کتاب چند صد نام دریای خزر
معرفی کتاب چند صد نام دریای خزر
کتاب چند صد نام دریای خزر نوشته عبدالرحمان عبادی است. این کتاب به نامهای دریای خزر در طول تاریخ میپردازد و این موضوع را در قالب یک پژوهش علمی ارائه میکند.
درباره کتاب چند صد نام دریای خزر
دریای خزر، خزانه آبهای دریای آغازین و مادر دیرین برای بهرهبخشی به سرزمینها و گیاهان و جانداران و مردمان گوناگون پیرامون خود است. این دریا نامهای بسیار و ویژگیهای بیشماری دارد و در باور مردمان، زبان، نامها، واژهها، پندار، گفتار و کردارشان جایگاهی ماندگار دارد. چند صد نام این دریا که در کتاب چند صد نام دریای خزر آورده شده و بیش از نود درصد آن ایرانی است، گواه و سند استواری برای این مدعا است. این کتاب یک پژوهش ریشهشناسی فرهنگی و زبانی است که ایرانشناسان را بیدرنگ به خود جذب خواهد کرد.
خواندن کتاب چند صد نام دریای خزر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به ایرانشناسی، تاریخ و زبانشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب چند صد نام دریای خزر
ـ نمونه دیگر نوشتهای به پهلوی ساسانی در نقش رستم فارس از شاپور نخست ساسانی (۲۴۱ ـ ۲۷۲ میلادی) است که بشیوه هخامنشیان سرزمینهای ایران را یاد کرده که استانها و کشورهای زیر در پیرامون دریای خزر جا دارند و خود بخود هر یک از آنها نام دریای خزر هم میشود. جاهای گرد خزر که در نوشته آمدهاند: (پارت، آتروپاتکان (آذربایجان) ـ ارمینا (ارمنستان) ـ سیکان ـ ارران یا الّان ـ بلاسکان ـ پیرامون کوههای کاپ (کوهستان قفقاز) ـ تنگه الان که در بند الان است ـ همه کوههای پرشخوار (رشته کوهستان پتشخوارگر که فرشوادگر نیز نامیده میشد، آذربایجان ـ سر ـ طبرستان ـ گیل ـ دیلم ـ ری ـ قومش ـ دامغان ـ گرگان را در بر میگرفت) ـ ماد ـ ورکان (گرگان) ـ کوههای چاچستان تا بخشی از دریا بنام داهی خشتر (= پادشاه داهیها یا دَهَه) که شاپور نام (داهی خشتره) را برگردانده (هرمزد اردشیر شاپور) نامیده بود). (گزارشهای باستانشناسی نوشته علی سامی ـ سال ۱۳۳۸، ج ۴، صفحات ۱۸۱ تا ۱۹۴. متن پهلوی بوسیله استاد اسپرینگ لی خوانده شده بود).
برای پی بردن به معانی نامهای پیرامون دریای خزر، که نام آن دریا شده و نامهای جغرافیائی و نیز تیرهای و زبانی و طایفهای و نژادی و تاریخی آن مردمان بشمار میامده، باید معانی دیگر آن نامها را که در فهرست من آمده، بازشناخت که معانی و نام باورداشت و جهانبینی آن مردمان، چه پیش از زردشتیگری در دوران ساکاها، کاسها (کاسیان) و مادها و چه پس از آن بوده، کم و بیش، چون صفت ویژه بر روی این دریا ماندهاند. مانند: خزر ـ دریای آبان فرّه ـ دریای اردوی سور اناهیتا ـ دریای اسپیت هُوَم ـ دریای: اکفرده ـ اکفوده ـ اوشته خوررنه ـ ایزدی بخت ـ چشمگان ناهید ـ خانیکان دریا ـ خونیرس ـ خَور (: فرّه) ـ غابسکین ـ فراخکرد ـ فراخکش ـ فراخکنار ـ فرّه ـ فیداکران ـ کیدپا ـ گدمن ـ مهست فرّهخواری ـ وروکرته ـ وروکش ـ و... که این نامها، برخی اوستائی و پهلوی هستند و دربردارنده معناهای خزر و صفاتش برای این دریا، بر پایه باورداشتهای آن زمان بشمار میایند. و برای پی بردن بآئینهای باستانی ایران ارزش فراوان دارند و دستهای هم نامهای دوران دیو یسنائی یا آریائی پیش از زردشتیگری هستند.
حجم
۷۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه
حجم
۷۵۸٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۶۰۰ صفحه