کتاب آن یکی اینشتین
معرفی کتاب آن یکی اینشتین
کتاب آن یکی اینشتین نوشته ماری بندیکت است که با ترجمه مهدی فتاحی منتشر شده است. این کتاب داستان جذابی درباره همسر اول آلبرت اینیشتین است که زندگیاش پس از آشنایی با آلبرت اینیشتین تغییر کرد.
درباره کتاب آن یکی اینشتین
میلوا ماریچ دختری ۱۸ ساله و اهل اروپای شرقی است که برخلاف زنان دیگر تصمیم گرفته است فیزیک بخواند و به دانشگاه برود. برای او ریاضیات جذاب است و در تارسخ پنجمین زنی بوده است که برای خواندن این رشته به دانشگاه رفته است. داستان جایی شروع میشود که میلوا ماریچ میخواهد وارد اولین کلاس درس شود و درکنار هم کلاسیهای مرد و استادی که به او با تحقیر نگاه میکنند بنشیند. مردی که کنار او نشسته است آلبرت اینیشتین است.
آلبرت و میلوا کمکم به هم علاقهمند میشوند و با هم ازدواج میکنند و همین باعث تغییرات زندگی میلوا میشود، تمام هوش و استعداد او در فیزیک فدای به شهرت رسیدن همسرش میشود و داستانی عجیب میسازد. در این رمان با اتفاقاتی همراه میشوید که تا به حال چیزی درباره آن نشنیدهاید.
خواندن کتاب آن یکی اینشتین را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ادبیات داستانی جهان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب آن یکی اینشتین
وقتی وارد هشتی پانسیون انگلبرخت شدم، فوراً در را پشتسرم بستم و چتر خیسم را به خدمتکاری دادم که منتظر ایستاده بود. از همان ورودی ساختمان، صدای خنده از اتاق پذیرایی پشتی شنیده میشد. میدانستم آنجا دخترها منتظرم بودند، اما هنوز حسوحال جواب دادن به سؤالهایشان را نداشتم. میخواستم، حتی برای چند دقیقه هم که شده، کمی تنها باشم تا به اتفاقات آن روز فکر کنم. با احتیاط و با قدمهایی نرم وارد راهپله شدم تا به اتاقم بروم.
جیر! پلۀ شل لعنتی!
در اتاق پذیرایی پشتی باز شد و هلن پیشاپیشِ خشخش دامنهای خاکستری، با فنجان چای داغی در دست، ظاهر شد.
«میلوا! ما منتظرتیم! فراموش کردی؟»
با دست دیگرش دستم را گرفت و من را بهسمت اتاق پذیرایی پشتی کشاند که در جمع خودمان به آن اتاق بازی میگفتیم. از آنجا که کسی جز ما از آن اتاق پذیرایی استفاده نمیکرد، این حق را به خودمان داده بودیم که برایش نامی انتخاب کنیم.
خندهام گرفت. اگر دخترها نبودند، چطور تمام این چند ماه اخیر را در زوریخ دوام میآوردم؟ میلانا، روژیکا و از همه مهمتر هلن، که با آن حاضرجوابی، خوشاخلاقی و لنگی پایش ــ که به شکل عجیبی شبیه مال من بود ــ حکم خواهرم را داشت. چرا از همان روز اول آنها را به زندگیام راه نداده بودم؟
چند ماه قبل، وقتی من و پاپا وارد زوریخ شدیم، هرگز تصور داشتن چنین دوستانی را نمیکردم. سالها ناسازگاری با همکلاسیهایم، که در بهترین حالت به بیگانگی با آنها و در بدترین حالت به مسخره شدن ختم میشد، برای من معنایی جز یک عمر تنهایی و غرق شدن در درسومشق نداشت. شاید هم این فقط تصورات من بود.
بعد از یک سفر دوروزه از خانهمان در زاگرب، کرواسی و کلی تنهبهتنه شدن با مسافرهای دیگر، من و پاپا دیگر رمقی در پاهایمان نمانده بود. دود قطار چنان در فضای ایستگاه راهآهن مرکزی زوریخ میپیچید که برای اینکه مسیر حرکتم را ببینم و بهسمت سکوی ایستگاه بروم، مجبور بودم چشمانم را تنگ کنم. با دو کیف مدرسهای چرمی در هر دست، که یکیشان با کتابهای محبوبم سنگین شده بود، تلوتلوخوران از میان شلوغی ایستگاه رد میشدم. پاپا و خدمتکار ایستگاه هم ساکهای سنگینترمان را حمل میکردند. پاپا بهسرعت خودش را به کنار من رساند و میخواست من را از شر یکی از کیفهایم خلاص کند.
اصرارکنان تلاش میکردم دستم را از زیر دست پاپا بیرون بکشم.
«پاپا، خودم میتوانم. شما خودتان یک عالمه ساک سنگین دارید و دو دست که بیشتر ندارید!»
«میتزا، لطفاً بگذار کمک کنم. من خیلی راحتتر از تو میتوانم یک کیف دیگر را دستم بگیرم.»
حجم
۲۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
حجم
۲۸۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۳۵۶ صفحه
نظرات کاربران
فوق العاده بود. به نظر من لازمه همه دخترها، تاکید می کنم همه دخترها! قبل از قرار گرفتن در هر فضای عاطفی و احساسی این کتاب رو بخوانند.
واقعا با چه منطقی نسخه چاپی رو ۹۵۰۰۰ تومان و نسخه الکترونیک رو ۷۵۰۰۰ تومان قیمت گذاشتید؟ از عمد این قیمت گذاری انجام میشه تا به این نتیجه برسیم که برامون صرف نداره و همون چاپی بخریم؟ یک مقدار اخلاق
این کتاب واقعا عالی هست و بقدری زیبا نوشته شده که انگار درون ذهن شخصیت اصلی داستان سفر میکنی
به نظرم یکی از جالب ترین کتاب هایی بود که خوندم ، خوندن این کتاب به همه پیشنهاد میشه اما به طور ویژه به همه ی خانوم ها و دختر ها پیشنهاد میکنم این کتاب رو بخونند . این کتاب
وااای چقدر حرص خوردم با این کتاب چقدر از سکوت های بیش از اندازه میلوا اذیت شدم و چقدر از انیشتین متنفر شدم حالا نمیدونم دقیقا تا چقدش صحت داره و چقد داستان و رفتار شخصیتا تخیلی و زاده ذهن نویسندس! . .
چرا اصل کتاب از فایل تاقچه ارزانتره
فداکاریهای زنانه و مادرانه همیشه نجاتبخش نیستند!!! زنان بر خلاف تصور عام، بیش از آنچه که از آن ها دیده و شنیده میشود در تاریخ، مخصوصاً تاریخ علم تاثیرگذار بودند. میلوا (میتزا) ماریچ یکی از همین زنانِ پنهان در زیر سایهی