کتاب روایات گهربار
معرفی کتاب روایات گهربار
کتاب روایات گهربار نوشته احمدبن محمد میبدی، گزیده از تفسیر کشفالاسرار است که با تصحیح دکتر بهروز ثروتیان در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
درباره کتاب روایات گهربار
«کشف الاسرار و عدة الابرار» نام کتابی از ابوالفضل رشید الدین میبدی است که در دهه ۵۲۰ قمری نوشته شده است و موضوع آن، تفسیر قرآن است. این کتاب را میتوان عظیمترین و قدیمیترین تفسیر عرفانی از کلام وحی به زبان فارسی دانست.
میبدی برای تالیف این کتاب ارزشمند از تفسیری استفاده کرده بود که خواجه عبدالله انصاری، دانشمند عارف و حنبلی مذهب، نوشته بود. او نیز تحت تاثیر خواجه عبدالله قرار گرفت و تفسیر خود را با کلام مسجع آراست. با ذوق و سلیقهای که به خرج داد اثری آفرید که به زبان فارسی روان و زیبا نوشته شده است و بسیار لطیف و خواندنی است.
این کتاب علاوه بر ترجمه قرآن به زبان فارسی، از سخنان امام علی (ع) نیز بهره گرفته است. همچنین شأن نزول آیات را هم بیان کرده است. او با طرح مسائل فقهی و کلامی، بحثهای لغوی و صرفی و نحوی و همچنین بیان صطلاحات عرفانی و شرح آنها، اثری کامل و جامع آفریده است.
کتاب روایات گهربار، گزیدهای از تفسیر کشف الاسرار نوشته دکتر بهروز ثروتیان است که خواندنش، خالی از لطف نیست.
کتاب روایات گهربار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن کتاب روایات گهربار را به تمام علاقهمندان به مطالعات عرفانی و صوفیگری پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب روایات گهربار
۲۸. معراج رسول (ص) و درجات زنی گناهکار
در خبر است که آن شب که سیّد را به معراج بردند، زنی را ازین زاینهٔ شوریدهٔ دام دریده که در دنیا جز به معصیت مشغول نبودی در فردوس اعلی به نام آن زن درجات دید، گفت: خداوندا! به چه خدمت به این پایگه رسید؟ گفت: روزی سگی را دید تشنه بر کنار چاهی بیفتاده و چاه را نه دلو بود و نه رسن، موزه خویش از پای بکند و چادر در آن بست و آب برکشید و آن سگ را سیراب کرد. ما آن حال بر وی بگردانیدیم و به نام وی در علّیّین درجات برآراستیم. (ج ۱، ص ۳۳۸)
۲۹. یحیی اکثم و رحمت خدای ـ تعالی
یحی اکثم را به خواب دیدند گفتند: خدا ـ عزّوجلّ ـ با تو چه کرد؟ گفت: در موقف سؤال بداشت مرا و گفت یا شیخ! دیدی که چه کردی؟ گفت: عظیم بهراسیدم، آنگه گفتم: بار خدایا! از تو نه این خبر داده بودند. گفت: چگونه؟ گفتم: عبدالرزاق مرا خبر داد از زهری، از انس، از رسول، از محمد، از جبرئیل، از تو خداوندا، که گفتی من با بنده آن کنم که از من چشم دارند، و من گمان بردم که بر من رحمت کنی. الله تعالی گفت: جبرئیل راست گفت، محمد راست گفت، انس راست گفت، زهری راست گفت، عبدالرزاق راست گفت، رو که ترا آمرزیدم و بر تو رحمت کردم. (ج ۱، ص ۳۷۲)
۳۰. مراحل اجابت دعای رسول اکرم (ص)
مصطفی در بدایت وحی و آغاز رسالت چون دعا کردی به زبان گفتی به عبارت صریح، و در حال آن دعاء وی به اجابت مقرون بودی، چنانک ربالعالمین حکایت کرد که از روز بدر که مصطفی (ع) لشکر اسلام را مدد میخواست، پس حال وی به جایی رسید که از حضرت عزت به اشارت ملیح وی، و بیعبارت صریح وی، به اجابت پیوستی و آیتی نازل شد. پس چنان شد که بیاشارت و بیعبارت، به اندیشهٔ مجرد اجابت آمدی.
چنانک به خاطر وی فراز آمد که چه بودی اگر این گناهکاران امّتم را بیامرزیدی!؟ پس کار بدان رسید که نه اشارت بایست، نه اندیشهٔ دل، چنانک وقتی بر دل وی گران آمد نشستن یاران در حجرهٔ وی،۶۰، ربالعالمین آیت فرستاد و گفت «فاذا طَعِمتُم فَانْتَشِروا» (ج ۱، ص ۴۰۵)
۳۱. بویزید و یاد خدا
بویزید روزگاری برآمد که ذکر زبان کمتر کردی، چون او را از آن پرسیدند گفت: عجب دارم از این یاد زبان، عجبتر از اینکه او بیگانه است. بیگانه چه کند در میان، که یاد اوست خود در میان جان. (ج ۱، ص ۴۲۰)
۳۲. عاشقی که در پیش معشوق تازیانه میخورد
بِشرِ حافی گفت: در بازار بغداد میگذشتم یکی را هزارتازیانه بزدند که آه نکرد، آنگه او را به حبس بردند. از پی وی برفتم، پرسیدم که این زخم از بهر چه بود؟ گفت: از آنک شیفتهٔ عشقم. گفتم: چرا زاری نکردی تا تخفیف کردندی؟ گفت: از آنک معشوقم به نظاره بود. به مشاهدهٔ معشوق چنان مستغرق بودم که پروای زاریدن نداشتم. گفتم: گر دیدارت بر دیدار دوست مهین۶۴ آمدی خود چون بودی؟ گفت: فَزَعقَ زَعقَةً و ماتَ ـ نعرهای بزد و جان نثار این سخن کرد.
حجم
۴۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه
حجم
۴۰۴٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۳۴۴ صفحه