کتاب گزیده غزلیات فروغی بسطامی

کتاب گزیده غزلیات فروغی بسطامی، بخشی از غزلیات میرزا عباس بسطامی، ملقب به فروغی بسطامی شاعر و غزل‌سرای قرن دوازدهم است که برای علاقه‌مندان به شعر و ادب فارسی جمع‌آوری شده است. این کتاب را رضا رضائی گردآوری کرده است. 

درباره کتاب گزیده غزلیات فروغی بسطامی

این اثر، گزیده ای از غزلیات فروغی بسطامی است که گرداورنده با تلاش بسیار، کوشیده است تا تمام این سروده‌ها را به صورت نسخه اصلی و به دور از تحریف جمع آوری کند و در اختیار هنر دوستان و علاقه‌مندان به ادبیات قرار دهد. 

این اثر، در بخش هایی چون، پیشگفتار، زندگینامه، سبک شعری، وفات و گزیده غزلیات گرده آوری شده است. این کتاب شما را با زندگی و آثار فروغی بسطامی آشنا می‌کند. 

خواندن کتاب گزیده غزلیات فروغی بسطامی را به چه کسانی پیشنهاد می‌‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به شعر و ادبیات کهن ایران پیشنهاد می‌کنیم. 

درباره رضارضائی

رضا رضائی، در اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۸ در شهرستان بوئین زهرا از توابع قزوین، متولد شد. او از دوران کودکی‌اش عاشق شعر و هنر بود و از همان دوران در پی رشد این موهبت الهی قدم برداشت. از سن ۱۱ سالگی شروع به سرودن شعر در قالب‌های قصیده و غزل کرد و مجموعه‌ای از اشعارش را گردآوری کرده است. کتاب اشعار ناب، کلیات باباطاهر عریان، کلیات حکیم عمر خیام، گزیده غزلیات فروغی بسطامی نیز از آثار گردآوری شده این شاعر است.

بخش هایی از کتاب گزیده غزلیات فروغی بسطامی

میرزا عباس ، فرزند آقا موسی بسطامی در سال ۱۲۱۳ هجری قمری در عتبات به دنیا آمد. در شانزده سالگی پدر را از دست داد و با مادر راهی ایران شد و نزد عموی خود دوستعلی خان به مازندران رفت و در ساری اقامت گزید. میرزا عباس سواد خواندن و نوشتن پارسی نداشت اما آنچنان ریاضت کشید تا طلب شد خواندن و نوشتن را بیاموزد و بیشتر وقتش را صرف مطالعه در دیوان غزلسرایان بزرگ مانند سعدی و حافظ کرد تا آنکه در نتیجه مطالعه و ممارست، خود نیز غزل‌هایی سرود و مسکین تخلص یافت.

گزیده غزلیات :

 ای خوش آنان که قدم در ره میخانه زدند

بوسه دادند لب شاهد و پیمانه زدند

به حقارت منگر باده کشان را کین قوم

پشت پا بر فلک از همت مردانه زدند

 گوشی که هیچ نشنید فریاد پادشاهان

خواهد کجا شنیدن داد دل گدا را

 تا ترک جان نگفتم آسوده دل نخُفتم

تا سیر خود نکردم، نشناختم خدا را

جان به لب آمد و بوسید لب جانان را

طلب بوسه جانان به لب آرد جان را

سَر سودا زده بسپار به خاکِ درِ دوست

که از این خاک توان یافت سر و سامان را

صد هزاران دل گم گشته توان پیدا کرد

گر شبی شانه کند موی عبیر افشان را

زده ره عقل مرا، حورِ بهشتی رویی

که به یک عشوه زَنَد راه دو صد شیطان را

سُست عهدی که بدو عهد مَوَدّت بستم

ترسم آخر که به سختی شِکَند، پیمان را

ابر دریای غمش سیل بلا می‌بارد

یا رب از کشتی ما دور کن این توفان را

فهرست کتاب گزیده غزلیات فروغی بسطامی

پیشگفتار زندگی نامه

وفات سبک شعری

گزیده غزلیات