کتاب عادت های انعطاف پذیر

استفان گایز نویسنده کتاب پرفروش و موفق خرده عادت‌ها در کتاب عادت ‌های انعطاف پذیر به شما می‌آموزد چطور عادت‌هایی هوشمندانه‌تر بسازید که با زندگی‌تان سازگار باشد؟ این کتاب را می‌توانید با ترجمه بهاره پژومند بخوانید. 

درباره عادت های انعطاف پذیر

انعطاف پذیری به طور کلی معنای تاب آوری است: انعطاف پذیری به توانایی تحمل فشار در زندگی اشاره دارد. درست زمانی که اهدافی که برای خودمان مشخص کردیم و همچنین برنامه‌ریزی‌هایمان تحت تاثیر قرار می‌گیرد و یا کنترلش از دستمان خارج می‌شود. حتما همه شما هم با این موضوع آشنا هستید: هدف گذاری‌های معمول به خوبی کار می‌کنند و زندگی بر اساس برنامه‌ریزی شخصی ما پیش می‌رود اما گاهی اوقات بنا به دلایلی ناخواسته قدرت کنترل زندگی را از دست می‌دهیم. حال در چنین شرایطی چه باید کرد؟ 

استفان گایز در کتاب عادت های انعطاف پذیر به مخطابان کمک می‌کند تا عادات هوشمندانه‌ای برای خود بسازند که با شرایط مختلف زندگی سازگار باشد. او کتاب را با این مثال آغاز می‌کند: «اگر از شما می‌خواستم یکی از این سه قدرت برتر را انتخاب کنید، کدام را انتخاب می‌کردید؟

۱- قدرت پرواز کردن

۲- قدرت دیدن یک هفته آینده

۳- قدرت هر روز در یک مهارت استاد شدن

من پرواز را انتخاب می‌کنم، فقط به این خاطر که خیلی می‌توانست لذت‌بخش باشد؛ اما دو گزینه دیگر این قدر وسوسه‌کننده هستند که باعث شوند بیشتر فکر کنم. اما می‌دانید واقعاً چه چیزی را دوست داشتم؟ گزینه چهارمی که اجازه می‌داد هر روز یکی از این سه گزینه را انتخاب کنم. شما دوست نداشتید؟ طبیعتاً انتخاب گزینه انعطاف‌پذیر هوشمندانه‌تر است. حتی اگر همیشه و هر روز قدرتی یکسان را انتخاب کنید (که بعید است) با داشتن گزینه‌ای دیگر، چیزی را از دست نمی‌دهید. داشتن حق انتخاب ضرری ندارد و مطمئناً می‌تواند کمک کند.»

کتاب عادت های انعطاف پذیر هم بر همین اساس نوشته شده است. ایجاد و خلق عادت‌هایی که به ما کمک کند تا انعطاف پذیری خود را در زندگی بالا ببریم تا در نهایت کنترل کامل زندگی‌مان را در شرایط بحرانی به دست داشته باشیم.

عادت های انعطاف پذیر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

عادت های انعطاف پذیر به هرکسی کمک می‌کند تا زندگی‌اش را بر اساس عاداتی بنا کند که در نهایت به موفقیتش منجر می‌شود. علاوه بر این، این کتاب برای تمام کسانی است که دوست دارند بر تمام ابعاد زندگی خود به خصوص در مواقع بحرانی کنترل داشته باشند.  

درباره استفان گایز 

استفان‌گایز، بلاگر، نویسنده و کارآفرین بین المللی است که کتاب خرده عادت‌هایش از پرفروش‌های دنیای موفقیت بوده و برای مدت‌ها در لیست پرفروش‌های آمازون و نیویورک تایمز قرار داشته است. کتاب‌های استفان گایز تاکنون به ۱۸ زبان دنیا ترجمه شده‌اند. او در حال حاضر نزدیک دیزنی‌لند در فلوریدا زندگی می‌کند.

بخشی از عادت های انعطاف پذیر

به اسارت خود نه بگویید

اینکه گاهی خود را مجبور به انجام کارهایی کنید، اشتباه نیست. اما اینکار اغلب باعث اسیر شدن شما می‌شود، به‌جایی‌که احساس می‌کنید زندانی برنامه‌هایتان شده‌اید به‌جای آن‌که فرمانده زندگی‌تان باشید. اسیر کردن خود، نتیجه اشتباه گرفتن ظاهر انضباط شخصی با ساز و کار واقعی پشت آن است. انضباط شخصی در نگاه فردی آموزش ندیده اغلب شبیه به اسیر کردن خود به‌نظر می‌رسد اما انضباط شخصی واقعی کاری‌ست به‌خاطر عشق و علاقه و منتج از آزادی.

اگر تغییر رفتار همیشه برایتان کاری مشقت‌بار بوده بهتر است دلیلش را از خودتان سؤال کنید. چه‌چیزی لذت‌بخش‌تر از زندگی کردن به‌همان شیوه‌ای که می‌خواهید است؟ چه‌چیزی از دنبال کردن ارزش‌های شخصی‌تان مهم‌تر است؟ چه‌چیزی از اینکه تبدیل به فردی شوید که می‌خواهید باشید هیجان‌انگیزتر است؟ بدون شک تغییر رفتار می‌تواند کاری سخت باشد و نیازمند صبر است، اما اگر درست انجام شود، کاری لذت‌بخش، سرگرم کننده و رهایی‌بخش است. باید کاری که می‌کنید (و تمام ملزوماتش) را دوست داشته باشید و به آن احترام بگذارید تا بتوانید هفته‌ها، ماه‌ها و سال‌ها آن را ادامه دهید. معنایش این است که نمی‌توانید احساس کنید برده هدف‌هایتان هستید؛ باید احساس کنید که ارباب شمایید و واقعاً باشید. برده‌ها همیشه چه‌چیزی را می‌خواهند؟ آزادی از هر چیزی که آنها را به اسارت گرفته است. هر چیزی که شبیه زنجیر باشد را رها خواهید کرد، باید هم بکنید. انضباط شخصی، آزادی است و اگر درست پرورش یابد، همان حس را خواهد داشت.

هیچ نیروی ماورایی‌ای مانعمان نمی‌شود که به بهترین شکل زندگی کنیم. ما معمولاً خودمان را متوقف می‌کنیم. دلیلش هم این است که، آنهایی که آزادی‌شان را با نتایجی موقتی معاوضه می‌کنند، ناگزیر آن را بعداً پس می‌گیرند، چون آزادی مهم‌ترین چیز برای ماست. آنهایی که از ابتدا با آزادی عمل می‌کنند دلیلی ندارند که خود را متوقف کنند.

جان کلامم این‌طور خلاصه می‌شود، کنشی که از آزادی زاده شود قدرتمندتر و مؤثرتر از کنشی است که حاصل از نیرویی بی‌تمایز باشد. تنها استدلال ممکن برای کنش اجباری این است که با اینکه مواقعی ناراحت کننده است، دست کم اثرگذار است. اما کسانی که این را باور می‌کنند، نیروی آزادی را دست کم می‌گیرند.

آزادی تنها مسیری است که ارزش فکر کردن را دارد، چون اگر آزادی ذاتاً برای ما مهم‌تر از هر چیز دیگری باشد، نمی‌توانیم بپذیریم که آن را فدای چیز دیگری کنیم، نمی‌توانیم قبول کنیم که آن را فدای هدف‌هایمان کنیم؛ متأسفانه اغلب، آزادی را فدای دستاوردهای کوتاه مدت می‌کنیم. درحالی‌که می‌توانیم از قدرت آزادی استفاده کنیم تا اهدافمان را دنبال کنیم.