کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام)
معرفی کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام)
کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام) نوشتهٔ محمدرضا انصاری است. انتشارات دلیل ما این کتاب خاطرات را منتشر کرده است.
درباره کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام)
کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام) خاطرات این زن را در بر گرفته است. این خاطرات را در ۳۱ بخش ارائه کردهاند؛ داستانهایی که دربارهٔ فضه، کنیز و خدمتگزار حضرت زهرا علیهاالسلام به ما رسیده است. این داستانها بهعنوان دفتر خاطرات از زبان حضرت فضه بهصورت متکلم و اولشخص مفرد برگردان شده است؛ بهگونهای که گویا خود فضه لحظات زندگیش را برای ما بازگو میکند. این داستانها بهترتیب زمانی چینش شده، تا جهتگیری دفتر خاطرات در آن معنادار شود و حالت روزشمار پیدا کند. در شیوهٔ ترجمه، اصل داستان و محتوای آن بهطور کامل حفظ شده و در بعضی فرازها که نیاز به توضیح بوده، جملاتی بدون تغییر در معنی اضافه شده است.
خواندن کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام) را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ناداستان و قالب خاطراتِ داستانمانند پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب دفتر خاطرات فضه (کنیز حضرت زهراعلیهاالسلام)
«شیر عسلی از گوسفند (۳۰)
شیرینترین روزهای عمرم که بودن با پنج تن آل عباعلیهم السلام بود تمام شد و کربلا آخرین صحنهها را برایم رقم زد. اکنون به مدینه بازگشته بودیم و من همچنان دوست داشتم در خدمت اهل بیت علیهم السلام باشم، اما شرایط برای این خواستهام مهیا نبود.
لذا از آن هنگام زندگی شخصی خود را به طور جدی آغاز کردم و همچنان برکات اهل بیت علیهم السلام را در زندگیام میدیدم. یکی از آن برکتها خبر گوسفندمان بود که در همه جا پیچیده بود. گوسفند عجیبی داشتیم که آن را نشانه لطف پروردگار به خانوادهام میدانستم.
من و همسرم که مرد صالحی بود زندگی فقیرانهای داشتیم. روز عید قربان فرا رسید و اتفاقاً همان روز برای ما مهمان آمد و چیزی غیر از آن گوسفند برای پذیرایی نداشتیم. همسرم گفت: امروز عید قربان است و ما غیر از این گوسفند چیزی برای قربانی نداریم.
من هم به او گفتم: به احترام مهمان این حیوان را ذبح کن تا غذایی برایش آماده کنیم. همسرم گفت: شاید با قربانی این گوسفند، کودکانمان ناراحت شوند. گفتم: آن را بیرون خانه و پشت دیوار ذبح کن تا متوجه نشوند.
همسرم گوسفند را بیرون برد و آن را ذبح کرد. لحظهای نگذشته بود که دیدم گوسفندی از بالای دیوار وارد خانه شد؛ و گمان کردم هنگام ذبح از دست همسرم فرار کرده است.
بیرون رفتم و به او خبر دادم که گوسفندمان از بالای دیوار وارد خانه شده است. همسرم با تعجب از شیر آن حیوان چشید و گفت:
خداوند تعالی به خاطر احترام ما به مهمان، بهتر از گوسفندی که داشتیم به ما عنایت کرده و شیر با طعم عسل در سینهاش جاری ساخته است.
همچنین همسرم به فرزندانمان سفارش میکرد: «ای فرزندانم، این گوسفند طیب و طاهر است. هنگامی که قصد گناهی بر قلب شما خطور کرد از شیر این حیوان بنوشید تا قلبهایتان پاکیزه گردد».»
حجم
۷۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
حجم
۷۰٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۲
تعداد صفحهها
۸۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب ۲۳۲ ازکتابخانه همگانی، کتابی است مختصر که مطالب تاریخی در مورد حضرت فضه جمع آوری شده و با نام خاطرات و از زبان ایشان نگاشته شده . اکثر ما اسم این بانوی بزرگوار را بسیار شنیده ایم ولی متاسفانه از
خادمان آنقدر بی اصل و نسب هم نیستند نسبت ما یا به فضه یا به قنبر میرسد فقر آمد میرود ایمان، ولی پیش شما میشود ایمان من فقری که از در میرسد👌🏻♥️🌸 قشنگ بود ولی جا داشت خیلی قوی تر باشه مطالبِ پر بار تر
عجب کتابی بود خیلییی عالی🥺👌🏻❤️
حتما بخونین حتما حیفه ادم این کتابو نخونه قبل خوندن کتاب یکی نظر گذاشته بود:کاش من فضه بودم الان منم میگم کاش من فضه بودم💔 .وای عباسم وای فاطمه ام وای..
کتاب خوبی بود ولی خیلی خلاصه و کوتاه بود.کسانی که از این کتاب خوشسون اومد و دوست دارن درباره اهل بیت و در کل تاریخ اون دوره بیشتر بدونن کتاب عایشه بعد از پیغمبر رو بهشون معرفی میکنم.خیلی توضیحات بیشتری
عالی
من که خیلی از این کتاب لذت بردم انشا الله همه ما بتوانیم از زندگی ایشان درس بگیریم
بسیار عالی و گاهی عجیب اما منابع موثق هستن👌
آه از این اتفاقات اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک
خیلی خوب ....