دانلود و خرید کتاب شهید فاطمی محمدرضا انصاری
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب شهید فاطمی اثر محمدرضا انصاری

کتاب شهید فاطمی

دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۸از ۱۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب شهید فاطمی

محمدرضا انصاری( -۱۳۶۶)، پژوهشگر دینی است. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: «یاد محسن علیه‌السلام قلبش را آتش می‌زد؛ و هرگز از یاد نمی‌بُرد آن لحظه‌ها را! آن روز گذشت و علی علیه‌السلام را به مسجد بردند، و مدینه را سکوت فرا گرفته بود. درِ خانه نیم سوخته و دیوارها سیاه از دود، و نقش خون بین در و دیوار. فاطمه علیهاالسلام مانده بود و آغوش بی محسن علیه‌السلام. فاطمه علیهاالسلام مانده بود و چشمان خیس از اشک علی علیه‌السلام. فاطمه مانده بود و نگاه‌های غمزده کودکانش بر سر قبر محسن علیه‌السلام. فاطمه علیهاالسلام مانده بود و سکوتی سرد که باید با صدای محسنش شکسته می‌شد. فاطمه علیهاالسلام مانده بود و بازویی که برای شانه زدن موهای کودکانش بالا نمی‌آمد. فاطمه علیهاالسلام مانده بود و حسرت شنیدن صدای خنده و گریه پسرش محسن علیه‌السلام، و فاطمه علیهاالسلام مانده بود و دنیایی از درد. وفاداری امت را به یاد آورد و فرمود: امتی که عهد و پیمان خدا و پدرم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را درباره امیرالمؤمنین علیه‌السلام شکستند هرگز بر من نماز نخوانند.»
گزارش لحظه به لحظه از ازدواج حضرت زهرا (ع)
محمدرضا انصاری
پیوند فاطمی
محمدرضا انصاری
کراماتی از مهدی موعود (عج)
زینب محمودی
امید فردا؛ پاسخ به ۱۱۰ پرسش جوانان درباره امام زمان علیه السلام
عباس رحیمی
طلوع فاطمی
محمدرضا انصاری
سفر امامین علیهماالسلام به دمشق: ماجرای سفر امام باقر و امام صادق علیهماالسلام به سوریه
محمدرضا انصاری
غروب فاطمی
محمدرضا انصاری
فدک فاطمی
محمدرضا انصاری
مادر آقتی
هانس کریستین اندرسن
خاطر نازک گل
حسین سیدی
فرازهایی از زندگانی حضرت زینب کبری (علیها السلام)
گروه محققین موسسه البلاغ
از اینجا تا دولت کریمه
اسماعیل شفیعی سروستانی
تلخیص جامع اصول فقه؛ جلد دوم
محمدعلی فرزی خراسانی
بانوی تطهیر
محمدعلی انصاری
خرمشهر کو جهان آرا؛ مجموعه‌ی بانوی ماه ۵
مرتضی سرهنگی
چله ای در قرآن و سنت
حسن جلالی
مرتضی مطهری
میثم محسنی
تبارشناسی واژه فتنه
احسان مقصودی
چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟
علیرضا پناهیان
هنر دختر بودن
راضیه کیماسی
مطلع مهر
امیر حسین بانکی‌پورفرد
آیه‌های دخترونه
نعیمه آقانوری
برای مهمانی خدا آماده شویم
علیرضا پناهیان
کهکشان نیستی
محمدهادی اصفهانی
رهایی از تکبر پنهان
علیرضا پناهیان
جوان، دین و تربیت‌پذیری
رحمت‌الله شریعتی نجف‌آبادی
ترگل
عماد داوری دولت آبادی
داستان راستان (جلد ۱)
مرتضی مطهری
رشد
علی صفایی حائری
اسرار ماه رجب؛ ادب حضور (دفتر اول)
محمدتقی فیاض‌بخش
با بابا
محمد طاهری
شهر خدا
علیرضا پناهیان
مساله حجاب
مرتضی مطهری
روح مجرد
علامه سید محمدحسین حسینی طهرانی
معراج السعاده
احمد بن محمد مهدی نراقی
حجاب
رحمت الله شریعتی نجف آبادی
کلبه‌ی آرامش؛ دخترانه
امیر حسین بانکی‌پورفرد
بازی و سرگرمی کودکانه؛ ویژه‌ی دهه‌ی فجر
اداره‌ی علوم قرآنی آستان قدس رضوی

نظرات کاربران

سیّد جواد
۱۳۹۶/۱۲/۱۱

تو در راه امیرالمومنین خود را فدا کردی تو با ایثار جان، حق ولایت را ادا کردی تو با نطق رسایت خطبه خواندی از علی گفتی تو ما را با علی تا صبح محشر آشنا کردی تو از دور علی ، روباه صفت ها

- بیشتر
ツAlirezaツ
۱۳۹۶/۱۱/۳۰

💔

f_altaha
۱۳۹۸/۰۵/۰۵

این کتاب در عین مختصر بودن نکات مفیدی داشت.مخصوصا اینکه تمام مطالب کاملا مستند بیان شده بود و البته قلمی زیبا که خواندن را راحت تر و لذت بخش تر میکرد پیشنهاد ویژه برای تمام شیعیان و تمام مردمی که جویای

- بیشتر
m.rahimi
۱۳۹۹/۰۷/۰۹

💓💓💓😢😢😢

sami
۱۴۰۱/۰۱/۲۳

در مورد نحوه شهادت حضرت محسن ع و رجعت اهل بیت در زمان ظهور ان شاالله...

کاربر ۳۸۷۶۳۲۴
۱۴۰۰/۱۰/۰۵

سلام این کتاب خیلی عالی هست کلا کتاب‌های آقای انصاری مختصر ومفید هستن ولی از برنامه طاقچه گلایه دارم من این کتاب را خریدم‌ چرا صفحاتش تو پی دی اف کمتره؟؟؟ خود کتاب ۴۴ صفحه نوشته ولی کتاب را خریدم دانلو کردم

- بیشتر
maryam
۱۴۰۰/۰۶/۰۱

کتاب بسیار عالی و خوب نوشته شده شروع و پایان مناسبی دارد. خواندن کتاب را به همه توصیه می کنم. به خوبی و مستند شهادت حضرت زهرا(س) و محسن(ع) شرح داده شده. با خواندن این کتاب نگاهمان به روضه های مادر تغییر

- بیشتر
کاربر ۲۷۵۱۴۲۹
۱۳۹۹/۱۰/۲۶

عالی

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۳)
آنقدر تیر سهمگین بود! که ششماهه را در آغوش پدر سیراب کرد؛ علی اصغر بن حسین علیه‌السلام!
i_ihash
صدای تو در هیاهوی کوچه گم شده بود! نه فقط صدای تو؛ اشک حسن، التماس حسین، ناله زینب، اضطراب ام‌کلثوم! نمی‌دانستند کدام را فریاد بزنند: مادر! پدر! یا محسن را!
Maryam Bagheri
و آنقدر لگد محکم بود! که ششماهه خاموش شد برای همیشه؛ محسن بن علی علیه‌السلام! و آنقدر تیر سهمگین بود! که ششماهه را در آغوش پدر سیراب کرد؛ علی اصغر بن حسین علیه‌السلام! شیعه در حسرت است برای انتقام دو ششماهه! منتظریم او بیاید؛ خدایا، عجل لولیک الفرج! به امید آن روزها!
S
در آن هنگام عمر با لگدی محکم بر در کوبید که در روی من افتاد در حالی که باردار بودم. من با صورت بر زمین افتادم در حالی که آتش شعله می‌کشید و صورتم را می‌سوزاند. عمر تازیانه را از قنفذ گرفت و بر بازویم زد به گونه‌ای که همانند بازوبند شد. سپس سیلی به صورتم زد و محسن بی‌گناهم را از دست دادم. نفرین بر این همه بی‌حرمتی آخرین کلامش بود: این امت می‌خواهد بر جنازه من نماز بخواند؟ خدا و رسول از آنان بیزارند و من نیز بیزارم.
S
و پدر انگار می‌دید و می‌شنید که آتش دخترش را شعله‌ور می‌کند و فریادرسی ندارد.
Maryam Bagheri
شب آسمانی ملائک شاد از قدوم ختم الانبیاء صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اما خبر محسن علیه‌السلام...! سخت است در زیباترین لحظات، غمناک‌ترین خبر را شنیدن! پروردگار خبراز بیست سال بعد می‌دهد: شهادت آخرین نوه پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله در رَحِم مادر. هجوم به خانه وحی و شهادت مادر و پسر را از کنار عرش به رسول اللّه‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله اعلام می‌کند تا همه بدانند شمع وجود زهرای مرضیه علیهاالسلام را شعله‌های آتش خاموش کرد!
S
امتی که عهد و پیمان خدا و پدرم پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله را درباره امیرالمؤمنین علیه‌السلام شکستند هرگز بر من نماز نخوانند. این امت عمر و قنفذ و خالد را بر در خانه ما فرستادند تا پسر عمویم را برای بیعت به سقیفه ببرند. آنگاه هیزم و آتش دوباره پیش چشمانش شعله کشید و فرمود: آنها هیزم بر در خانه ما جمع کردند و آتش آوردند تا آنها را شعله‌ور کنند و ما بسوزیم. من پشت در ایستادم و آنان را به خدا و پدرم قسم دادم که از ما دست بردارند و به جای بی‌حرمتی به کمک ما بیایند. و لگد و تازیانه و سیلی بار دیگر قلبش را سوزاند
S
فرمود: به حریم فاطمه هجوم آورند و بدون اجازه وارد خانه‌اش شوند. زهرا باردار است و او را می‌زنند. فاطمه هیچ مدافعی نیابد و فرزندی که در رَحِم دارد سِقط شود. با همان ضربات به شهادت رسد.   خدایا، دخترم!
S
صدای گریه دختر رسول صلی‌الله‌علیه‌و‌آله فریادهایشان را بی‌اثر کرد. بعضی گریستند و بعضی رفتند. اما بقیه ماندند تا ببینند سقیفه با بانوی باردار خانه علی علیه‌السلام چه خواهد کرد! آتشگیره را به دست گرفت و هیزم‌ها شعله‌ور شد! و هنوز محسن علیه‌السلام با مادر پشت در بود. دود خانه را پر کرد. فاطمه علیهاالسلام برخاست و سوخت چشمانش. پسرش در خطر بود؛ دو دست بر چهار چوب در گذاشت. یا صورتش می‌سوخت و محسن از آتش دور می‌ماند، یا شعله‌ها محسنش را می‌سوزاند و صورت مادر را نه؛ و سیمای فاطمه علیهاالسلام سوخت! دیگر دستانش بی‌طاقت شده بود و آتش همچنان شعله می‌کشید. عمر بن خطاب جلو آمد. شجاعت بی‌مثالش را آورده بود! آنچنان لگد زد که در از جا کنده شد. خواست کنار رود اما آنقدر لگد محکم بود که در را روی او و محسن علیه‌السلام انداخت و هنوز شعله‌ها زبانه می‌کشید!
S
شیعه در حسرت است برای انتقام دو ششماهه! منتظریم او بیاید؛ خدایا، عجل لولیک الفرج! به امید آن روزها!
f_altaha

حجم

۱۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۴۴ صفحه

حجم

۱۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۲

تعداد صفحه‌ها

۴۴ صفحه

قیمت:
۱۰,۰۰۰
تومان