دانلود و خرید کتاب دیار غربت احمد مبهوتی
تصویر جلد کتاب دیار غربت

کتاب دیار غربت

نویسنده:احمد مبهوتی
دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دیار غربت

دیار غربت مجموعه‌ای از خاطرات جبهه و جنگ احمد مبهوتی، رزمنده هشت‌سال دفاع مقدس است. دوران جنگ و زندگی در اسارت، قسمت مهمی از زندگی رزمندگان و آزادگان به حساب می‌آید که بخشی از وجود و زندگی آنان است.

 احمد مبهوتی هم در این کتاب بخش مهم و به‌یادماندنی‌ای از خاطرات دوران جبهه و جنگ و اسارتش را با مخاطبان به اشتراک گذاشته و مجموعه‌ای از حوادث تلخ و شیرین ان دوران را در کتابش آورده است. فصل اول کتاب «از مجنون تا موصل» فصل دوم «روزهای تاریک اردوگاه» فصل سوم «نبرد با اسارت» و فصل چهارم «تا آزادی» نام دارند.

 خواندن کتاب دیار غربت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به ادبیات پایداری و دفاع مقدس را به خواندن این کتاب دعوت می‌کنیم

بخشی از کتاب دیار غربت

از دو طرف؛ بیرون و توی پادگان مورد هجوم بودیم، دیدیم هر قدر داخل کانال باشیم کاری از پیش نمی‌بریم، از طرفی رابطهٔ ما و فرماندهان هم قطع شده و جنگ به صورت غیرمنظم و تن‌به‌تن درآمده بود. چند نفری با هم تصمیم گرفتیم وارد پادگان بشویم. از طرف موتوری وارد شدیم و از لابه‌لای ماشین‌های اسقاطی پارک شده جلو رفتیم. بیشتر حواسمان به این بود که نکند از بین ماشین‌ها کسی ما را نشانه بگیرد. خیلی با احتیاط به پادگان نفوذ کردیم. ناگهان زیر یک کامیون، یک سرباز عراقی را دیدم که به پشت دراز کشیده است. رفتم جلوتر و حس کردم تکان نمی‌خورد، به خیال این که شاید می‌خواهد اسیر شود یک لگد به زانویش زدم، پاهایش مانند چوب خشکیده خم و راست شد، یقین کردم که مرده است با خودم گفتم:

«همه قسمتشان می‌شود، سرهنگ، سرگرد یا لااقل درجه‌دار عراقی را اسیر کنند یا بکشند، نصیب ما هم سرباز مرده شد، باز هم خدا را شکر!»

توی چند ماشین را که نگاه کردم، دیدم بعضی از راننده‌ها پشت فرمان ماشین سکته کرده یا تیر خورده‌اند.

چند متر جلوتر، مقداری خاک ریخته شده بود و پشت آن یک سرباز عراقی سنگر گرفته بود و داشت تکان می‌خورد، به‌یکی از دوستان گفتم: «از دو طرف برویم که غافل‌گیر نشویم.»

با احتیاط و سینه‌خیز، پشت تلّ خاک رفتیم، همین که فهمید از دو طرف مورد حمله قرار گرفته، دست‌ها را بالا برد و گفت: «أنا دخیل الخمینی.»: به امام خمینی پناه آوردم.


کاربر ۴۹۳۰۵۱
۱۴۰۱/۰۵/۲۴

من این کتاب را از خود نویسنده دریافت کردم کتابشان خیلی عالی است به دوستان عزیزم توصیه می کنم که این کتاب را بخوانند من که این کتاب را خواندم حس خوبی به من میداد

راز ماندن
حسین طحان
رد پای برهنه
حمید حسام
تاکسی سرویسی برای فاو؛ خاطرات خودنوشت محمد بلوری
محمد بلوری
دین
علی‌رضا مسرتی
تکریت با طعم پنج پنج
محمد علی‌زاده
یکی از این روزها به بلوغ رسیدم
محمود نجیمی
زمان ایستاده بود
فرزانه قلعه‌قوند
جاده‌های سربی؛ خاطرات سردار سرلشگر شهید دکترحاج احمد سوداگر
محمدمهدی بهداروند
سید آسایشگاه ۱۵: خاطرات اسیر آزادشدۀ ایرانی سید جمال ستاره‌دان
ساسان ناطق
حاج عمران؛ خاطرات اولین فرمانده لشکر ۲۵ کربلا سردار حاج عبدالعلی عمرانی
سیدولی هاشمی
غربت باران
کوروش اسکندری
ساعتَ ۱:۲۵ شب به وقت بغداد: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی عادل خانی
اسماعیل امامی
آزادگی در اسارت
سید حبیب حبیب‌پور
سنگ‌ریزه‌هایی که شمارش نشدند (خاطرات سرتیپ قیس صبیح الزیدی)
فاطیما فاطری
بادهای برفی؛ ﺧﺎﻃﺮﺍﺕ ﺳﺮﻭﺍﻥ ﻋﺮﺍقی ﺍﺣﻤﺪ ﻏﺎﻧﻢ ﺍﻟﺮبیعی
محمد نبی ابراهیمی
سربازان نیار؛ خاطرات کلام‌الله اکبرزاده
ساسان ناطق
اروند ما را با خود می برد
ساسان ناطق
من آن بلندترین آفتابگردانم
مریم کنگرلویی
۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزاد‌شده ایرانی شریف صابری
محسن سنچولی پردل

حجم

۶۳۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

حجم

۶۳۲٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۸

تعداد صفحه‌ها

۳۱۲ صفحه

قیمت:
۲۰,۱۰۰
تومان