کتاب جزیره ای در آتش

کتاب جزیره‌ای در آتش نوشته ژول ورن است که با ترجمه مجید ریاحی منتشر شده است. این کار با آثار دیگر ژول ورن متفاوت است و درباره جنگ یونان با عثمانی است. اتفاقات این جنگ را در بستری عاشقانه روایت می‌کند

درباره کتاب جزیره ای در آتش

ژول ورن در کتاب جزیره‌ ای در آتش  اوضاع و احوال یونان را در زمان جنگ استقلال توصیف می‌کند.  این جنگ میان یونان و امپراطوری عثمانی درگرفته بود که بعد از جنگ‌ های خونین بسیاری از شهرها و بنادر یونان به تصرف ترک‌ها درآمدند. وحشتی سخت سراسر شهرهای یونان را فراگرفته بود و حملع\ه‌های بی‌رحمانه ترک‌های عثمانی برای تصرف یونان چنان وضع نابسامانی ایجاد کرده که ناچار دولت‌های اروپایی مانند فرانسه، انگلستان و روسیه در برابر ترک‌ها تصمیم به دخالت گرفتند. قهرمان داستان یک افسر جوان فرانسوی به نام هانری دالبر است که علیه ترک‌ها می‌جنگد و پس از چندی عاشق یک دختر ثروتمند یونانی می‌شود. اما همه چیز زمانی به هم می‌ریزد که شخصی به نامنیکولا استارکوف درگیر ماجرا می‌شود.

خواندن کتاب جزیره ای در آتش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به ادبیات داستانی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره ژول ورن

ژول ورن در ۸ فوریه ۱۸۲۸م در شهر نانت (یکی از شهرهای شرقی فرانسه) متولد شد. پدرش پی یر ورن در سال ۱۸۲۷م با دختری به نام سوفی الوت دالفری از نانت ازدواج کرد. خانواده ی دالفری بسیار از این ازدواج خرسند بودند، چرا که پی یر فرزند یکی از صاحب منصبان استان پروونس در فرانسه بود. پی یر ورن که دلبستگی به آموختن و خواندن داشت، به کار وکالت پرداخت. ژول ورن یه برادر به نام پل و سه خواهر به نام‌های آنا، ماتیلد و ماری داشت. در سال ۱۸۳۹میلادی ژول ورن سوار بر کشتی پستی شد و به نخستین دریانوردی دور و درازش پرداخت و به هند رفت. پس از بازگشت، در سال ۱۸۴۴میلادی در دبیرستان نانت نام‌نویسی کرد و به آموختن سخنوری و فلسفه روی آورد.

او با الکساندر دوما آشنا شد. او که دلبسته‌ی ذوق و قریحه‌ ژول ورن جوان شده بود، وی را زیر بال و پر خود گرفت و حتی برای دیدن نمایشنامه‌ها او را به لُژ ویژه‌ی خود می‌فرستاد. در سال ۱۸۴۹میلادی با الهام از الکساندر دوما سه نمایشنامه نوشت که یکی از آنها بسیار برای الکساندردومای پدر جذاب بود.

در سال ۱۸۶۶میلادی که ژول ورن به اوج نام‌آوری و کامیابی خود رسیده بود، برای خود یک کشتی گردشی خرید و آن را به نام پسرش سن میشل نام گذاری کرد. این قایق ماهیگیری دفتر کار و مرکز مطالعه او شمرده می شد و هنگامی که در دریای مانش دریانوردی یا در روی رودخانه سن کشتی می‌راند، درهمان هنگام به اندیشیدن می‌پراخت و دستاورد اندیشه‌های خود را به گونه اثرهای جاودانی به روی کاغذ می‌آورد

ژول ورن در ۲۴ مارس ۱۹۰۵میلادی بر اثر بیماری دیابت، در شهر امیان درگذشت. ژول ورن را پدر ادبیات علمی تخیلی می‌دانند.

بخشی از کتاب جزیره ای در آتش

در آن زمان، مذهب مردم یونان ترکیبی از افسانه‌های باستانی و عقاید مسیحی بود و مردم یونان هنوز هم خدایان متعددی را می‌پرستیدند. ولی در راه جان‌فشانی برای وطن خود از هیچ‌کاری دریغ نداشتند. در زمانی که قصه ما در آن اتفاق می‌افتد، یونانی‌ها و ترک‌ها با هم می‌جنگیدند. ترک‌ها بسیاری از شهرها و بنادر یونان را غارت کرده بودند و مردم را بسیار آزار می‌دادند، برای همین هر وقت کشتی ناشناسی به بندر نزدیک می‌شد، عده ای از ملوانان و مردم در ساحل جمع می‌شدند تا از آن استقبال جانانه ای بکنند. کسی صاحب این کشتی را نمی‌شناخت. او مرد قوی و خوش هیکلی بود که چهره فریبکاری داشت. پنجاه و پنج ساله به نظر می رسید و کامالا مشخص بود که ابداً نمی‌شود به او اعتماد کرد. در آن دوران، مردم شهرهای سراسر یونان در اثر تهاجمات وحشیانه ترک‌ها، سخت وحشت‌زده شده بودند و چنان اوضاع آشفته‌ای به وجود آمده بود که همه دولت‌های اروپایی از جمله فرانسه، انگلستان و روسیه به خود حق می‌دادند در مقابل تهاجم ترک‌ها مقاومت کنند، با این همه پس از جنگ‌های سخت و خونین، ترک ها توانستند بسیاری از شهرها و بنادر یونان را تصرف کنند. مردم در ساحل جمع شده بودند و در مورد این کشتی تازه وارد با هم گفتگو می‌کردند. آنها نمی‌دانستند که آیا کشتی به دشمن تعلق دارد و یا کشتی یکی از دزدان دریایی است که گاهی وقت‌ها در بندر پهلو می‌گرفت . در آن زمان در بنادر فانوس دریایی وجود نداشت و در نتیجه کشتی‌ها نمی‌توانستند راه خود را درست پیدا کنند، مگر این که گاهی در بندر آتش روشن می‌شد و در این صورت کشتی می‌توانست به زحمت راه خود را به سوی بندر باز کند. مردم می‌ترسیدند با دزدان دریایی روبه رو شوند، چون قبال آن دزدها به بنادر دستبرد زده و اموال مردم را به تاراج برده بودند.