کتاب زندگی عجیب هنری فورد
معرفی کتاب زندگی عجیب هنری فورد
کتاب زندگی عجیب هنری فورد نوشتهٔ افشین علاف صالحی در نشر عطران چاپ شده است. این کتاب به زندگی عجیب هنری فورد و بررسی ایدههای او میپردازد. ایدههایی که هرچند در ابتدا انجامشدنی بهنظر نمیآمد، اما او با پافشاری زیاد کمکم آنها را عملی کرد.
درباره کتاب زندگی عجیب هنری فورد
هرچند کل صنعت خودرو حول ساخت «ماشین های تفریحی» برای طبقهٔ ثروتمند جامعه شکل گرفته بود، فورد بهدنبال آن بود تا دیدگاهی کاملاً متفاوت را به اجرا بگذارد. فورد نوشته است: «از همان روزی که خودروها راهی خیابان شدند، بهنظرم یک ضرورت برای همهٔ مردم بودند.»
هنری فورد این سخن را در زمانی بیان کرد که بههیچوجه قابل درک نبود، چرا که قیمت هر خودرو حتی از مجموع دستمزد سالانهٔ کارگران ماهر هم بسیار بالاتر بود. اما فورد یک فرد سرسخت و مصمم بود.
او سخنی به کارکنان فروش شرکت خود گفت که باعث هراس آنها شد: «من بهزودی یک ماشین موتوری را به تعداد زیاد خواهم ساخت. این ماشین بهاندازهٔ کافی بزرگ خواهد بود تا مورد استفادهٔ خانوادهها قرار بگیرد و درعینحال بهحدی کوچک خواهد بود تا یک نفر هم بهتنهایی بتواند از عهدهٔ ادارهٔ آن برآید. این ماشین با بهترین مواد و با بهترین افراد استخدام شده، ساخته خواهد شد، پس از آن که سادهترین طرحها توسط مهندسان مدرن ارائه شدند. اما این ماشین بهحدی قیمتش پایین خواهد بود تا هیچکس با یک درآمد متعارف از خرید آن محروم نشود، آنها باید بتوانند بههمراه خانوادههایشان از لذت ساعتها رانندگی در طبیعت دلباز بهرهمند شوند.»
کتاب زندگی عجیب هنری فورد را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به مطالعهٔ زندگینامهٔ افراد مشهور و موفق پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب زندگی عجیب هنری فورد
«فورد سال ها تلاش کرد تا بتواند ضمن افزایش کیفیت محصولات خود از قیمت کاسته و به تولید انبوه دست یابد. مردمیکردن خودرو و فراهمساختن آن برای استفادهٔ عموم جامعه، الهامبخش فورد بود. بزرگترین تمرکز او روی قیمت بود. او باور داشت که اگر بتواند یک خودرو را به اندازهٔ کافی ارزان سازد، فروش آن بهشدت افزایش مییابد. تجربیاتی وجود داشت که این تصور را تأیید می کرد: در یک سال (نیمه ۱۹۰۵ تا نیمه ۱۹۰۶)، فورد ۲ مدل خودرو ساخت که یکی هزار دلار قیمت داشت و دیگری ۲ هزار دلار. شرکت توانست در آن سال، ۱۵۹۹ دستگاه خودرو به فروش برساند. در سال پس از آن، او هر دو خودرو را سادهتر کرد و از قیمت آن ها کم کرد. فورد توضیح داده است: «نکته جالب آن بود که خودروی ارزان ۶۰۰ دلار قیمت داشت و گران قیمت تنها ۷۵۰ دلار بود. اما این کاهش قیمت به خوبی به ما نشان داد که قدرت قیمت در کجا است. ما در آن سال ۸۴۲۳ خودرو فروختیم که تقریباً ۵برابر میزان فروش ما در سال قبل بود.»
آن چه می خواهم روی آن تاکید کنم، این است که شیوه متداول انجام کار، بهترین شیوه آن نیست. من به مرحله ای رسیده ام که قصد ترک کامل شیوه های مرسوم تجارت و فعالیت را دارم. از این نقطه است که موفقیت های شرکت شروع خواهد شد. ما تاکنون هم تا حدی متفاوت بوده ایم. خودروهای ما پیچیدگی کمتری نسبت به محصولات سایر رقبا دارند. ما هیچ سرمایه خارجی هم در کار خود استفاده نمیکنیم. اما فارغ از این دو مساله، خودرو های ما نیاز به تفاوت های بیشتری با سایر خودرو ها دارند.»
زمانی که لحظه دگرگونی فورد فرا رسید، چند صد کارآفرین رقیب در جهان به تولید خودرو مشغول بودند. آن ها در پس زمینه و شیوه فعالیتهایشان شباهت بسیاری داشتند: همه مهندس بودند، تقریباً همه طراح محصول بودند، همه شیفته خودرو بودند و وارد مسابقه جدیدی شده بودند تا شانس پیروزی خود را بسنجند، هیچکدام از خودرو ساز ها هم بیش از چند خودرو در روز تولید نمی کردند. مشتریان تمام این خودرو ساز ها هم یک گروه مشخص بودند (تنها بازاری که در آن روز برای خودرو وجود داشت): اشرافزادگان ثروتمند و مرفهی که اغلب دیوانه ماشین بودند، در رانندگی مهارت داشتند و به خوبی از غول های زیبای خود نگهداری می کردند. فورد با آن که رهبر بازار نبود، یکی از بزرگترین تولید کنندگان بود و در هر روز حدود ۵ خودرو تولید می کرد.
اما با آن که لحظه تحول فورد در سال ۱۹۰۸ فرا رسید، از همان ابتدا ویژگی عجیبی در دیدگاههای او دیده میشد. فورد نوشته است: «از همان روزی که خودرو ها راهی خیابان شدند، به نظرم یک ضرورت برای همه مردم بودند.»
فورد این سخن را در زمانی بیان کرد که به هیچ وجه قابل درک نبود، چرا که قیمت هر خودرو حتی از مجموع دستمزد سالانه کارگران ماهر هم بسیار بالاتر بود. اما فورد یک فرد سرسخت و مصمم بود.»
حجم
۹۸۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
حجم
۹۸۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۱۱۷ صفحه
نظرات کاربران
بخاطر مطالب محدود ولی مفید آن ممنونم ، اما بشدت از انتشارات آن گله مندم،متن های تکراری، چندین و چند صفحه بشدت ناخوانا و درهم و برهم (صفحات 68 تا 110) ،از هم گسیختگی مطالب و تکرار و تکرار مجدد