کتاب شیوه های مختلف نقد هنری
معرفی کتاب شیوه های مختلف نقد هنری
شیوه های مختلف نقد هنری اثری از حبیب الله آیت اللهی است که کلیات و الزامات علمی یک نقد هنری را بررسی میکند.
درباره کتاب شیوههای مختلف نقد هنری
انسان موجود هوشمندی است. میاندیشد و بر اساس معیارهای پذیرفتنی خود تصمیم میگیرد و اراده و اقدام میکند. اما همیشه این معیارها که زادۀ اندیشۀ او هستند، به طور مطلق درست و پذیرفتنی نیست، بلکه بر اثر مقایسۀ دادههای متفاوت و آگاهیهای گوناگون مغز اندیشمند، احتمال خطا میرود و چهبسا که شخص نیاز به راهنما و پیر و مراد داشته باشد.
این راهنما و پیر و مراد در عالیترین درجۀ خود، پیامبران و اولیای خداونداند، که از سوی او مبعوث و مأمور راهنمایی انسانها میشوند و کارهای خوب و بد و تمیز میان آنها و نیز، راه رستگاری را از جانب خداوند به انسان میآموزند. با این حال، در قلمرو وحی و ولایت الهی، همۀ انسانها موظّفاند که بر اساس معیارهای درست و علمی و تجربی، درست و نادرست و راه راست و پرهیز از کج را به یکدیگر نشان دهند. همین امر است که در کلام خداوند امر به معروف و نهی از منکر تلّقی شده است و در قلمرو هنر ما آن را نقد و نقّادی و انتقاد گوییم. هنر بدون نقد به درک همگان نمیرسد و هنرمند بدون انتقاد و نقّادی پیشرفت نمیکند و به درجات کمال نایل نمیشود.
کتاب سه بخش و چهارده فصل دارد که بخش اول فصل اولش تا هفتم، بخش دوم فصول هشتم تا سیزدهم و بخش سوم فصل چهاردم را دربر دارد.
در بخش اول به کلیات نقد هنری پرداخته میشود. بخش دوم به الزامات علمی یک نقد خوب میپردازد و بخش سوم برخی از واژهها و اصطلاحات هنری را بررسی میکند.
در فصل اول این کتاب معنای نقد و نقادی و منتقد را مرور میکنید. فصل دوم اهمیت نقد هنری و منتقد و تأثیرهای سودمند آنها میپردازد. پیشینه و تاریخچۀ نقد هنر موضوع فصل سوم است. فصل چهارم به تحلیلی تاریخی نقد هنری میپردازد.نظامهای مختلف بررسی و تحلیل نقد هنری را در فصل پنجم خواهید خواند و در فصل ششم با انواع نقد آشنا خواهید شد. فصل هفتم شیوههای مختلف نقد هنری را بررسی میکند.
فصل هشتم به چیستی هنر میپردازد. فصل نهم مفهوم زیبایی و هنرهای زیبا را بررسی میکند. موضوع فصل دهم خلق و افرینش است. فصل یازدهم درباره جوهر یا گوهر سخن میگوید. فصل دوازدهم درباره ترکیب و ترکیببندی سخن میگوید. فصل سیزدهم به نقد از منظر زیباییشناسی مینگرد.
فصل چهاردهم نیز رایجترین واژگان بیگانه در مکالمات روزمرّه هنری را معرفی میکند.
خواندن کتاب شیوه های مختلف نقد هنری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
پژوهشگران و علاقهمندان به پژوهش و تاریخ هنر به ویژه نقد هنری.
بخشی از کتاب شیوه های مختلف نقد هنری
پیشینۀ نقد به چندین سده پیش از میلاد مسیح (ع)، یعنی به دوران افلاطون و ارسطو میرسد؛ ولیکن این دو بزرگ و کسانی که پس از آنها از ایشان تبعیت کردهاند، مانند زنوکرات (۱۰) در سدۀ سوم پیش از مسیح (ع)، بیشتر به نقد ادبی پرداختهاند و اگر از هر چیز سخن گفتهاند، اغلب هدفشان شعر و شاعری بوده است.
قوم اتروریایی و سپس رومیها به تقلید از یونانیان نقد را یکی از کارهای خود قرار داده بودند و حتّی آثار یونانیان را نیز نقد میکردند و در عین حال، آنها نیز بیشتر به نقد سخن و سخنوری مشغول بودند. از میان مشهورترین آنها میتوان از سیسرون (۱۱) نام برد. بیشتر منتقدان رومی، که شمار آنها از فلاسفۀ یونان نیز بیشتر است، نقد را با دیدی فلسفی بیان کردهاند، ولی در عین حال کوشیدهاند هنر و بهویژه نقّاشی و پیکرتراشی را نیز نقد کنند.
در میانرودان (بینالنّهرین امروزی) قوم سومر و بیشتر سومر نو به نقد ادبی و شعر پرداختهاند. کتیبههایی از آنان موجود است، ولی آنقدر نیست که بتوان از آنها به شیوه و اصول کارشان پی برد و از هنر نیز به هیچ وجه نقدی وجود ندارد.
نخستین اقدام جدی در زمینۀ نقد هنر پِژوهشهای ویتروو (۱۲) یا ویتروویوس (۱۳) رومی در سدۀ اوّل میلادی است. او در جستوجوی راز عظمت آثار یونانیها که قرنها رومیان از آنها تقلید میکردند، تحقیق کرد و نتایج آن را در پنج جلد کتاب به نام رسالۀ معماری گرد آورد. او به مقداری ارقام و اعداد و دستورههای ریاضی، از جمله اعداد و نسبتهای خدایی (۱۴) که هماکنون به نام نسبتهای طلایی مشهوراند، دست یافت؛ لیکن کتاب او و نقد او قرنها در همین حد باقی ماند و چندان از آن استفاده نشد. جز چند محقق دیگر، که آنها نیز از حدّ ویتروو فراتر نرفتند، هیچکدام از بزرگان دوران باززایش هنری (۱۵) از خط فکری ویتروو منحرف نشدند و گامی آن سو تر ننهادند. حتّی آلبرتی که معمار، نقّاش، شاعر و موسیقیدان ایتالیایی و نگرهپرداز دوران باززایش بود، سرلیو (۱۶) که نویسندۀ کتاب همه معماری خواهند کرد در سال ۱۵۴۰ بود، پالادیو (۱۷) که صاحب کتاب چهار دفتر معماری در سال ۱۵۷۰ بود، سکامپوتزی (۱۸) که در سال ۱۶۲۵ طرح اندیشۀ یک معماری جهانی را برافکند و آن را منتشر ساخت، و حتّی وینیول (۱۹) که از او کتاب مشهور پنج دستور معماری در سال ۱۵۶۳ منتشر شد و کلید و دستورالعمل معماری را تثبیت کرد، هیچکدام فراتر از ویتروو نرفتند و تنها بیان و زبانشان متفاوت بود.
عدّهای فرانسوی از اواخر سدۀ شانزدهم میلادی در جستوجوی فلسفۀ هنر برآمدند و کوشیدند هنر را از طریق کشف و درک فلسفۀ آن تحلیل و نقد کنند؛ نظیر: فیلیبر دولورم (۲۰) که در سال ۱۵۶۸ کتابهایی دربارۀ معماری منتشر و در آنها تناسبات در دیرهای بیزانسی را جستوجو و گردآوری کرد و ژان بولان (۲۱) که در ۱۵۶۴ از این شیوهها (تناسبات) ضابطۀ کلی معماری را استنتاج و منتشر ساخت.
علاوه بر معماری، در همۀ ادبیات آن زمان، جستوجوی نوعی فلسفۀ هنر نیز به چشم میخورد. برخی از آنها نظریات ویتروو را تعبیر و تفسیر کردهاند، ولی از دیدگاه فلسفی با آن برخورد کردهاند. از این تاریخ است که نقد هنر در عمل به دست فرانسویها میماند، تا اواخر سدۀ نوزدهم که آلمانیها نیز با آنها، اگر رقابت نباشد، همسویی پیدا میکنند.
سدۀ هفدهم میلادی برای نقد هنر سدۀ بزرگ نامیده شده است. با این حال، تناسبات و اعداد طلایی و... به گونهای به کنار گذارده و گاهی به فراموشی سپرده شدند و تنها یک رساله به نام پنج دستور آویلر در ۱۶۸۵ به صورت ابزار کار معماران دست به دست گشت.
حجم
۲۵۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه
حجم
۲۵۳٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۲۲۴ صفحه