دانلود و خرید کتاب اگر تو بودی امروز شنبه بود فاریبا شادلو
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب اگر تو بودی امروز شنبه بود اثر فاریبا شادلو

کتاب اگر تو بودی امروز شنبه بود

انتشارات:نشر چشمه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۳از ۹ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب اگر تو بودی امروز شنبه بود

اگر تو بودی امروز شنبه بود، مجموعه اشعار نوی شاعر معاصر، فریبا شادلو است. 

مضمون اشعار شادلو در این دفتر بیشتر عاشقانه و زنانه است و در میان آنها نوستالژی‌ها و حسرت‌های شاعر هم گنجانده شده‌اند. شادلو بسیار باظرافت اشعاری پر از تصاویر و لحظه‌های تاثیرگذار آفریده است زبان او زنانه، نرم و دلنشین است و حسش را به زیبایی در قالب کلمات و بندها گنجانده است. 

 خواندن کتاب اگر تو بودی، امروز شنبه بود را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 همه علاقه‌مندان به شعر معاصر ایران به ویزه دوست‌داران اشعار عاشقانه

شعری از کتاب اگر تو بودی، امروز شنبه بود

زنی بودم شاد در کوبا

و معشوقهٔ یک دلقک

در رمانی محبوب

عطرِ شالیِ شمال بودم

آفتابِ اندوهگین جنوب

تنها سرم را کمی چرخاندم

تا درختی باشم

روبه‌روی پنجره‌ات.


نظرات کاربران

sonsky7
۱۴۰۲/۱۰/۰۵

روح زنانه پشت تمام اشعار به وضوح حس می شود.

Lea
۱۴۰۰/۰۵/۲۴

اشعار جالبی نبودند. اون خیال‌انگیزی لازم در شعر رو نداشتند. یه سری جملات کاملاً معمولی.

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۲۵)
درست وقتی انتظارش را نداری به سراغت می‌آید در پارک در کتاب‌فروشی یا همین جا که حالا من ایستاده‌ام عشق به همین راحتی از پیراهنت بالا می‌آید و همچون شال‌گردنی زمستان را کوتاه می‌کند.
محمدجواد
دلتنگی درمان قطعی ندارد تنها باید به قرص ماه نگاه کرد و درد را کاهش داد
یك رهگذر
باد آشفته بود و روز از شیب خیابان می‌گذشت به خانه رفتم و خودم را در آغوش گرفتم باید رفتن پروانه‌ها را باور می‌کردم.
Nuage
دوست داشتم ماه باشم هر شب عبور کنم از روی پرده گوشهٔ اتاق را روشن کنم در شب‌های زمستان اما هنوز همین درخت پرتقالم
نعنا
سکوت بین ما رازی‌ست در لبخند مونالیزا
sogand
قدر نگرانی را وقتی می‌فهمی که از خواب بیدار شوی ببینی منتظر هیچ‌کس نیستی ببینی مدت‌هاست عقربه‌ها چیزی را نمی‌شمارند و همسایهٔ پایین از سکوت شکایت دارد
یك رهگذر
دوستم که داری زنی می‌شوم که برایت شعر می‌گوید دوستم که نداری زنی می‌شوم که برایت شعر می‌گوید
یك رهگذر
درست وقتی انتظارش را نداری به سراغت می‌آید در پارک در کتاب‌فروشی یا همین جا که حالا من ایستاده‌ام عشق به همین راحتی از پیراهنت بالا می‌آید و همچون شال‌گردنی زمستان را کوتاه می‌کند.
یك رهگذر
نیامدی عصر چترش را روی حیاط باز کرد و من گلوبندم را کنار شیرِ آب جا گذاشتم نگرانِ حال من باش زنی که جواهراتش را فراموش می‌کند درخت‌ها را نمی‌بیند
یك رهگذر
در رمانی محبوب عطرِ شالیِ شمال بودم آفتابِ اندوهگین جنوب تنها سرم را کمی چرخاندم تا درختی باشم روبه‌روی پنجره‌ات.
نعنا

حجم

۵۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

حجم

۵۲٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۱۰۳ صفحه

قیمت:
۲۳,۰۰۰
۱۱,۵۰۰
۵۰%
تومان