کتاب مطهری و مسئلهی زن
معرفی کتاب مطهری و مسئلهی زن
مطهری و مسئلهی زن جلد چهارم از مجموعه بازخوانی مطهری پس از چهل سال نوشته علی غلامی است.
با وجود گذشت چهل سال از شهادت آیتالله مرتضی مطهری، هنوز پژوهشگران از خوان گستردهٔ آراء و نظرات این متفکر شهید استفاده و به آن استناد میکنند. درعینحال، طی این مدت، در حوزههایی که استاد در آنها قلم زده یا سخن رانده است، موضوعات و چالشهای جدید بسیاری پدید آمدهاند، ازجمله در حوزهٔ تفسیر، فلسفهٔ اسلامی، فلسفهٔ غرب، کلام، حقوق زن، اسلام و ایران، تعلیم و تربیت، معرفتشناسی، تاریخ اسلام، مباحث اجتماعی و سیاسی، سیرهٔ معصومان (ع)، اقتصاد، و اسلام و تجدد.
درباره کتاب مطهری و مسئله زن
در این کتاب به واکاوی اندیشهها و نظرات استاد مطهری درباره سیر تطور حیات اجتماعی زن و مسئله فمینیسم پرداخته شده است و به برخی شبهات درباره مسئله زن در اسلام و غرب براساس دیدگاه استاد پاسخ داده شدهاست.
در مباحث مختلف کتاب سعی شده است با اقتدا به روش استاد شهید، ابتدا ادعای مطرح در موضوع مورد مناقشه تبیین شود و سپس با محوریت آثار و اندیشههای ایشان، پاسخ متناظر با آن ارائه شود. در عین حال رعایت اصل ایجاز باعث شد در بیشتر موارد به تلخیص نظرات ایشان و گاهی اشاره به یکی از مطالب ایشان اکتفا شود. همچنین در مواردی که مطالب به کتب مختلف ارجاع شده است، سعی شد به منابع اصلی رجوع و در صورت نیاز به سایر ابعاد مطلب از منظر صاحبان سایر آثار پرداخته شود.
خواندن کتاب مطهری و مسئله زن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به موضوع مطالعات زنان و زن در منابع اسلامی
بخشی از کتاب مطهری و مسئله زن
وضعیت زنان در غرب حاکی از آن است که برای دورهای طولانی تحقیر، مذمت و سرزنش زن از سوی اندیشمندان و متفکران غربی بر فضای جامعه حاکم بوده است. حال در دورهای که قرار است زن از تحقیر و فرودستی خارج شده، به جایگاه واقعی خویش برسد، ظلم جدید و شدیدتری بر زن وارد میشود، ظلم ِ انکارِ زن بودن زن. این ظلم دوم اگر غمبارتر از ظلم اول نباشد، کمتر نیست.
ویل دورانت معتقد است که یهوه در آخرین بند فرمانهای دهگانهاش که بر حضرت موسی (ع) فرستاد، زنان را در ردیف چهارپایان و اموال غیرمنقول ذکر کرد. یهوه خود آفریدهٔ تصور و خیال قوم یهود بود. این قوم نیز مانند همهٔ اقوام جنگجو زن را مایهٔ مصیبت و بدبختی میدانستند و فقط از این جهت که یگانه منبع تولید سرباز است وجودش را قابل تحمل میدیدند. یهودیان قدیم برای تولد دختر برخلاف پسر، شمع روشن نمیکردند و مادری که دختر زاده را موظف به دو بار غسل میکردند. پسر که به عهد خود با یهوه میبالید، در نماز خود این عبارت را تکرار میکرد که «خدایا تو را سپاسگزارم که مرا کافر و زن نیافریدی» (Royden, ۱۹۱۷: ۴۵؛ به نقل از دورانت، ۱۳۶۹: ۱۴۹).
سقراط، فیلسوف نامدار یونانی، وجود زن را بزرگترین منشأ انحطاط بشریت میداند. فیثاغورث، دیگر دانشمند یونانی، معتقد است اصلی خوب وجود دارد که نظم، نور و مرد را آفریده است و اصلی بد که آشوب، تیرگی و زن را آفریده است. ارسطو نیز معتقد است که زن چیزی نیست مگر مرد ناکام، خطای طبیعت و حاصل نقصی در آفرینش (گری، ۱۳۷۸: ۷ و ۴۵). به نظر ارسطو آنجا که طبیعت از آفریدن مرد ناتوان است، زن را میآفریند؛ زنان و بندگان بنا بر طبیعت محکوم به اسارت هستند و به هیچ وجه سزاوار شرکت در کارهای عمومی نیستند (دورانت، ۱۳۶۹: ۱۴۸).
حجم
۱۰۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
حجم
۱۰۸٫۱ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۴۳ صفحه
نظرات کاربران
با این کتاب به درک انتقادی و نسبتا جامعی از جریان و مکتب فمنیسم میرسید و جوابهای مستدل به ادعاهای اصلی این جریان علیه دین پیدا میکنید.