کتاب سه قانون عملکرد برای بهینه‌سازی کارایی

سه قانون عملکرد برای بهینه‌سازی کارایی اثری مشترک از استیو زافرون و دیو لوگان در زمینه بهینه‌‌سازی کارآیی‌ها است. شهاب کامکار این اثر را ترجمه کرده و انتشارات لیوسا آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب سه قانون عملکرد برای بهینه‌سازی کارایی

استیو زافرون و دیو لوگان در این کتاب به شما روش های بهینه‌سازی کارایی را می‌آموزند. روش‌هایی که با به کارگیری آنها می‌توانید حال و آینده خود را متحول کنید. آنها در این کتاب سه قانون درباره کارایی معرفی می‌کنند. قوانینی که در کتاب سه قانون عملکرد برای بهینه‌سازی کارایی معرفی می‌شوند به شما کمک می‌کنند فرضیات و تفسیرهای قبلی خود از کارهایتان را بازبینی کنید و درنهایت، راهکارهای جدیدی برای برخورد با وضعیت‌های قبلی کشف کنید. استیو زافرون و دیو لوگان در این کتاب  شما را دعوت خواهند کرد که بیندیشید، پرس‌وجو کنید، تأمل کنید، و در برخی موارد از شما خواهند خواست که مسائلی را با افراد دیگر به مباحثه بگذارید.

خواندن کتاب سه قانون عملکرد برای بهینه‌سازی کارایی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به کتاب‌های مدیریت و توسعه فردی را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

 بخشی از کتاب سه قانون عملکرد برای بهینه‌سازی کارایی

شبی دیروقت مرد پیری قدم‌زنان به‌سوی منزل می‌رفت که یکی از دوستانش را دید که در زیر چراغ برق خیابان بر زمین زانو زده بود و دنبال چیزی می‌گشت.

از دوست خود پرسید: «چه می‌کنی؟»

دوستش پاسخ داد: «کلید منزلم از دستم افتاده.»

پیرمرد گفت: «من هم در این جستجو کمکت می‌کنم.»

پس از چند دقیقه جستجوی بی‌حاصل، پیرمرد از دوست خود پرسید: «هنگامی‌که کلیدت بر زمین افتاد، تو دقیقآ در کدام نقطه بودی؟»

دوستش به سمتی در تاریکی اشاره کرد و گفت: «آنجا بودم.»

پیرمرد گفت: «پس چرا در این نقطه دنبال کلیدت می‌گردی؟»

دوستش پاسخ داد: «برای اینکه اینجا روشن است.»

این تمثیل صوفیانه به‌خوبی نشان‌دهندهٔ موردی است که در شرکت‌ها یا زندگی شخصی مردم بسیار رایج است: بسیاری از ما در جستجوی کلید عملکرد صحیح یا بهتر هستیم، ولی به‌نظر می‌رسد که هرگز نمی‌توانیم آن را بیابیم.

در جستجوی چنین چیزی بودن، به‌خودی‌خود عملی منطقی است، چراکه کارایی از اهمیت زیادی برخوردار است که درنهایت، به اعمال و اقدامات انفرادی اشخاص بازمی‌گردد. درنتیجه، اگر نحوهٔ عمل افراد تغییر نکند، راهکارهای جدید به شکست منجر می‌شود، ادغام شرکت‌ها با در نظر داشتن اهداف‌اقتصادی از پیش تعیین‌شده بدون نتیجه می‌ماند، و فناوری‌های نوین هرگز به اهداف مشخص خود نخواهد رسید. از جنبهٔ شخصی نیز اگر ما در رفتار خود تغییری ایجاد نکنیم، هرگز نخواهیم توانست تصمیمات خود برای سال نو را عملی کنیم، زندگی خانوادگی خود را بهبود بخشیم، یا وضعیت مالی خود را ارتقا دهیم.

تعریف زیر را درست و دقیق بپندارید: علی‌رغم اینکه شرکت‌ها میلیاردها دلار برای بهبود راهکارها، تکرار گزارش‌های ارتباطی، جذب یا خرید شرکت‌های جدید، ادغام یا خریده‌شدن توسط شرکت‌های دیگر و امثالهم هزینه می‌کنند، ارتقای کارایی در عملکرد که معمولا اصل مطلب و هدف اصلی است، دور از دسترس می‌ماند و بدون ارتقای کارایی، اغلب تلاش‌ها درنهایت به شکست منجر می‌شوند.

چگونه است که با تمامی علم و دانشی که ما در قرن بیست‌ویکم از آن برخورداریم، پیشبرد و ارتقای کارایی آن چنان‌که باید و شاید در دسترس ما نیست؟

این‌طور در نظر بگیرید که ما به‌دنبال کلید کارایی هستیم و آن را در نقاطی که با پرتو علم و دانش روشن و نورانی شده است جستجو می‌کنیم. اگر به مشکلی برخورد کنیم، به دنبال یافتن راه‌حل آن خواهیم رفت و اگر خود موفق نشویم، به کارشناسان و استادان این فن مراجعه می‌کنیم و از آنها کمک می‌خواهیم، که معمولا به استخدام مشاوران، مطالعهٔ کتب و مقاله‌های متعدد، و جستجو در پایگاه‌های اطلاع‌رسانی رایانه‌ای منجر خوااهد شد. اما همچنان‌که جفری ففر۳۷ در کتاب فاصلهٔ دانش تا عمل۳۸نشان داد، اطلاعات و دانش بیشتر، الزامآ به عملکردی متفاوت منجر نخواهد شد. درواقع ما کلید کارایی را در نقاطی جستجو می‌کنیم که جستجو در آنها آسان است، نه در مناطق تاریک و ناشناس و پنهان از انظار.

در این فصل از کتاب، مبحثی را که در فصل اول به پایان نرسید ادامه خواهیم داد. اگر بتوانیم نحوهٔ شکل‌گیری وضعیت را در ذهن افراد تغییر دهیم، به‌طور قطع شاهد اقدامات و رفتارهای جدیدی از طرف همان افراد خواهیم بود. اقدامات جدید به اندازهٔ کافی از طرف افرادی به تعداد کافی، عقربهٔ نشان‌دهندهٔ عملکرد را تکان خواهد داد. مجددآ تأکید می‌کنیم که کلید کارایی، در مبحث پیچیدهٔ «شکل‌گیری وضعیت» نهفته است، و این فصل از کتاب نیز بر همین مبحث تمرکز دارد.

با یافتن این کلید، شما خواهید توانست هم رفتار و اعمال خود را تغییر دهید و هم با دیگران همکاری و همراهی کنید تا رفتار و اعمال خود را تغییر دهند و درنتیجه، عملکرد جمعی را به درجات جدیدی ارتقا دهید.

در این فصل بی‌مناسبت نخواهد بود اگر به مبارزه‌ای که برای ارتقای عملکرد پیش روی خود یا دیگران می‌بینید هم بیاندیشید، چه همان مبارزه‌ای باشد که در فصل قبل مد نظر داشتید و چه مبارزه‌ای جدید که در برابر شما قرار گرفته است. ما در این فصل به بررسی موارد متفاوت و مباحث مربوط به آنها خواهیم پرداخت و در مقاطعی مشخص، بررسی را موقتآ متوقف می‌کنیم و تلاش و مبارزهٔ شما را با توجه به مطالب‌مندرج در این فصل مورد توجه قرار خواهیم داد.