دانلود و خرید کتاب بانوی سربدار حمزه سردادور
تصویر جلد کتاب بانوی سربدار

کتاب بانوی سربدار

انتشارات:انتشارات پر
امتیاز:
۴.۰از ۲۸ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب بانوی سربدار

حمزه سردادور (۱۲۷۵-۱۳۴۹)، از پاورقی‌نویسان قدیمی ایرانی است که رمان‌های تاریخی فراوانی از وی در چند دهه اخیر به بازار کتاب آمده است. بازچاپ‌های چندگانه این کتاب‌ها، نشانگر محبوبیت و عامه‌پسندی آن‌ها است. سردادور در سال ۱۲۷۵ خورشیدی در تبریز زاده شد. او از دهه بیست تا اواخر دهه چهل در مجله «اطلاعات هفتگی» پاورقی نوشت. از عوامل جذابیت و فروش آن مجله، داستان‌های پرآب‌و‌تاب سردادور بود که پس از پایان چاپ آن‌ها در مجله، به شکل کتاب نیز منتشر شد. برخی از این آثار عبارتند از: زندانی قلعه قهقه، از صید ماهی تا پادشاهی، در پس پرده، مه‌لقا، آزاد زنان، کیمیاگران، دختر قهرمان، افسانه‌ی قاجار، بانوی سربدار و.. کتاب «بانوی سربدار»، رمانی شیرین و دلچسب است که از جریان تاریخی سربداران مایه‌ گرفته و با قلم توانا و ذهن سازنده‌ی نویسنده پرورده شده و داستانی پرجاذبه و خواندنی فراهم آورده است. در این کتاب برخلاف آن‌چه از سربداران به ذهن می‌آید، با استناد به مدارک تاریخی، به گونه‌ای یک زن را پایه‌گذار این سلسله‌ی غیور می‌داند. زنی غیرتمند با نام «آزاده» که حاضر بود به دار آویخته شود اما تسلیم مغول‌ها نشود. داستانی بس زیبا که با خواندن یک پاراگراف از آن، تا انتها پای آن خواهید نشست.
مستاجر
۱۳۹۸/۱۱/۲۸

43- عالی بود! با خوندن چند پاراگراف اول، نتونستم ،جز در موارد ضروری، گوشیمو رو زمین بذارم که همین امر موجب شد طی دو روز کتاب رو تموم کنم. ممنونم!

شیرین
۱۳۹۸/۰۸/۲۷

بسیار عالی ❤️ پیشنهاد میکنم کسانی که به تاریخ علاقه دارن حتما بخونن

صائمه
۱۳۹۸/۰۴/۲۵

خیلی کتاب خوبی بود انگار وقایع مثل فیلم تکرار میشد ..نثر روان و خوبی داشت البته خیلی حاشیه داشت ..من سرچ کردم زیاد اطلاعاتی از سربداران پیدا نکردم .ولی ادم می مونه که یک زن با مکر و حیله چطور

- بیشتر
):)
۱۴۰۰/۰۴/۲۵

موضوع انتخاب شده قشنگه داستان پردازی خوب و فضا سازی قابل قبولی هم داره شخصیت پردازی ها در حدی که توقع داشتم نبود و بر پایه یه فرمول کلی بودن اغلب فقط یه نکته که من و اذیت میکرد تکرار

- بیشتر
Lake
۱۳۹۶/۰۷/۱۹

کتاب جالبی بود با اطلاعات تاریخی. با وجود نثر متوسط و تکرارهای ملال‌آور و توضیحات غیرضروری، اگر با سبک نوشتاری پاورقی نویسان قدیمی در آن دوره زمانی آشنا باشید، بیشتر لذت خواهید برد.

alireza atighehchi
۱۴۰۲/۰۲/۰۸

خواندن تاریخ خود جذاب ، شیرین و عبرت آموز است و جذابتر می شود زمانیکه آنرا در قالب رُمانی لطیف و پیراسته اش کنند و این مهم را آقای حمزه سردادور به خوبی در بانوی سربدار به انجام رسانیده است. از

- بیشتر
najma
۱۴۰۲/۰۷/۰۶

این کتاب را سالها پیش خوندم و خیلی جذاب بود. الان خوشحال شدم تو بینهایت دیدمش و دوباره دوست دارم بخونمش

b abdolali
۱۴۰۰/۰۸/۱۰

خسته کننده و اعصاب خرد کن . مثلا کتاب در مورد بانوی سربداره!! در حالیکه از همه بیشتر شرح جستجوهای فاخته س برای پیدا کردن شوهری که اونو بانوی اول ایران کنه بهتر بود اسمشو میذاشتن فاخته و شوهرانش

nafas
۱۳۹۷/۰۶/۳۱

من خیلی خوشم اومد ازش😊

نرجس منتظر
۱۳۹۶/۱۰/۰۱

چاپیشو خوندم خیلی وقته پیش زیباست

هیچ آفتی مثل نفاق داخلی کشوری را از بین نمی‌برد.
مستاجر
یا بر مراد بر سر گردون نهیم پای یا مردوار بر سر همّت نهیم سر
مستاجر
راه زشتی و فساد انتها ندارد. مانند باتلاقی است که هر کس پا در آن نهد لحظه به لحظه بیشتر در آن فرو می‌رود و هر چه تقلا کند برای نابودی خود کشیده است.
مستاجر
اصل مسلّمی است در این دنیا که مردم پاکدل و نیک‌نهاد بیش از ناپاکان و اشرار فریب می‌خورند.
alireza atighehchi
سربداران ثابت کردند که مغول را هم می‌شود کشت و شکست داد و اسیر کرد.
امیر صادقی
مقصّر اصلی من هستم که باید مجازات بشوم ولی مرا تسلیم مغول‌ها نکنید. اگر با کشتن من که بانی و باعث این غوغا هستم کارها درست می‌شود حرفی ندارم، داری برپا کنید و خود شما مرا به دار بزنید و مغول‌ها را برای تماشا خبر کنید. من راضی هستم سربدار باشم ولی اسیر و ذلیل مغول‌ها نشوم.
شیرین
یا بر مراد بر سر گردون نهیم پای یا مردوار بر سر همّت نهیم سر
امیر صادقی
کسانی از مرد و زن هستند که به علّت فقر و نداری، شب و روز عقب یک لقمه نان می‌دوند، میدانی نمی‌بینند تا هوش و استعداد ذاتی خود را ظاهر سازند.
امیر صادقی
«و علی کل‌التقدیر سربداران جلادت آثار کاری از پیش بردند که تا انقراض عالم از صفحات روزگار محو نخواهد گردید و هر کس بر کیفیت و تهوّر و مردانگی ایشان وقوف یابد انگشت تحیر به دندان خواهد گزید.»
alireza atighehchi
تاریخ سربداران را مطالعه کنید و ببینید که اگر این‌ها نفاق و دودستگی نمی‌داشتند و سلطنت پادشاهان در آن ملک روی قانون معینی استوار می‌بود مسلما آن‌ها با تعصّب و شجاعتی که داشتند نه تنها سراسر ایران را مسخّر می‌ساختند بلکه کشورگشا و جهانگیر هم می‌شدند، ولی افسوس از دوازده نفری که چهل و شش سال در آن کشور سلطنت کردند ده نفرشان روی نفاق‌های داخلی و جاه‌طلبی سران قوم به دست یاران خود کشته شدند.
alireza atighehchi
دلا گدایی و رندی زپادشاهی به دمی فراغت خاطر ز هر چه خواهی به
alireza atighehchi
تملّق و چاپلوسی تأثیر سحرآمیزی در بعضی اشخاص دارد، عقل و هوش از سر بندگان خدا می‌رباید، موم را به صورت سنگ خارا درمی‌آورد و از درویش افتاده حال و متواضع، یک شدّاد متفرعن و مغرور می‌سازد.
alireza atighehchi
راست گفته‌اند که «بد مکن که بد افتی چَهْ مَکن که خود افتی.»
alireza atighehchi
در تمام مدّت صد ساله تسلّط مغول‌ها همیشه مردم با نظر عداوت و دشمنی به آن‌ها می‌نگریستند. فجایع و قتل و غارت مغول‌ها را در خاطر زنده نگاه داشته و همواره در فکر انتقام بودند. این کینه‌توزی و انتقام‌جویی در هیچ نقطه ایران به شدّت نیشابور نبود، زیرا نیشابوری‌ها خاطرات هولناک و بس غم‌انگیزی از مغول‌ها داشتند.
alireza atighehchi
بیار آنچه داری زمردی و زور که دشمن به پای خود آمد به گور
alireza atighehchi
رسم روزگار است که چون با کسی بر سر مهر آید وسایل پیشرفت او را فراهم می‌آورد. روزگار پس از سال‌ها بی‌مهری در حقّ ماریه، اکنون با این زن محنت کشیده بر سر لطف آمده و هر روز لبخند شیرین‌تری به روی او می‌زند.
alireza atighehchi
در تاریخ می‌نویسند که در حمله چنگیز، روزی مغولی در بیابان به مردی رسید و چون سلاحی برای کشتن او نداشت امر کرد که مرد روی زمین دراز بکشد و تکان نخورد تا وی برود و سلاحی بیاورد. مغول عقب سلاح رفت و مرد زهره باخته حتّی به فکر فرار هم نیفتاد تا مغول برگشت و کار او را ساخت. اکنون ورق برگشته بود تا جایی که روزی زنی در باغ دورافتاده و خلوتی مغولی را دید که لای علف خشک پنهان شده است. زن که خود نه سلاح و نه یارای کشتن مغول‌ها را داشت، دستور داد از جای خود نجنبد تا وی برود و مرد خود را خبر کند. زن رفت و مدّتی طول کشید تا با شوی خود برگشت. مغول همان‌طور بی‌حرکت منتظر مرگ بود تا به دست مرد کشته شد.
alireza atighehchi
فاخته بعد از سال‌ها دوندگی و توطئه‌چینی که در جریان آن ناموسش را هم بر باد داد عاقبت تیرش به سنگ آمد و به آرزوی خود رسید، ولی فاخته زنی نبود که یأس و نومیدی به دل راه دهد و از هدفی که برای خود در زندگی معین کرده بود روگردان بشود و به اصطلاح بسوزد و بسازد.
alireza atighehchi
اگر آن مرد طمعکار هوسباز بو می‌برد که سر و کارش با کسی خواهد بود که ظاهرش زیباتر از حوریان بهشتی و باطنی بدتر از عفریته‌های جهنّمی دارد، قید مال و جمال را می‌زد و قدم در این راه نمی‌نهاد ولی با قضا کارزار نمی‌توان کرد.
alireza atighehchi
گل در بر و می در کف و معشوقه به کام است سلطان جهانم به چنین روز غلام است
alireza atighehchi

حجم

۴۴۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

حجم

۴۴۶٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۴

تعداد صفحه‌ها

۴۸۰ صفحه

قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان