
کتاب استعمار در خلیج فارس
معرفی کتاب استعمار در خلیج فارس
کتاب الکترونیکی «استعمار در خلیج فارس (استعمارگران در کرانهٔ جنوبی خلیج فارس ۱۷۶۳-۱۹۵۵)» نوشتهٔ صلاح العقاد و با ترجمهٔ نعمتاله مقصودی و غلامرضا زائری، اثری پژوهشی دربارهٔ تاریخ نفوذ و سلطهٔ قدرتهای استعماری، بهویژه بریتانیا، در منطقهٔ خلیج فارس است. نشر گیوا آن را منتشر کرده است. این کتاب با تکیهبر اسناد و منابع دستاول، به بررسی تحولات سیاسی، اقتصادی و اجتماعی سواحل جنوبی خلیج فارس و نقش استعمارگران اروپایی در شکلگیری ساختارهای سیاسی این منطقه میپردازد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب استعمار در خلیج فارس
«استعمار در خلیج فارس» اثری ناداستان و پژوهشی است که با رویکردی تاریخی، به بررسی روند نفوذ و سلطهٔ استعمارگران اروپایی، بهویژه بریتانیا، در کرانههای جنوبی خلیج فارس میپردازد. این کتاب نخستین بار از زبان عربی به فارسی ترجمه شده و بر پایهٔ رسالهٔ دکتری نویسنده تدوین شده است. ساختار کتاب بر محور تحولات سیاسی، اقتصادی و نظامی منطقه از اواسط قرن هجدهم تا اواسط قرن بیستم استوار است و با استفاده از اسناد منتشرنشدهٔ بریتانیایی و فرانسوی، تصویری تازه از رقابتهای استعماری و تأثیر آن بر شکلگیری امارتها و شیخنشینهای عربی ارائه میدهد. اثر حاضر، علاوهبر تحلیل سیاستهای قدرتهای بزرگ، به زمینههای جغرافیایی، قومی و اجتماعی منطقه نیز توجه دارد و نقش عوامل داخلی و خارجی را در تحولات خلیج فارس بررسی میکند. کتاب در قالب فصلهای موضوعی، روند تاریخی رخدادها را دنبال میکند و با نگاهی تطبیقی، جایگاه خلیج فارس را در میان دیگر دریاهای مهم جهان قدیم نیز میسنجد. این اثر برای پژوهشگران تاریخ، علوم سیاسی و مطالعات منطقهای، منبعی غنی و متفاوت بهشمار میآید.
خلاصه کتاب استعمار در خلیج فارس
کتاب «استعمار در خلیج فارس» با تمرکز بر دورهٔ ۱۷۶۳ تا ۱۹۵۵، روند شکلگیری و گسترش نفوذ قدرتهای استعماری، بهویژه بریتانیا، در سواحل جنوبی خلیج فارس را واکاوی میکند. نویسنده ابتدا اهمیت جغرافیایی و تجاری خلیج فارس را در ارتباط با سه قاره و نقش آن در تجارت جهانی شرح داده و سپس به ظهور امارتهای عربی و رقابت قدرتهای اروپایی بر سر کنترل این منطقه میپردازد. در بخشهای آغازین، کتاب به چگونگی ورود پرتغالیها، هلندیها، فرانسویها و سرانجام انگلیسیها به منطقه اشاره دارد و نشان میدهد که چگونه بریتانیا با بهرهگیری از ضعف ساختارهای سیاسی محلی و تفرقهٔ میان امارتها، موفق به تحکیم سلطهٔ خود شد. نویسنده به نقش قراردادهای تجاری، معاهدات سیاسی و حمایتهای نظامی بریتانیا از برخی امارتها میپردازد و تأثیر این سیاستها را بر تجزیه و تضعیف قدرتهای محلی تحلیل میکند. کتاب همچنین به رقابتهای سیاسی و نظامی میان بریتانیا و فرانسه، نقش عثمانی و ایران، و تأثیر تحولات جهانی مانند جنگهای جهانی و انقلاب صنعتی بر منطقه میپردازد. در این میان، شکلگیری ساختار سیاسی کنونی خلیج فارس، ریشه در همین دورهٔ رقابتها و دخالتهای خارجی دارد. نویسنده با استناد به اسناد دستاول، نشان میدهد که سیاست بریتانیا بر حفظ تفرقه و جلوگیری از اتحاد سیاسی در میان دولتهای عربی خلیج فارس استوار بوده است. در نهایت، کتاب تصویری از روند گذار منطقه از ساختارهای سنتی به وضعیت کنونی ارائه میدهد و نقش استعمار را در این تحولات برجسته میسازد.
چرا باید کتاب استعمار در خلیج فارس را بخوانیم؟
این کتاب با تکیهبر منابع و اسناد کمتر دیدهشده، تصویری متفاوت از تاریخ معاصر خلیج فارس ارائه میدهد و بهویژه برای کسانی که به دنبال شناخت ریشههای تحولات سیاسی و اجتماعی این منطقه هستند، ارزشمند است. اثر حاضر نهتنها به رقابتهای استعماری و نقش قدرتهای بزرگ میپردازد، بلکه زمینههای داخلی و نقش بازیگران محلی را نیز بررسی میکند. مطالعهٔ این کتاب به فهم بهتر سیاستهای امروز منطقه و ریشههای تاریخی آنها کمک میکند و برای پژوهشگران و علاقهمندان به تاریخ، علوم سیاسی و روابط بینالملل، منبعی غنی و قابل اتکا بهشمار میآید.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
مطالعهٔ این کتاب به پژوهشگران تاریخ معاصر، دانشجویان علوم سیاسی، مطالعات منطقهای و روابط بینالملل، و علاقهمندان به تاریخ خلیج فارس و استعمار توصیه میشود. همچنین برای کسانی که به دنبال تحلیل ریشههای تحولات سیاسی و اجتماعی در کشورهای حوزهٔ خلیج فارس هستند، این اثر مفید خواهد بود.
بخشی از کتاب استعمار در خلیج فارس
«سیاست بریتانیا برای سلطه بر ممالگ عربی حور خلیج فارس که از زمان نفوش فر این آبها و سواحل و جزایر آغاز شده و تا به امروز ادامه دارد، به عنوان یک نقشه راه روشن که به آن پایبند بوده و تقریباً از آن تخطی نکرده است، دو اصل را مد نظر داشته است: نخست: بریتانیا تفرقة فراگیر بین اهالی حوزة خلیج فارس که در هنگام ورود به اين نواحی از اواخر سدة ۱۸م. مشاهده کرده بود را نه تنها حفظ کند، بلکه آن را تشویق نموده و حتی تجزية واحدهای بزرگتر را هم در پیش بگیرد که برای نمونه میتوان به روابط با سیدسعید، حاکم مسقط اشاره کرد که علیرغم مناسبات حسنه فیمابین، نه تنها او را به بازپسگیری نواحی از دست رفتهاش کمک نکرد، بلکه به مانع تراشی هم پرداخت و به او هشدار داد که حق تصرف واحدهای سیاسی دیگر را ندارد. در پایان امپراتوری عمان را به دو بخش تقسیم نمود: عمان و زنگبار. به دستاویز این تقسیم بندی، خانواده سلطنتی عمان را نیز دو بخش کرده تا راه سلطه بر هر دو را برای خود فراهم سازد. دوم: ممانعت از هرگونه ارتباط بین دول و شیوخ خلیج فارس با دولتهای دیگر تا راه نفوذ رقبای خود به این منطقه را ببندد. رویَة اخیر را میتوان در برخورد با ایران، عثمانی، آلسعود و مصر در زمان محمدعلیپاشا و فرانسه و روسیه و آلمان دید. بدین گونه بود که انگلیس به تنهایی بر آبهای خلیج فارس مسلط گردید و تنها مرجع رسیدگی به اختلافات دولتهای کوچک خلیج فارس شد و تنظیم روابط آنها با جهان خارج را به خود اختصاص داد.»
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۵ صفحه
حجم
۱٫۵ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۲۲۵ صفحه