کتاب شکست هژمونی
معرفی کتاب شکست هژمونی
شکست هژمونی نوشته ادوارد سعید متفکر فلسطینیالاصل مسیحی است. در این کتاب، چهار مقاله از ادوارد سعید دربارهی اسلام، انقلاب ایران، و تسخیر سفارت آمریکا در رسانههای آمریکایی میخوانید.
انقلاب اسلامی ایران از آغاز برای غرب معمایی لاینحل بوده و همچنان نیز همینطور است. در جهان غرب، انقلاب اسلامی ایران همزمان حسی آمیخته از تحیر، سردرگمی و هراس ایجاد کرد؛ تحیر از سقوط یکی از قدیمیترین حکومتهای پادشاهی دنیا که تنها چند سال پیش از آن با برگزاری جشنهای دوهزاروپانصدساله شکوه و شوکت خود را به رخ جهان کشیده بود، دارای بزرگترین ارتش منطقه بود، و متحد اصلی ایالات متحده به حساب میآمد؛ و هراس و سردرگمی از وقوع انقلابی که یکی از اصلیترین مبانی فکری آن بر پایهٔ استقلال از ابرقدرتهای بیگانه بنا نهاده شده بود، رهبران آن دلِ خوشی از قدرتهای غربی، و به ویژه ایالات متحده، نداشتند، و تبعات آن برای جهان غرب بسیار گسترده، اجتنابناپذیر، و البته بهشدت نگرانکننده بود. بازنمایی چنین انقلابی در غرب تا حد بسیار زیادی یکنواخت و از منظری واحد بوده است. تصویرها و تحلیلهای دانشگاهیان، کارشناسان و رسانههای غربی، به ویژه رسانههای آمریکایی، انقلاب اسلامی را چون پدیدهای مخوف و لجامگسیخته نمایاندند که صرفاً ریشه در چیزی داشت که افراطیگریِ ذاتاً اسلامی و عطش مسلمانان شیعه برای شهادت مینامیدند.
درباره کتاب شکست هژمونی
ادوارد سعید، در مقام یک روشنفکر مردمی و فعال سیاسی، وقایع انقلاب اسلامی ایران را از ایالات متحده دنبال میکرد و چهار مقالهٔ ارائهشده در این مجموعه جزئی از صدها مقالهای است که او دربارهٔ خاورمیانه و تأثیر سیاستهای ایالات متحده بر این بخش از جهان منتشر کرده است.
نخستین مقاله با عنوان «اسلام، شرقشناسی و غرب» در سال ۱۹۷۹ در مجلهٔ تایم منتشر شد. این مقاله عمدتاً به بررسی اسلام و شرقشناسی در ایالات متحده میپردازد، موضوعی که ادوارد سعید بهتفصیل در کتاب شرقشناسی خود دربارهٔ آن سخن گفته است.
دومین مقاله با عنوان «اسلام از منظر غرب» در آوریل ۱۹۸۰ در مجلهٔ نِیشِن به چاپ رسید که سعید در آن به واکاوی معنای اسلام در رسانههای غربی پرداخت و بهنوعی اتفاقات معاصر و اخبار مربوط به جهان اسلام را در چارچوب نظریهٔ شرقشناسی خود تحلیل کرد.
در دومین مقاله با نام «ایران» که در همان سال، در مجله کلمبیا جرنالیزم منتشر شد، سعید تحلیل جامعی از پوشش خبری آنچه رسانههای آمریکایی «بحران ایران» میخواندند ارائه کرد و بهطور مفصل به بررسی پوشش خبری وقایع انقلاب اسلامی ایران و تسخیر سفارت آمریکا پرداخت و درنهایت مقایسهای از نگرش رسانههای آمریکایی به وقایع جاری در ایران -که از نظر وی سطحی و کلیشهای بودند- با تحلیلهای روزنامهٔ فرانسویِ لو موند -که سعید آنها را جدیتر و جامعتر یافته بود- ارائه داد.
آخرین مقاله در ژانویهٔ ۱۹۸۰ در مجلهٔ هارپِرز، با عنوان «درون اسلام» انتشار یافت که در آن سعید دیگر بار به بررسی موضوعاتی از قبیل تئوری تقابل اسلام و غرب، رابطهٔ آمریکا با کشورهای مسلمان، استعمارگری نوین آمریکایی، و تسخیر سفارت آمریکا در تهران پرداخت.
خواندن کتاب شکست هژمونی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
همه پژوهشگران و علاقهمندان علوم سیاسی، جامعهشناسی و شرقشناسی.
درباره ادوراد سعید
ادوارد سعید (۱۹۳۵-۲۰۰۳) یکی از تأثیرگذارترین متفکران و نظریهپردازان نیمهٔ دوم قرن بیستم است. او استاد ادبیات انگلیسی در دانشگاه کلمبیا، نویسنده، فعال سیاسی، و منتقد ادبی، اجتماعی و سیاسی برجستهای بود. انتشار کتاب شرقشناسی، در سال ۱۹۷۸، سعید را به یکی از جنجالیترین متفکران عصر حاضر تبدیل کرد و برای او هواداران و مخالفانی سرسخت به همراه آورد. بهندرت میتوان کتاب یا نظریهای را در چند دههٔ اخیر یافت که، همانند شرقشناسی ادوارد سعید، تا این حد بر ماهیت بسیاری از حوزههای علوم انسانی از قبیل ادبیات، زبانشناسی، مردمشناسی، علوم اجتماعی، تاریخ، باستانشناسی، الهیات، روانشناسی، علوم سیاسی و دیگر رشتهها اثرگذار بوده باشد.
بخشی از کتاب شکست هژمونی
ایران هیجانات جوشانی را در آمریکاییها برانگیخته است. این احساسات، به همان اندازه که برخاسته از اشغال غیرقانونی و توهینآمیز سفارت ایالات متحده در تهران در چهارم نوامبر ۱۹۷۹ (۱۳ آبان ۱۳۵۸) است، نتیجهٔ توجه بسیار متمرکز مطبوعات و گزارش تمامی جزئیات گروگانگیری و آزادی گروگانها نیز هست. اینکه بدانیم دیپلماتهای کشور گروگان گرفته شدهاند یک مسئله است و اینکه این رخداد را هر شب در پربینندهترین ساعات تلویزیون تماشا کنیم مسئلهای دیگر است. اما باید اتفاقی را که «ماجرای ایران» نامیده شده است ارزیابی کنیم تا بتوانیم حضور آن را در خودآگاه آمریکاییها بهطور منطقی و به دور از تعصب درک کنیم.
بهویژه از آن جهت که حدود نود درصد از آنچه که آمریکاییها دربارهٔ ایران آموختهاند از طریق رادیو، تلویزیون، و مطبوعات بوده است.
پس از اشغال سفارت، ایران بخش عمدهٔ اخبار شبانگاهی شبکهها را به خود اختصاص داد. به مدت چندین ماه، شبکهٔ تلویزیون اِی. بی. سی بخش ویژهٔ شبانگاهی به نام «آمریکای گروگانگرفتهشده» را بهصورت روزانه در جدول پخش خود قرار داد و برنامهٔ گزارش مکنیل-لِهرِر از شبکهٔ پی. بی. اِس تعداد بیسابقهای از برنامههای خود را به این بحران اختصاص داد. برای چندین ماه، والتِر کرانکایت، پس از عبارت «همینه که هست» خود، یادآوری میکرد که چند روز از اسارت گروگانها گذشته است: «روز دویست و هفتم». سخنگوی وزارت امور خارجهٔ وقت، هادینگ کارتِر سوم ، در ظرف دو هفته به یک سوپر استار تبدیل شد. از سوی دیگر، نه وزیر خارجهٔ وقت، سایرِس وَنس ، و نه زبیگنیو برِژینسکی تا بعد از عملیات نجات ناموفق در اواخر آوریل ۱۹۸۰ (اردیبهشت ۱۳۵۹) حضور ملموسی نداشتند. مصاحبههایی با ابوالحسن بنیصدر، صادق قطبزاده، و والدین گروگانها بهطور متناوب پخش میشدند؛ همچنین فیلمهای تظاهرات در ایران، برنامههای سهدقیقهای دربارهٔ تاریخ اسلام، گزارشهایی دربارهٔ شاه سابق در بیمارستان، مفسران خبری با چهرههای جدی، و کارشناسانی که تحلیل میکردند، تأمل میکردند، بحث میکردند، رجزخوانی میکردند، نظریه و راهکار ارائه میدادند، دربارهٔ تفسیر وقایع در آینده و روانشناسیها، و حرکات اتحاد جماهیر شوروی، و واکنش مسلمانان گمانهزنی میکردند، و همچنان پنجاهوچند آمریکایی در اسارت بودند.
در سرتاسر این دوره، مشخص شد که ایرانیان از رسانهها، به آن شکلی که بهزعم خود به نفعشان بود، استفاده میکردند، فکری که یقیناً از نظر شبکههای خبری دور نماند. دانشجویان در سفارت مرتباً «برنامه» هایی را ترتیب میدادند که در مهلت مقرر برای پخش اخبار شبکههای ماهوارهای و اخبار شبانگاهی در ایالات متحده آماده باشند. هر از گاهی مقامات رسمی ایران اشاره میکردند که به این وسیله میخواستند تا مردم آمریکا را علیه سیاستهای دولت خود بشورانند. در ابتدا این خطای محاسباتی بدی بود. بعدتر، این سیاست اثر غریبی داشت، که البته کاملاً ناخوشایند هم نبود، و آن این بود که باعث شد تا رسانهها رویکرد تحقیقی بازتری داشته باشند. اما موضوع بحث من این است که ایران و جهان اسلام چگونه در طی حادترین دورهٔ این بحران به آمریکاییها معرفی شدند.
حجم
۶۱۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
حجم
۶۱۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۱۴۴ صفحه
نظرات کاربران
کتاب در مورد شناخت ارایه شده غرب از شرق با تکیه بر مستندات است. رویکردی که طرح شده واقعی و عمیق است اما پوششی که غرب در برابر شرق از خود ساخته بسیار حساب شده است و بسختی میتوانی حقیقتش
نظریات ادوارد سعید در حوزه شرق شناسی و نوع نگاه غرب به مردم مشرق زمین بسیار بکر و قابل تامله. و نشون میده که ادوارد سعید تسلط خوبی نسبت به هر دو حوزه داره و همین نظراتش رو ارزشمند و