کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است
معرفی کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است
کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است رمانی با درونمایه روانشناسی از گیل هانیمن با ترجمه آرتمیس مسعودی است. این داستان از زندگی زنی به نام الینور میگوید که از گذشتهای پر آسیب آمده است و در تلاش است تا زندگی بهتری برای خود بسازد.
این اثر در سال ۲۰۱۷ و ۲۰۱۸ برنده جوایزی همچون جایزه ادبی کاستا و جایزه ملی کتاب انگلستان شد و به عنوان رمان پرفروش آمازون با موضوع زنان دست یافت.
درباره کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است
گیل هانیمن، در کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است به زندگی دختری به نام الینور میپردازد. دختری با مشکلات بسیار زیادی در زندگی که از تمام روابط اجتماعی و معاشرتها فراری است و همیشه چیزی را که به ذهنش میآید، سریعا بیان میکند. او برای تمام زندگیاش برنامهریزی کرده است. جمعهها پیتزا میخورد و با مادرش تلفنی صحبت میکند. هیچوقت حتی به ذهنش هم خطور نکرده است که زندگیاش میتواند واقعا از چیزی که هست بهتر باشد. کمی بعد الینور با ریموند آشنا میشود. کارمندی دست و پاچلفتی و شلخته که ناگهان سر راه او قرار میگیرد و زندگی الینور را تغییر میدهد. آن دو با هم به مرد مسنی کمک میکنند و همین موضوع باعث میشود تا ارتباط جذابی میانشان شکل بگیرد و الینور را از زندگی سختی که داشته است و تمام آسیبهایی که دیده است برهاند.
این اثر با شخصیتپردازی و موضوع جذابش به شما کمک میکند تا با شخصیتهای داستان همراه شوید و قدم به قدم بهتر زندگی کردن را فرابگیرید.
کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
دوستداران رمانهای روانشناسی را به خواندن کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است دعوت میکنیم.
درباره گیل هانیمن
گیل هانیمن، نویسنده زن اسکاتلندی، در شهر استرلینگ به دنیا آمد. او دانش آموخته دانشگاههای گلاسکو و آکسفورد است. هانیمن اولین کتاب خود، الینور آلیفنت کاملا خوب است را در سال ۲۰۱۷ منتشر کرد و به موفقیت های زیادی رسید. گیل هانیمن در گلاسکوی اسکاتلند زندگی میکند.
بخشی از کتاب الینور آلیفنت کاملا خوب است
وقتی به خانه رسیدم، در حالی که به خاطر مقدار پولی که برای آن پرداخته بودم، کمی گیج شده بودم، متوجه شدم چیزی برای خوردن ندارم. البته، جمعه روز پیتزای مارگاریتا بود اما برای اولین بار برنامهام به هم ریخته بود. یادم آمد داخل کشوی دستمال سفرهها یک آگهی دارم که چند وقت پیش، آن را داخل صندوق پستم انداخته بودند. آن را به راحتی پیدا و صافش کردم. پایین آگهی برگه تخفیف داشت که تاریخش گذشته بود. حدس زدم قیمتهایش بالا رفته اما فکر کردم حتمآ شماره تلفنش تغییر نکرده و هنوز آنجا پیتزا میفروشند. حتی این قیمتهای قدیمی هم خندهدار بود و من با صدای بلند به آنها خندیدم. قیمت پیتزاهای رستوران تسکو مترو، یک چهارم آن بود اما تصمیم گرفتم به آنجا بروم.
بله، این ولخرجی و افراط بود، اما چه اشکالی داشت؟ به خودم یادآوری کردم که زندگی باید امتحان کردن چیزهای جدید و کشف مرزهای جدید باشد. مردی که آنطرف خط بود، گفت پیتزا پانزده دقیقه دیگر میرسد. موهایم را شانه کردم، دمپاییهای روفرشیام را درآوردم و دوباره کفش کارم را پوشیدم. نمیدانستم فلفل سیاه را چهطور خواهند آورد؟ آیا آن مرد با خودش فلفل ساب میآورد؟ مطمئنآ وقتی جلو در ایستاده بود، آن را روی پیتزا نمیریخت. زیر کتری را روشن کردم که مبادا او یک فنجان چای بخواهد. پشت تلفن مبلغ را گفته بودند. پول را داخل پاکت گذاشتم و رویش نوشتم پیتزا پرونتو. زحمت نوشتن نشانی را به خودم ندادم. نمیدانستم انعام دادن مرسوم است یا نه و دلم میخواست کسی بود که از او میپرسیدم. مامان نمیتوانست در این باره کمکی بکند. او حتی نمیتوانست تصمیم بگیرد چه بخورد.
حجم
۳۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
حجم
۳۳۲٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۴۰۸ صفحه
نظرات کاربران
چاپی شو خوندم و خیلی دوست داشتنیه
"الینور" دختریه که سالها در حبابِ شیشهای که برای خودش ساخته بوده، به دور از آدمها، روابطِ اجتماعی پرشور و سالم و تجربههای جدید و هیجانانگیز زندگی کرده. اون بهواسطهی آسیبهایی که در کودکی و گذشتهاش دیده، روانزخمهای التیامپیدانکردهی بسیاری
از اون دسته کتابهایی بود ک دوست داشتی هیچ وقت تموم نشه.قدرت تحمل و استقامت دختری زجر کشیده در کودکی در مواجه با نگاه ها پرسشها و کنجکاوی هایه مردم و اینکه بتونه تنها و رو پاهایه خودش ب ایسته
اگر کتابی شبیه به این کتاب با محوریت روانشناسی میشناسید، لطفا معرفی کنید.
رمان خیلی خوبی بود. داستان روانی داشت. بیشتر از همه من عاشق شخصیت اصلی داستان شدم
رمان جالب و جذابی بود من که خیلی دوستش داشتم
خیلی خوب و روان بود. داستان و شخصیتاش جذابن. اولین رمان نویسنده انقدر عالی 👏🏻
این کتاب بهوضوح شخصیتمحور بود. از همون اول کتاب نویسنده ما رو آرومآروم همراه شخصیت الینور و دنیاش میکنه. با اینکه دوسومِ اول کتاب روزمرهی الینوره، اما همین شخصیتپردازی الینور و نشون دادن قدمبهقدمِ تغییراتش بود که کتاب رو خستهکننده
کتابی با درون مایه روانشناسی که به خوبی و استادانه روایت و شخصیت پردازی شده وبا وجود صحبت در مورد روزمرگی الینور اصلا خسته کننده نیست و ماروبه خوبی باشخصیت و دنیای الینور همراه میکنه .اوج قسمت های پایانیش خواننده
مادر الینور مصداق بارز "مادر سمی" بود! داستان قشنگی بود و کلی حس خوب داشت خصوصا شخصیت الینور خیلی جالب بود هرچند بعضی وقتا آدمو حرص میداد. 😁 شخصیت ریموند هم خیلی دوست داشتم با اینکه ظاهر آزار دهنده ای داشت اما