کتاب فیس بوک اولین چیزی نبود که من ساختم
معرفی کتاب فیس بوک اولین چیزی نبود که من ساختم
کتاب فیس بوک اولین چیزی نبود که من ساختم نوشته افشین علاف صالحی است. کتاب فیس بوک اولین چیزی نبود که من ساختم که انتشارات عطران منتشر کرده است به زندگی مارک زاکربرگ سازنده فیس بوک میپردازد.
درباره کتاب فیس بوک اولین چیزی نبود که من ساختم
در میان اسامی شناخته شده در عصر کنونی، مطمئناً میتوان از مارک زاکربرگ به عنوان یک شخص تاثیرگذار نام برد. زاکربرگ اعجوبه برنامهنویسی و یکی از معروفترین نامهای دنیای تکنولوژی و ارتباطات است. پشتکار، ریسکپذیری و خلاقیت این جوان او را به یکی از ثروتمندترین افراد حال حاضر جهان تبدیل کرده است. وی داستانهای زیادی برای گفتن دارد. این کارآفرین و میلیاردر سرشناس آمریکایی با ۳۷ سال سن موسس شبکه اجتماعی فیس بوک است و یکی از ثروتمندترین مردان جهان به شمار میآید و شاید جوانترین آنها است. این کتاب زندگی این ثروتمند بزرگ را بررسی میکند.
خواندن کتاب فیس بوک اولین چیزی نبود که من ساختم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شناخت این کارآفرین پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فیس بوک اولین چیزی نبود که من ساختم
مارک از دوره دبستان از کامپیوتر استفاده میکرد و نرمافزار مینوشت و خیلی زود استعداد خود را در این زمینه نشان داد. او با کمک پدرش «ادوارد»، برنامهنویسی بیسیک آتاری را شروع کرد. یادگیری و پیشرفتش بهقدری سریع بود که پدرش مجبور شد یک مدرس متخصص برنامهنویسی به نام «دیوید نیومن» را استخدام کند تا به او آموزش دهد. نیومن کار دشواری بهعنوان یک معلم در پیش داشت، چون پیشرفت مارک سریعتر از آن بود که فکرش را میکرد و درنهایت باید تلاش میکرد شاگرد نابغهاش از او جلو نیفتد. مارک در سن ۱۲ سالگی با استفاده از مبانی برنامهنویسی بیسیک آتاری، یک نرمافزار پیامرسان خانگی به نام «زاکنت» ساخت که تمام کامپیوترهای خانه و مطب پدرش را به هم متصل میکرد و اجازه میداد پیامها بین خانه و مطب منتقل شوند.
زاکنت به نوعی نسخه ابتدایی مسنجر AOL است که سالها بعد وارد بازار شد. مارک برای تفریح، برنامهٔ بازیهای کامپیوتری را تغییر میداد و آنها را به نسخههای پیشرفته تری تبدیل میکرد.
مارک در دوران دبیرستان، به آکادمی معتبر «فیلیپس اکستر» در «نیوهمپشایر» رفت و در رشتههای علوم ادبیات نتایج فوقالعادهای کسب کرد، علاقهاش به ادبیات کلاسیک بسیار زیاد بود و شیفته ایلیاد و اودیسه هومر بود؛ بهطوریکه همزمان با دبیرستان در ادبیات کلاسیک هم دیپلم گرفت. او کاپیتان تیم شمشیربازی مدرسه بود، ولی بیش از هر چیزی مجذوب برنامهنویسی و توسعه نرمافزار شده بود. در همان دوران او یک نرمافزار پخش رسانهای هوشمند به نام «سیناپس» برای فایلهای صوتی MP۳ توسعه داد. این برنامه بهدقت لیست آهنگهای کاربر را بررسی میکرد و حدس میزد آهنگهای بعدی موردعلاقه شخص چیست. شرکتهای مایکروسافت و AOL علاقه شدید خود را به این برنامه نشان دادند؛ ولی مارک مؤدبانه پیشنهاد خرید آنها را رد کرد و درخواست آنها برای همکاری را نپذیرفت. این غولهای آیتی تنها شرکت هایی نبودند که پیشنهاد های وسوسه کنندهای به او دادند و او بارها با پیشنهاد همکاری شرکتهای بزرگ کامپیوتری و برنامهنویسی مواجه شد.
سال ۲۰۰۲ بود که مارک از آکادمی «فیلیپس اکستر» فارغ التحصیل شد و تصمیم گرفت وارد دانشگاه «هاروارد» شود. او در دانشگاه در رشته روانشناسی و علوم کامپیوتر تحصیل میکرد. وقتی سال اول دانشگاه را پشت سر گذاشت به قدری در دانشگاه معروف شد بود که بسیاری میدانستند که مارک چه علاقه عجیبی به برنامه نویسی و توسعه نرم افزار دارد. او در دانشگاه هم بیکار نماند و یک برنامه جالب به نام «کورس مَچ» طراحی کرد.
حجم
۶۶۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۶۶۵٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه