کتاب شرح خطبه امام حسین (ع) در منا
معرفی کتاب شرح خطبه امام حسین (ع) در منا
شرح خطبه امام حسین (ع) در منا نوشته محمّدرضا حدادپور جهرمی روحانی پژوهشگر معاصر است که در نشر معارفق به چاپ رسیده است.
بیش از چهارده قرن است که خورشید عالمتاب سخنان اهل بیت طلوع کرده و جاودان خواهد ماند چرا که حق، ماندنی است و افول نخواهد کرد. طبع الهی فطرت بشری که آهنگ جاودانی دارد و ابراهیم خلیل الرّحمن نیز با عبارت نورانی لا أُحِبُ الْآفِلِین بر آن صحّه نهاده است، ماندگارها و سرمایههای مانا را دوست داشته و دارد.
اهمّ آن سرمایهها که بدون آن، زندگی مادّی بشری، یک روند تکراری حیوانی دارد و هیچ شکوفایی و بهرهبرداری حقیقی نخواهد داشت، سخنان گهربار ائمه هدی است؛ چرا که با تعریف جامع و مانعی که خودشان از خودشان فرمودهاند: «أَئِمَّةِ الْهُدَی وَ مَصَابِیحِ الدُّجَی» هستند و این اوصاف و هزاران اوصاف زیبای دیگر که در خور مقام عزیزشان است، درباره هیچ صاحب اندیشه و صاحب مکتبی نمییابیم.
کلمات قیّم اهل بیت را فقط در دیالوگها و پاسخ به پرسشها و امثال آن نمیتوان یافت بلکه علاوه بر طرق مذکور، خطابههای غرّای ایشان از منابع اصیل نورانی ماست که متاسفانه از آنها غافلیم.
خطبهها داری شور و حرارت کم نظیریاند که بیانگر اوج فصاحت و مقام بلاغت و شدّت اهمّیّت موضوع و اوضاع اجتماع و احوال مخاطبان و سینه تنگ خطیبان و افق افکارشان دارد که در دیگر مناصب سخن، کمتر از مزایای فوق خبری است.
از بین بیانات عرشی خامس آل عبا حضرت اباعبدالله، خطبه مِنا از شور و حرارت و حساسیّت و وزانت و قوّه بیان و شرایط ویژهای برخوردار است، امّا همانگونه که شاهدیم کمتر شیعهای از نام و مفادّ بلند این خطبه آگاه است چه برسد به دیگران و اغیار!
خطبه مِنا را میتوان آهنگ رسمی طلیعه کربلا و حماسه عاشورا نامید چرا که برای نخستین بار در چنان شرایطی و در یک تریبون رسمی، اپوزیسیون مُحِّق جهان اسلام در همایشی، بزرگان دین و سیاست را دور هم جمع کرده و ضمن اعلام هشدار و بیدار نمودن فطرتهای خوابآلود مسلمین، رنجهای حقیقی که دامن اسلام و مسلمین گرفته را معرّفی کرده و با شدّت از آن اعمال و عُمّال برائت جستند.
وقتی اپوزیسیون رسماً و در همایش بزرگی اعلام برائت از حاکمیّتی میکند حدّاقل از دو حال خارج نیست، یا عرصه را بر خود تنگ دیده و آخرین گلولههای خویش را قصد دارد شلیک کند یا نقشهای عمیق برای سرنگونی همیشه خطّ و جریان مخالف خویش دارد و توسّط سخنرانی عمومی در مکّه، ام القرای مسلمین، قصد دارد تمام دنیا را بر سر جریان مخالفش خراب نماید. تکلیف این دو احتمال را تغییر مُهرههای طرف مقابل و عکسالعمل بعدی اپوزیسیون روشن میکند. این بسیار روشن است که حاکمیّت باید چگونه رفتار نماید امّا ... .
امام حسین، فکر همه جا را کرده بود و همانطور که در کتاب «تکالیف فراکسیون اقلّیّت در نگاه امام حسین» بیان شد، حضرت رو دست نخورد و نه تنها در بنبست سیاسی قرار نگرفت، بلکه هیئت حاکمه دمشق را گرفتار کرده و ضربات نهایی را توسط مشتهای کوبنده حضرت زینب بر آنها آوار نمود. این فرآیند، آغازی میخواست که به نظر حقیر، خطبه مِنا، نقطه عطف و آغاز این بزرگترین و هوشمندانهترین براندازی تاریخ محسوب میشود، امّا بر اهل تحقیق و اصول علم، نقش امام مجتبی که از پدران حماسه عاشورا است، نه تنها پنهان نیست، بلکه ...، بماند! این خود، محتاج مقامی دیگر است.
درباره کتاب شرح خطبه امام حسین (ع) در منا
مجموعه حاضر حاصل سخنرانی حدادپور جهرمی در دهه اوّل محرّم الحرام سال ۱۳۹۱ هجری شمسی در مسجد خواجویی جهرم است، که طی ده جلسه به شرح مختصر «خطبه مِنای امام حسین» پرداخته و تلاش کرده است نگاه خود را از اوضاع فعلی جامعه هم برندارد. به قول این نویسنده اصلاً نمیتوان چشم را از اوضاع و نیازهای فعلی مسلمین پوشاند و به تفسیر دین و قرآن و قیام عاشورا پرداخت!
خواندن کتاب شرح خطبه امام حسین (ع) در منا را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به کتابهای مذهبی و اندیشه اسلامی مخاطبان این کتاباند.
بخشی از کتاب شرح خطبه امام حسین (ع) در منا
نکات مهمّ بخشنامههای چهارگانه معاویه
۱- براساس قسمت اوّل بخشنامه شماره یک، توهین کردن به معاویه در زمان خودش مساوی با مخالفت با فرامین الهی بود و به همین دلیل مردم به راحتی سیّدالشهدا را خوارج (خارج از دین) معرّفی کردند.
۲- مسلمانان صفت ابوتراب را یک فضیلت برای امیرالمؤمنین می دانند؛ امّا معاویه برای تمسخّر امیرالمؤمنین لفظ ابوتراب را در مورد ایشان استعمال می کرد و در تمام نامههای معاویه، اسمی از حضرت امیـر بجز ابوتراب وجود ندارد. معاویه اینقدر این جمله را در منبرهایش تکرار کرده بود که همه مردم تا لفظ ابوتراب را میشنیدند، میخندیدند. دلیل تمسخّر معاویه این بود که میگفت: علی به خاک بسنده کرده است ولی ما به مردم و به رأی مردم بسنده کردهایم، او به فکر خاک است ولی ما به فکر مردمیم!۱۹
۳- در تاریخ دمشق نقل شده است که معاویه هفت بار هفت نفر را مأمور کرد در نماز به او حمله کنند تا نامش جزء یکی از شهدای زنده محراب ثبت شود، بنابراین کلمه شهید بسیار شرافت داشت.
۴- معاویه میگوید کسی حقّ ندارد به خلیفه چهارم (حضرت علی) شهید بگوید مگر اینکه معتقد باشد خلیفه سوّم هم شهید شده است؛ سؤال جالبی که در اینجا مطرح میشود این است که آیا از بین خود سنّیها، کسی خلیفه دوّم را که طی ترور و خلیفه سوّم را که طی درگیری به هلاکت رسیدند، شهید معرّفی کرده است؟! بر اساس تحقیقات ما، حتّی یک سند هم یافت نشده است.
۵- بر اساس قسمت دوّم بخشنامه اوّل، وقتی امام حسین شهید شد سیّدالشهدا شعار سیاسی بود و امامان معصوم عمداً به جای نام زیبای ایشان، کلمه سیّدالشهدا را استعمال میکردند تا با این بخشنامه معاویه، مبنی بر عدم استعمال لفظ شهید برای علی و خاندانش مقابله کرده باشند.
۶- با کمی دقّت در مییابیم که در حاکمیّت دینی نیز مردم برای نپرداختن مالیات به هر دری میزنند، چه برسد به حاکمیّت نامشروع معاویه!
۷- معاویه با حفظ و حراست از احادیث مربوط به فضائل جعلی خلفای سهگانه توسّط فرزندان خردسال، طبق فلسفه روانشناسی و سیاسی میخواست این تفکّر معاویهای نسل به نسل در سینهها جریان یابد.
۸- در سه مورد از بخش نامههای چهارگانه معاویه، فشارهای مالی و معیشتی وجود داشت.
با صدور این ۴ بخش نامه در طول سه سال، همه مردم از قاضی شهر تا افراد بیکار برای دوری از فقر، تضمین آینده شغلی فرزندانشان و... شروع به جعل حدیث کردند و هر حرفی که در شأن خاندان پیامبر نبود به آن ها نسبت دادند. سیّدالشهدا دیگر تحمّل نکردند و به فاصله سه ماه بعد از چهارمین بخشنامه، در مِنا سخنرانی کردند و این سخنرانی بوی بیداری میدهد و به مردم هشدار میدهد که اگر بیدار نشوند باید منتظر فرمانداران، وقایع و شرایط بدتر از وضع کنونی باشند.
حجم
۲۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
حجم
۲۴۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۱۷۶ صفحه
نظرات کاربران
این خطبه عالیه توش 6 گروه رو معرفی میکنه که منجر میشن جامعه نبوی زمان پیامبر با سرعت باور نکردنی در سراشیبی تندی بیوفته که بعد از حدود 50 سال با نوه ی پیامبر در کربلا اونجوری برخورد کنن و
فوق عالی