوشته فرانتس کافکا، داستانی تمثیلی درباره آزادی و عدالت تعریف میکند. کافکا در این کتاب به صورت طنازانهای به آزادیخواهان و موانع پیش رویشان اشاره کرده و این موضوع باعث جذابیت هر چه بیشتر آن شده است. این اثر که در سال ۱۹۱۴ نوشته شده، در بخشی از فصل نهم رمان محاکمه نیز دیده میشود. این کتاب با ترجمه صادق هدایت و صدای حسین نصیری منتشر شده است.
درباره کتاب صوتی جلو قانون
داستان جلوی قانون درمورد پیرمردی است که خواهان دریافت اجازه برای ورود به قانون است. او در این راه با پاسبانی جلوی در روبهرو میشود که از ورود او به قانون ممانعت میکند. پیرمرد تصمیم میگیرد صبر کند تا زمان مناسب برای ملاقات با قانون برسد. اما روزها و هفتهها و سالها میگذرد و نوبت پیرمرد روستایی نمیشود. تا زمانی که پیرمرد برایش سوال میشود که چرا به جز او کسی در طلب دست یافتن به قانون نیست و پاسخی میشنود که همه این سالهای انتظارش را زیر سوال میبرد.
اگر بخواهید داستان را به صورتی روانکاوانه تعبیر کنید، شاید بتوانید مرد روستایی را تمثیلی از ناخودآگاه انسان بدانید. داستان جلوی قانون در حوزههای اجتماعی و سیاسی نیز تعبیر میشود که هرکدام به نوع خود جالب توجه هستند. این داستان یکی از آثار منتشر شده در مجموعه داستان «دیوار» بوده که به صورت جداگانه نیز منتشر شده است.
شنیدن کتاب جلو قانون به چه کسانی پیشنهاد میشود
اگر به داستانهای تمثیلی و انتقادی و سبک نوشتاری فرانتس کافکا علاقه دارید، شنیدن این داستان کوتاه برایتان لذتبخش خواهد بود.
درابره فرانتس کافکا
فرانتس کافکا یکی از مهمترین داستاننویسان قرن بیستم بود. او در یک خانواده یهودی طبقه متوسط آلمانی زبان در پراگ متولد شد. سبک نوشتاری منحصر به فردش، آثار او را به تاثیرگذارترینهای ادبیات غرب تبدیل کرده است. اما اکثر کتابهای کافکا یا ناقص مانده و یا پس از مرگ او منتشر شدهاند.
زبان اول کافکا آلمانی بود، اما او به زبان چکی نیز تسلط داشت و بعدها نیز بر زبان و فرهنگ فرانسه مسلط شد تا حدی که یکی از نویسندگان مورد علاقه او گوستاو فلوبر بود.
این نویسنده شهیر در اوایل جوانی به عنوان وکیل آموزش دید و پس از پایان تحصیلات حقوقی، در یک شرکت بیمه استخدام شد. او در اوقات فراغت شروع به نوشتن داستان کوتاه کرد و تا آخر عمر به این شغل ادامه داد و همواره میگفت که متاسف است که وقت خود را به کار روزانه اختصاص میدهد.
از داستانهای این نویسنده میتوان به مسخ و گروه محکومین اشاره کرد و رمانهای محاکمه، قصر و آمریکا که همگی پس از مرگش منتشر شدند. همچنین او صدها نامه به خانواده و دوستان نزدیکش دارد که بخشی از نوشتههایش به حساب میآیند و برای بررسی حال و هوای این نویسنده منبعی خوب هستند چرا که رابطه عجیب و ترس همیشگی کافکا از پدرش، بر حالات و دیدگاههایش تاثیرگذار بوده است.
نوشتههای کافکا پس از مرگش به مرور دیده شد اما در طول زندگیاش، فقط چند داستان کوتاه منتشر کرد و هرگز هیچ یک از رمانهای خود را تمام نکرد، مگر اینکه "مسخ" یک رمان (کوتاه) تلقی شود. حتی کافکا قبل از مرگش به دوست خود ماکس برود نوشته بود که تمام دست نوشتهها و نامهها و خاطراتش خوانده نشود و از بین برود؛ اما برود خواستههای دوستش را نادیده گرفت و آثار ارزشمند کافکا را منتشر کرد و میدانست به زودی سر و صدای زیادی به پا خواهد کرد.
کافکا ژانرهایی مانند اگزیستانسیالیسم را به شدت تحت تأثیر قرار داد. همچنین بیشتر آثارش مانند مسخ و گروه محکومین با مضامین و کهن الگوهایی مانند بیگانگی، مشکلات جسمی و روانی، درگیری بین والدین و فرزند، هزارتوهای روحی و عرفانی انسانها و شخصیتهایی که در یک تلاش بیهوده و وحشناک هستند، پر شده است.
درباره صادق هدایت
صادق هدایت یکی از تاثیرگذارترین و پیشروان داستاننویسان ایرانی است. او آثاری جاودانه از خودش بر جا گذاشته که با گذشت دههها از مرگش همچنان خواندنی هستند و محتوای این آثار آنقدر غنی است که حتی تغییر ذائقهی نسلها در ایران باعث نشده که کتابخوانهای نسلهای جدیدتر مخاطب آثار او نباشند.
صادق هدایت در ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ (۱۷ فوریهی ۱۹۰۳) در تهران به دنیا آمد. خانوادهی او اشرافی، متمول و فرهیخته بودند و البته هر چه صادق هدایت بزرگتر شد، بیشتر با این موضوع سر ناسازگاری پیدا کرد. صادق پس از اتمام تحصیل در مدرسهی دارالفنون (با کمی تاخیر) به قصد ادامهی تحصیل در رشتهی دندانپزشکی به فرانسه مهاجرت کرد. خیلی زود فهمید که روحیاتش با این رشته همخوانی ندارد، بنابراین از این رشته انصراف داد.
صادق هدایت پس از مدتی مجددا به تحصیل رو آورد و اینبار برای تحصیل در رشتهی مهندسی به بلژیک رفت. ناگفته پیدا است که او در همین سفرها دل به ادبیات اروپا باخت و بیشتر از رشتهی تحصیلی خودش به مطالعهی آثار ادبی و فلسفی پرداخت. نویسندگانی که با آثار درخشندهشان در این زمان دل و دین از کف صادق هدایت ربوده بودند، عبارت بودند از «ادگار آلن پو»، «گی دو موپوسان»، «رینر ماریا ریلکه»، «فرانتس کافکا»، «آنتوان چخوف» و «فئودور داستایوفسکی».
خواندن این آثار چنان تاثیری بر صادق هدایت گذاشتند که او نمیتوانست تصور کند مخاطب ایرانی از خواندن چنین آثار ارزشمندی محروم بماند. بنابراین دست به کار شد و به ترجمهی این آثار پرداخت. به لطف زحمتهای هدایت در سالهای بین ۱۳۰۲ تا ۱۳۲۹ آثار باارزش و مهمی همچون «دیوار از ژان پل سارتر»، «گورستان زنان خیانتکار» نوشتهی «آرتور کریستین سن» و «مسخ» اثر «کافکا» به زبان فارسی ترجمه و در ایران منتشر شدند. به علاوه تعدادی مقاله از هدایت (مثلا «پیامِ کافکا») منتشر شد که در فضای ادبیات و روشنفکری ایران یک قدم موثر و رو به جلو به حساب میرفت.
زندگینامه صادق هدایت را در صفحه این نویسنده در طاقچه میتوانید بخوانید.
بخشی از کتاب جلو قانون
سالهای متوالی آن مرد، پیوسته به پاسبان نگاه میکرد. پاسبانهای دیگر را فراموش کرد. پاسبان اولی به نظر او یگانه مانع میآمد. سالهای اولیه به صدای بلند و بیپروا به طالع شوم خود نفرین فرستاد. بعد که پیرتر شد، اکتفا میکرد که بین دندانهاش غرغر بکند. بالاخره در حالت بچگی افتاد و چون سالها بود که پاسبان را مطالعه میکرد تا ککهای لباس پشمی او را هم میشناخت، از ککها تقاضا میکرد که کمکش بکنند و کجخلقی پاسبان را تغییر بدهند.
زمان
۶ دقیقه
حجم
۵٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۶ دقیقه
حجم
۵٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
خیلی خشن بود اما داستان پردازی خوبی داشت.
قیمت اصلا به صرفه نیست من باشم کتاب چاپی رو حداقل تهیه میکنم. اما داستان به شدت جالبه و تاثیرگذاره و در واقع این داستان در کتاب محاکمه ی کافکا توسط یک نگهبان به شخصیت اصلی داستان تعریف میشه که حالا
پیام داستان پیام خوبی بود .