کتاب صحن علنی
معرفی کتاب صحن علنی
کتاب صحن علنی نوشته سینا علیمحمدی است. این کتاب مجموعهای از آثار گرانبهای این نویسنده است که با زبانی گیرا خواننده را با خود همراه میکند.
درباره کتاب صحن علنی
شعر جوان اگرچه پدیدهای نامآشناست، در حوزهٔ شعر و نقد فارسی پدیدهای است تازه و رواج آن محصول سالهای پس از انقلاب. نداشتن ویژگیهای سبکی واحد، بسامد بالای واژگان مذهبی، و صمیمیت در لحن از ویژگیهای مشترک آثار شاعران جوان است.
درون مایههای مختلف، نوع مواجههٔ متفاوت با زبان و مضمونها و دستمایههای شعری متنوع، آثار شاعران جوان همروزگار ما را ضمن داشتن ویژگیهای مشترک، از یکدیگر متمایز ساخته است. از طرفی، بیشترین حجم آفرینشهای شعری در این حوزه صورت میگیرد، در واقع شعر جوان موتور محرکهٔ شعر انقلاب از دیروز تا امروز است.
با این معنا، شعر جوان همچون منشوری است که باید از زاویههای مختلف دیده شود و دستیابی به ارزیابی دقیق و روشن از آن مستلزم بررسی همۀجانبه این پدیده است.
کتاب حاضر از مجموعههای متمایز شعر جوان امروز به شمار میآید و امید است در کنار دیگر آثار از مجموعه کتابهای حلقهٔ اتفاق بتواند مجالی دقیق برای آشنایی و تأمل علاقهمندان، منتقدان و اصحاب شعر و قلم در حوزهٔ شعر جوان امروز باشد.
خواندن کتاب صحن علنی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به شعر معاصر پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب صحن علنی
چشمهایش
آخرین برگ برندهات بود
چشمانت...
که دروازههای پاییز را گشودند
خشک یا تر، سبز یا زرد
فرقی نمیکند
بازندهها همیشه میریزند
مثل همین برگ
مثل همین سایه
زیر چشمانت!
***
فرات بودی یا کارون
با نام مستعار خرمشهر زاده شدم
با عطر خمپاره و امن یجیب عاشق شدم
آنقدر که نفهمیدم
فرات بودی یا کارون
هر چند فرقی نداشت
همیشه عشق
با لبان عباس عطش میگیرد
حالا چند سالی میگذرد
از فتح شلوارهای کوتاه
تو، آن سوی آب
روبندهات را برمیداری
و من
به سلامتی آسمانخراشهای شهر
قهوهام را با انگشتری عقیق سر میکشم
بیخیال تانکهایی که
هفت پشت پدرم را لرزانده بود
در پیادهروی همین شعر
کاش دوباره بیایی
به افتخار همین نام مستعار
یک دقیقه، تنها یک دقیقه
عاشق باشیم
با عطر خمپاره و امن یجیب
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه
حجم
۰
سال انتشار
۱۳۹۱
تعداد صفحهها
۶۴ صفحه