دانلود و خرید کتاب ما هم روزی روزگاری
تصویر جلد کتاب ما هم روزی روزگاری

کتاب ما هم روزی روزگاری

معرفی کتاب ما هم روزی روزگاری

«ما هم روزی روزگاری» مجموعه‌ای از خاطره- داستان‌هایی است که نویسندگان گوناگون در پاسخ به یک فراخوان، برای نشر چشمه ارسال کرده‌اند. در برخی از این نوشته‌ها عنصر خاطره و در برخی عنصر داستان پررنگ است. نویسندگان در توضیحاتی که در پایان داستان خود آورده‌اند به تغییراتی که در خاطرهٔ خود داده‌اند تا آن را به داستان تبدیل کنند، اشاره کرده‌اند. اساساً در نوع ادبی خاطره ـ داستان مرز میان خاطره و داستان همیشه مرز مشخصی نیست. داستان‌های این مجموعه همگی نوشتهٔ آدم‌هایی متعلق به دو سه نسل گذشته است، آدم‌هایی که امروز همگی کم‌وبیش داستان می‌نویسند. خانم افسانه شعبان‌نژاد، مصطفی رحماندوست، احمد پوری و هوشنگ مرادی کرمانی از نویسندگانی هستند که در این مجموعه خاطرات کودکی‌شان را می‌خوانید: بخشی از خاطره- داستان «شکار» نوشته شمس لنگرودی : «در یک بعدازظهر طلایی و بسیار داغ، برای ماهی‌گیری از منزل خارج شدم. در شهر کوچک‌مان معمولاً پدر و مادرها در این ساعت روز چرت می‌زدند و بچه‌ها خودشان را به کاری مشغول می‌کردند. از منزل ما تا رودخانه راه درازی نبود. چند کوچه‌باغ ساکت و پُرسایه و یک خیابان کوچک بی‌درخت را که رد می‌کردیم، رودخانه زیر سپیدارها می‌درخشید. رودخانه پهن و عمیق بود. و در سایهٔ یک‌دست درخت‌های صنوبر و تبریزی، امواج شفاف و سنگین و سیاه، روی هم می‌غلتیدند. قلاب را به داخل آب انداختم، ته چوب نخ و قلاب را در شن ساحل شیب‌دار و باریک فرو کردم. کرم‌ها و وسایل دیگر ماهی‌گیری طرف راستم قرار داشت. در ساحل هیچ‌کس نبود و تنها صدایی که به گوش می‌رسید، صدای غلتیدن موج‌ها، برگ درختان و گنجشک‌های گرمازدهٔ لابه‌لای شاخه‌ها بود. صدای گاه‌گاه و پراکندهٔ قورباغه‌ها شنیده می‌شد. شاید ده دقیقه یا کمی بیشتر نگذشته بود که صدای تلخ و کشیده و دردناک قورباغه‌ای به گوشم خورد. صدا چیزی مثل نالهٔ مرگ بود. مثل ناله‌های ناامید کسی که در انزوایی دور از همه در تنهایی شکنجه‌اش می‌کنند. نالهٔ مرگ بود. بلند شدم. بااحتیاط در طول ساحل پیش رفتم.»
نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۴۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

حجم

۱۴۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۹ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۰۰
۲۴,۵۰۰
۵۰%
تومان