دانلود و خرید کتاب رهایی از تکبر پنهان علیرضا پناهیان
تصویر جلد کتاب رهایی از تکبر پنهان

کتاب رهایی از تکبر پنهان

انتشارات:بیان معنوی
امتیاز:
۴.۷از ۲۴۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب رهایی از تکبر پنهان

کتاب رهایی از تکبر پنهان نوشتهٔ علیرضا پناهیان است. نشر بیان معنوی این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این کتاب دربارهٔ صفت «تکبر» در انسان است که گاه به‌شکل ناپیدا نتایج زیان‌باری به بار می‌آورد. نویسنده از منظر اخلاق اسلامی به این ویژگی نگاه کرده است.

درباره کتاب رهایی از تکبر پنهان

کتاب رهایی از تکبر پنهان دربارهٔ دوری از تکبر به‌عنوان یکی از موضوعات اخلاقی مهم و کلیدی دانست. نویسنده در این کتاب با اشاره به چگونگی پنهان‌شدن برخی از صفات اخلاقی نظیر تکبر در وجود انسان، به نقش گمراه‌کنندهٔ آن در مسیر معنوی و معرفتی انسان پرداخته است.

در بخش‌هایی از کتاب به برخی از آثار زیان‌آور تکبر همچون کاهش قدرت درک، ارائهٔ تحلیل‌های نامناسب و نگاه نادرست به حقایق اشاره شده است. اگر انسان دچار تکبر پنهان شود، دیگر تحلیل‌ها و موضع‌گیری‌های او ناشی از اندیشه و تفکر نخواهد بود. از این رو، لازم است همواره به بررسی نفس خویش بپردازیم.

ناشر این کتاب باور دارد که مطالعهٔ کتاب رهایی از تکبر پنهان نوشتهٔ علیرضا پناهیان خواننده را با لایه‌هایی عمیق از مباحث اخلاقی آشنا می‌کند. با خواندن این کتاب می‌توان از طریق کمک‌کردن به کشف و برطرف‌کردن عیب‌های پنهان، موانع رشد معنوی را برطرف کرد؛ همچنین می‌توان با ارتقای تحلیل‌ها و دیدگاه‌ها در مسائل مختلف اجتماعی، تلاش‌ها برای رشد جامعه را موفقیت‌آمیزتر کرد.

به باور پناهیان تکبر در مواجهه با رکن اساسی دین، یعنی ولایت، نقش ویژه‌ای را ایفا می‌کند که اهمیت پرداختن به آن را دوچندان می‌سازد. اگر ولایت‌پذیری رکن رکین دین است، موانع پیدا و پنهان آن از اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار می‌شود، ولی تکبر معمولاً صفتی پنهانی است که به سادگی شناخته نمی‌شود و آدم‌ها از اعتراف به آن طفره می‌روند.

خواندن کتاب رهایی از تکبر پنهان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران حوزهٔ اخلاق اسلامی پیشنهاد می‌کنیم.

بخش‌هایی از کتاب رهایی از تکبر پنهان

«اگرچه تکبّر به مردم مراتب و انواع گوناگونی دارد، که باید دربارهٔ آن در مجال جداگانه‌ای سخن گفت، ولی در همهٔ انواع تکبّر نسبت به انسان‌ها، چه بزرگ‌تر از ما باشند چه نه، چه ضعیف‌تر از ما باشند چه نه، چه فضیلتی بر ما داشته باشند چه نه، و چه تکبّر به همهٔ آدم‌ها یا تکبّر به بعضی از آنها، یک وجه مشترک وجود دارد و آن خود تکبّر است که باید ریشه‌کن شود.

البته با خلقِ خدا نمی‌شود زیاد متکبّرانه برخورد کرد و به سختی می‌شود در مواجهه با انسان‌ها تکبّر را بروز داد. چون اگر با رفتارهای متکبّرانهٔ آشکار به مردم تکبّر کنیم، دچار مشکل می‌شویم؛ یا مردم ما را تحویل نمی‌گیرند، یا با ما هم‌کلام نمی‌شوند، یا با ما معامله نمی‌کنند و خلاصه در روابط اجتماعی دچار مشکل خواهیم شد. معمولاً مردم با آدم‌های متکبّر برخوردِ خوبی ندارند. لذا افراد برای تأمین نیازهایشان هم که شده، اغلب ناگزیرند تکبّرشان را نسبت به مردم بروز ندهند.

البته ما آدم‌ها برای تکبّر ورزیدن طرف خود را ارزیابی می‌کنیم، با همه یکسان برخورد نمی‌کنیم؛ مثلاً اگر طرف ضعیف بود، تکبّرمان را بروز می‌دهیم. ولی اگر منافعی از ما زیرِ دست او بود، حواسمان را جمع می‌کنیم، شاید تواضع هم نشان دهیم. ولی همیشه ضعیف‌کُشی رویهٔ رایج ماست.

یکی از مشکلات اساسی ما آدم‌ها بلای دائمی «مقایسه» است که در خیلی از زمینه‌ها موجب گرفتاری‌های متعدد می‌شود. فضای مقایسه بستر خوبی برای بروز صفت تکبّر است. وقتی ببینیم کسی دارد از ما بزرگ‌تر می‌شود، و یا نتوانیم در مقابل بزرگی کسی کوچکی کنیم، طبیعتاً تکبّر ما بروز پیدا کرده و خرابمان می‌کند. برای رهایی از صفت تکبّر باید تلاش کنیم تا از هرگونه مقایسه‌ای بین خود و دیگران پرهیز کنیم.

امام صادق (ع) در تبیین این صفت شوم فرمایشی دارند، که ناظر به فضای مقایسه است: «مَن ذَهَبَ یری أنَّ لَهُ علَی الآخَرِ فَضلاً فهُو مِن المُستَکبِرِینَ، فقلتُ لَهُ: إنّما یری أنَّ لَهُ علَیهِ فَضلاً بالعافیةِ إذا رَآهُ مُرتَکباً لِلمَعاصِی؟ فقالَ: هَیهاتَ هَیهاتَ! فَلَعَلَّهُ أن یکونَ قد غُفِرَ لَهُ ما أتی و أنتَ مَوقوفٌ مُحاسَبٌ؛ هر که باور داشته باشد که از دیگران برتر است از مستکبران است. [راوی می‌گوید] به ایشان عرض کردم: اگر نظرش این باشد که با دیدن گنه‌آلوده بودن دیگری و سلامت [دور از گناه بودن] خودش، از او برتری دارد، چه؟ فرمود: هیهات! هیهات! (چگونه چنین عقیده‌ای پیدا می‌کند) با اینکه شاید گناه او آمرزیده شود ولی تو بازداشت شوی و مورد بازپرسی قرار گیری.» حتی برای آدم‌های بد هم نباید قیافه گرفت.

حالا چه می‌شود که انسان نسبت به دیگران تکبّر می‌ورزد؟ قبلاً گفتیم، وقتی کسی می‌خواهد بزرگی‌طلبی خود را در همین دنیا ارضاء کند و نمی‌خواهد با ملحق شدن به پروردگار بزرگ به عظمت بی‌نهایت برسد، مجبور است برای این و آن قیافه بگیرد و در زمین استکبار بورزد و بعد بالطبع فساد خواهد کرد.

یک نوع از تکبّر نسبت به خلق خدا، در عرصهٔ روابط خُرد اجتماعی تجلی پیدا می‌کند، مانند قیافه گرفتن‌های متکبّرانه. در قرآن کریم صریحاً به چنین تکبّری اشاره و از آن نهی شده است: «وَ لاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّک لَنْ تَخْرِقَ الأَرْضَ وَ لَنْ تَبْلُغَ الْجِبالَ طُولاً؛ و روی زمین، با تکبر راه مرو! تو نمی‌توانی زمین را بشکافی، و طول قامتت هرگز به کوه‌ها نمی‌رسد.» و یا در جای دیگری می‌فرماید: «وَ لاَ تُصَعِّرْ خَدَّک لِلنَّاسِ وَ لاَ تَمْشِ فِی الأَرْضِ مَرَحاً إِنَّ اللّهَ لا یحِبُّ کلَّ مُخْتالٍ فَخُور؛ با بی‌اعتنایی از مردم روی مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبّر مغروری را دوست ندارد» معمولاً چنین تکبّری را در مباحث اخلاقی و حتی آداب اجتماعی مورد بررسی قرار می‌دهند.

برخی از رفتارهای متکبّرانه در روایات ذکر شده و به شدّت مورد مذمت قرار گرفته‌اند. به عنوان نمونه، امام صادق (ع) به یکی از اصحاب خود به نام «رفاعة بن موسی» فرمودند: «ای رفاعه، آیا تو را با خبر نکنم از کسی از مردم که بیشترین سهم از گناه را دارد؟» رفاعه عرض کرد: «جانم به فدای شما، با خبر بفرمایید.» حضرت فرمود: «او کسی است که از برادرش در گفتار یا رفتارش عیبی بگیرد تا او را تحقیر کند یا به او تکبّر نماید.»

هیچ کس را نباید تحقیر کرد، خصوصاً مؤمنین را. تکبّر کردن نسبت به خوبان انسان را بیچاره می‌کند.

حتی اگر در مقابل ما به مؤمنی اهانت کنند و ما سکوت کنیم، خدا به سختی ما را مجازات خواهد کرد. در اینجا جا دارد به داستانی که امام زین‌العابدین (ع) از زمان امیرالمؤمنین (ع) نقل می‌کند، اشاره کنیم: در زمان امیرالمؤمنین دو تن از یاران ایشان را عقرب گزیده بود و دو ماه در بستر افتاده بودند. حضرت آن دو را خواستند و حالشان را جویا شدند. آنها نیز از وخامت حالشان شکایت کردند. حضرت به آنها فرمود: «از گناهی که شما را به این روز انداخته استغفار کنید.» وقتی از گناه خود جویا شدند، حضرت به نفر اول فرمود: «آیا به خاطر می‌آوری که روزی فلانی به سلمان به خاطر موالات ما طعنه زد و عیب گرفت ولی تو با اینکه ترسی از خودت، خانواده‌ات، فرزندانت و اموالت نداشتی، (یعنی در موقعیت تقیه نبودی) از او دفاع نکردی؟ این درد به خاطر همان واقعه است.»

فاطمه ناظریان
۱۳۹۸/۰۶/۰۹

واقعا به تمام انسان‌ها پیشنهاد می‌کنم این کتابو بخونن. یه بعد جدیدی از روحیات خودتون رو خواهید شناخت، مدل نگاه من به خودم رو کاملا تغییر داد و میشه گفت خیلی درگیر مطالبش شدم. بهترین چیزی که در روش نگارش

- بیشتر
دلتنگِ ماه
۱۳۹۷/۰۶/۱۵

نسخه چاپی رو مطالعه کردم،عالیه،به نظرم همه باید یک نسخه در کتابخونشون داشته باشند تا هر چند وقت یکبار دوباره مرور کنند

Zeinab
۱۳۹۸/۱۱/۰۳

خوب و آموزنده. وقتی نشانه‌های تکبر را می‌خوانید متوجه می‌شوید که در خیلی از ما متأسفانه این عیب وجود دارد، حالا در بعضی‌ها کمتر است و در بعضی‌ها بیشتر، در بعضی‌ها پنهان‌تر و در بعضی‌ها آشکارتر. در اینجا، هم نشانه‌های تکبر

- بیشتر
Nasrin mohseninia
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

من علاقمند مباحث روانشناسی هستم، این مبحثو تحت عنوانهای مختلف خوندم مثل سایه ها که یونگ ازش یاد میکنه، چیزهایی در ناخودآگاه ما که اونها رو رد میکنیم ولی مبتلا بهشون هستیم... واقعا خیلی ملموس و زیبا نوشته شده و

- بیشتر
F313
۱۳۹۷/۰۷/۰۵

عالی بود این کتاب...💚

مائده
۱۳۹۸/۱۱/۰۱

پیشنهاد میکنم این کتابو حتما بخونید: (آنسوی مرگ) اثر جمال صادقی فوق العادس هر چی بگم کم گفتم ... در مورد سه نفره که تجربه مرگ داشتن ، کتابش بر اساس واقعیت بسیار جالبه کلا دیدت رو در مورد مرگ عوض میکنه

- بیشتر
labbayk_ya_zeynab
۱۳۹۹/۰۱/۰۷

سلام علیکم... مثل همیشه استاد پناهیان کتاب هاشون مثل سخنرانی هاشون عالیه. برای اینکه بتونیم خدا رو بشناسیم، عاشقش بشیم، بزرگیش و گناه نکردن در مقابلش رو درک کنیم، باید اول خودمون رو بشناسیم این کتاب به نظرم برای شناخت خود خوبه.

- بیشتر
|قافیه باران|
۱۳۹۸/۰۵/۱۲

جدا چقدر مرزبندی بین صفات خوب و بد سخت و خطرناکه!!مثل همین کبر که ممکنه با عزت نفس یا وقار یا غیره اشتباه گرفته بشه و متوجهش نشیم!

مسافر
۱۳۹۷/۰۷/۰۲

عالیه، چه موضوع مهمیه این تکبر پنهان!! من نظیر این کتابو ندیدم

RI
۱۳۹۷/۰۵/۰۸

مثل همیشه عالی

ابلیس ترفند دیگری نیز دارد و آن «مغرور» کردن انسان است. یعنی به محض اینکه انسان کوچک‌ترین کار خوبی انجام دهد، او را به عملش مغرور می‌کند و اصطلاحاً باعث می‌شود آدم از آن طرف بام بیفتد.
اِیْ اِچْ|
اگر خود را وادار به خوبی‌ها نکنی، طبیعتاً به بدی‌ها کشیده می‌شوی.
Nasrin mohseninia
رسول خدا (ص) در وصیتش به ابوذر می‌فرمایند: «گاهی انسان به واسطهٔ گناهی به بهشت داخل می‌شود.» ابوذر از رسول خدا (ص) می‌پرسد: «چطور چنین چیزی ممکن است؟» حضرت می‌فرمایند: «وقتی گناه موجب شود که انسان بفهمد در اعماق وجودش چه خبر است و عیوب خود را شناخته و درمان کند، این مایهٔ بهشت رفتنش خواهد شد.»
F313
راحت‌طلبی و رفاه‌زدگی مانند آب دریا شور است و هر چقدر از آن بنوشیم، تشنه‌تر می‌شویم.
erfan
حسادت یک عیب فراگیر است، تاجایی که هیچ کس نباید احتمال وجود آن را در خود انکار کند.
اِیْ اِچْ|
اگر کسی از جهنم و عذاب الهی نجات پیدا کند اصلاً عجیب نیست، عجیب این است که با این گستره رحمت الهی، کسی وارد جهنم شده و هلاک گردد.»
F313
«ابلیس عصیان کرد و هلاک شد چون معصیتش با تکبّر همراه بود، ولی آدم (ع) معصیت کرد ولی هلاک نشد چون گناهش با تکبّر همراه نبود.»
F313
اگر خود را وادار به خوبی‌ها نکنی، طبیعتاً به بدی‌ها کشیده می‌شوی.
F313
از امام صادق (ع) پرسیدند: «کمترین درجهٔ الحاد و کفر چیست؟» ایشان فرمود: «کمترین مرتبهٔ الحاد، کبر است.» به این ترتیب، کسانی که اهل تکبّر هستند، در واقع به درجه‌ای از کفر و الحاد رسیده‌اند.
F313
نماز آغاز مبارزه با تکبّر است
مامان نقّاش
آیت‌الله‌العظمی بهجت (ره) می‌فرمودند: «آنچه معاویه و یزید بالفعل داشتند، ما بالقوه داریم. خیلی به خود مغرور نشویم. این طور نیست که آنها از جهنم آمده باشند و ما از بهشت. به خدا پناه می‌بریم!
مامان نقّاش
تکبّر اندک یعنی کمی «منم» زدن، نَمی علاقه به «تفوّق» بر دیگران داشتن، یک ذره ناراحت شدن از «انتقاد» بجا، کمی سخت‌گیری در «پذیرش» حرف حق، و آنجا که باید، کمی انعطاف‌پذیر نبودن. اینها معانی تکبّر اندک بود
F313
همیشه ضعیف‌کُشی رویهٔ رایج ماست.
-Dny.͜.
تکبّر می‌تواند اهل طاعت را نابود کند، چه رسد به اهل معصیت. به عنوان نمونه می‌توان به ابلیس اشاره کرد. ابلیس تا زمانی که تکبّر خود را بُروز نداده بود، اهل طاعت محسوب می‌شد و تا آن مرتبهٔ بلند صعود کرده بود، ولی تکبّر او را فروانداخت. به همین دلیل، اهل طاعت نباید از خطر تکبّر غافل شوند.
F313
تکبّر یعنی خود را بزرگ پنداشتن؛ و بزرگی پوشالی خود را دوست داشتن؛ و برای حفظ آن، با خوبی‌ها و خوبان عالم جنگیدن؛ و بزرگ‌تر از خود را تحمل نکردن. تکبّر یعنی یکی از اینها و یا همهٔ اینه
F313
«إذا رَأیتُمُ العَبْدَ مُتَفَقِّدا لِذُنوبِ النّاسِ، ناسِیاً لِذُنوبِهِ، فَاعْلَمُوا أنَّهُ قَد مُکرَ بِهِ؛ وقتی دیدید کسی به عیوب دیگران مشغول است و عیوب خود را فراموش کرده است، بدانید که گرفتار مکر خداوند شده است.»
িមተєကє .నមժមተ
به ما سفارش کرده‌اند با فردِ متکبّر بحث نکنید، او هیچ وقت متقاعد نمی‌شود. چنین فردی اصلاً متوجه نمی‌شود به او چه می‌گویند. انسان متکبّر ساختار فکری و ذهنی‌اش آن‌چنان دچار نقصان می‌شود، که دیگر نمی‌تواند حرف حق را بفهمد یا تشخیص دهد. وقتی انسان چیزی را در اثر تکبّر نپذیرد، قدرت فکر و ذهنِ او فعّال می‌شود و شروع می‌کند به دلیل تراشیدن در جهت توجیهِ نظر خودش و مقابله با سخن حق. این طور نیست که به‌راحتی بگوید: «چون دچار تکبّر هستم و قلبم بیمار است، این مطلب را قبول ندارم» بلکه به‌عنوانِ مثال می‌گوید: «این دلایل، مرا متقاعد نمی‌کند!» در این صورت دیگر نه او حرف ما را قبول خواهد کرد و نه ما می‌توانیم به او بفهمانیم که دچار تکبّر شده است.
-Sara-
حضرت امیر (ع) تکبّر را زشت‌ترین صفت اخلاقی برمی‌شمرند
F313
افراد متواضع در کنار همهٔ خوبی‌هایشان یک بدی دارند و آن این است که خوراک آدم‌های متکبّر می‌شوند.‌
Forest ♂️
امیرالمؤمنین (ع) می‌فرماید: «أَکرِهْ نَفْسَک عَلَی الْفَضَائِلِ فَإِنَّ الرَّذَائِلَ أَنْتَ مَطْبُوعٌ عَلَیهَا» یعنی اگر خود را وادار به خوبی‌ها نکنی، طبیعتاً به بدی‌ها کشیده می‌شوی. یعنی هرچند فطرت تو الهی است ولی طبیعت تو به سمت رذائل گرایش دارد.
طاهره حسینی

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۱۲۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۱

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
۱۴,۰۰۰
۵۰%
تومان