کتاب سال‌های بی‌ترانگی

سال‌های بی‌ترانگی ششمین مجموعه‌شعر از محمدرضا ترکی ا‌ست که در آن هم غزل، هم رباعی و هم شعرهای نو و نیمایی می‌خوانیم و گاه حتی تک‌بیت‌هایی که یک‌باره از ذوق سرشار او جوشیده‌اند و چون چشمه‌ای کوچک، به خلاصه‌ترین شکل ممکن، معانی عمیقی را در ذهن خواننده جاری می‌کنند.

این مجموعه پر از شعرهایی صمیمی‌ است با احساسی سرشار که شاعر در اغلب آن‌ها با تصویرهایی ناب، آنچه را که در ذهن داشته، پیش چشم خواننده مجسم کرده است.

بخشی از این مجموعه را نیز اشعار آیینی و عاشورایی تشکیل می‌دهند که در آنها شاعر گاهی زمان شعر را با زمان واقعه یکی کرده و گاهی از دید انسان امروزی با عشق و ارادت از آداب و آیین عزاداری سخن می‌گوید.

 دو شعر نیز در این مجموعه، برای مدافعان حرم وجود دارد که شاعر هر دو را هنرمندانه، به کربلا و سردار و سالار شهیدان پیوند زده است.

در سال‌های بی‌ترانگی، خواننده با شاعری دغدغه‌مند روبه‌روست که هرگز از دردها و غصه‌های مردم زمانه غافل نیست و با نگاهی عمیق مفاهیم بلندی چون ایمان، دفاع از وطن و شهادت را می‌ستاید.

 خواندن کتاب سال‌های بی ترانگی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به شعر معاصر را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم.

 شعری از کتاب سال‌های بی‌ترانگی

بنگر دوباره سربه‌گریبانش

از جوش و از خروش پشیمانش

در یک هوای شرجیِ دم‌کرده

آماس کرده پیکر سوزانش

کف بر دهان ملتهب آورده‌ست

بهت است در نگاه هراسانش

قی می‌کند به دامن جلبک‌ها

تف می‌کند به ساحل و مرجانش

کو آن‌همه خروش و تموّج‌ها

کو آن‌همه تلاطم و طوفانش

ای‌کاش اتّفاق نمی‌افتاد

کابوس پرتشنّج و هذیانش

سنگین شده‌ست بار گناهی گنگ

بر شانه‌های زخمی وجدانش

از ماسه‌ها حماسه نمی‌خیزد

خالی‌ست دست ساحل و دامانش.