دانلود و خرید کتاب حسین (ع) احیاگر توحید حسین کریمی زنجانی
تصویر جلد کتاب حسین (ع) احیاگر توحید

کتاب حسین (ع) احیاگر توحید

امتیاز:
۴.۵از ۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب حسین (ع) احیاگر توحید

از زمان پیدایش اسلام حادثه‌های بزرگی رخ داده ولی هیچ‌کدام به بزرگی واقعه کربلا نبوده است. به همین دلیل نهضت عاشورا ماندگار و جاوید است. در کتاب «حسین (ع) احیاگر توحید» حسین زنجانی کریمی خوانشی نو از حماسه کربلا دارد. او سخنان امام حسین (ع) را از شهر مدینه تا کربلا در این کتاب جمع‌آوری کرده و در کنارش دو شخصیت خیر و شر این واقعه یعنی امام (ع) و یزیدبن معاویه را واکای کرده است.حسین بن علی، به‌عنوان مظهر همه خوبی‌ها و یزید ابن معاویه، به‌عنوان مظهر همه شرارت‌ها. بخشی از کتاب: «چنان‌که می‌دانیم پس از شهادت علی‌بن ابی‌طالب (ع) بلافاصله اصحاب و تابعین با امام حسن بیعت کردند و حضرت را به سمت خلیفهٔ مسلمین انتخاب نمودند. معاویه ابن ابی‌سفیان که از زمان خلافت علی‌بن ابی‌طالب نافرمانی و یاغیگیری را از خلیفهٔ وقت – علی‌بن ابی‌طالب (ع)- آغاز کرده بود، در حکومت امام حسن هم دست از نافرمانی برنداشت و با نیت تسخیر تمام جوامع اسلامی شروع به توسعهٔ قلمرو حکومتش که در آن روزگاران در شامات خلاصه می‌شد، نمود و برای گسترش حکومتش به مدائن لشکرکشی کرد. خلیفهٔ مسلمین، حسن‌بن‌علی جهت مقابله با یاغگیری معاویه لشکر ۱۸ هزار نفری و به قولی ۱۲ هزار نفری آماده کردند و برای آنان فرمانده‌ای منصوب نمودند و خود به طرف مدائن حرکت کردند، ولی به خاطر عدم اتحاد و نیز خیانت شماری از فرماندهان و سربازان عراق که تحت فرمان حضرت بودند، مدت خلافت ظاهری و رسمی آن حضرت هفت ماه و بیست و چهار روز بیشتر به طول نینجامید و در نهایت منجر به قرارداد صلح میان آن بزرگوار و معاویه بن ابی‌سفیان شد و معاویه با شرایط ویژه‌ای که در پیمان صلح مندرج بود زمان قدرت را به دست گرفت و حضرت امام حسن مجتبی (ع) در معیت اهل بیت از کوفه به مدینه الرسول مراجعت کردند و عملاً از حکومت کنار رفتند.»
Zeinab
۱۴۰۳/۰۵/۲۱

فکر نمی‌کردم اینقدر کامل و جامع باشه. علاوه بر شرح تمام رویدادها از آغاز حرکت امام تا حادثهٔ کربلا و بعد انتقال اسرا به شام و بازگشت آنها از شام به مدینه، تک‌تک شخصیت‌های برجستهٔ کربلا، چه حسینی و چه

- بیشتر
این دنیا، شما را نفریبد. زیرا هرکس بر آن تکیه کند، امیدش به یأس تبدیل می‌شود. و هرکه بر آن دل ببندد، به آرزویش نمی‌رسد.
Zeinab
«مردم بندگان دنیا هستند و دین جز لقلقه ای بر زبان آنان نیست و دل‌شان از آن خبر ندارد، مردم دنبال دین می‌روند تا آن‌گاه که زندگی‌شان بچرخد، و هرگاه امتحان پیش آید افراد دیندار بسیار اندکند».
Zeinab
«مردم! کسی که شاهد باشد سلطانی ستمگر، حلال خدا را حرام می‌کند، پیمان الهی را می‌شکند، با سنت رسول خدا (ص) مخالفت می‌ورزد و با گناه و دشمنی بر بندگان خدا حکومت می‌کند، چنانچه در برابر او با سخن و رفتار خویش به مخالفت برنخیزد، خداوند حق دارد که او را به جایگاهی که سزاوار اوست وارد سازد.
Zeinab
«ای مردم! عذر من (از آمدن به اینجا) در پیشگاه خدا و شما این است که من نیامده‌ام مگر آنکه نامه‌هایتان به دست من رسید و پیک‌های شما پیش من آمدند و گفتند که: به جانب ما بیا، چرا که ما امام نداریم شاید خداوند به‌وسیله شما ما را بر مسیر هدایت مجتمع نماید اگر شما بر پیمان خود پای‌بند هستید، من آمده‌ام اگر به من اطمینان می‌دهید برعهدها و پیمان‌های خودتان استوار هستید به شهرتان وارد می‌شوم اگر اطمینان نمی‌دهید و از آمدن من ناراضی هستید از شما صرف‌نظر می‌کنم و به محلی که از آن‌جا آمده‌ام برمی‌گردم.»
Zeinab
مبادا شما از کسانی باشید که از گناهان دیگران بیم دارد، حال آن‌که از کیفر گناه خود غافل است.
Zeinab
پسرم! برحذر باش از ستم کردن به کسی که در برابر تو یاوری جز خدا ندارد.
Zeinab
سپس حضرت عبدالرحمن بن‌ابی‌بکر را مخاطب قرار داده و فرمودند ای ابابکر نگاه کن. آیا من با یزید بیعت کنم؟ یزید که مردی فاسق و فسقش آشکار است، شراب می‌نوشد با سگ‌ها و یوزها بازی می‌کند و با بازماندگان خاندان پیامبر دشمنی می‌ورزد؟! نه. به‌خدا سوگند، هرگز چنین نمی‌شود.»
Zeinab
«اما من، هرگز با یزید بیعت نخواهم کرد، چرا که (طبق پیمان صلح امام حسن با معاویه) این امر بعد از برادرم حسن (ع) به من می‌رسید، معاویه به هر نحوی که بود دوره اش را گذراند و کرد آنچه کرد، او با برادرم حسن پیمان بسته و متعهد شده بود خلافت را در هیچ یک از فرزندانش قرار ندهد، و بعد از امام حسن اگر من زنده بودم آن را به من واگذار کند. معاویه متعهد شده بود به هنگام رفتن از دنیا اگر به این عهد وفا نکند پیمان و معاهده ما کان لم یکن باشد.
Zeinab
ابوبکر، برای دلجویی و جذب ابوسفیان و خانواده پرنفوذش بلافاصله پسرش «یزیدبن ابی سفیان» برادر بزرگتر معاویه را به فرماندهی نیروها و حکومت شام فرستاد و آنان طرفدار ابوبکر شدند. معاویه نیز همراه برادرش به شام رفت و پس از فوت او بر اثر بیماری طاعون از طرف خلیفه دوم "عمر" به حکومت شامات نصب شد و در زمان عثمان نیز همچنان در منصب خود ابقاء گردید و طی این سالیان دراز عملاً برای خودش در آنجا پادشاهی مستقلی به راه انداخت که بعد از قتل عثمان توسط مردم و به خلافت رسیدن علی (ع) از آن منصب معزول گردید، اما بهانه آورد و زیر بار نرفت تا این که جنگ صفین را علیه خلیفه وقت علی (ع) به راه انداخت.
Zeinab
بنی‌امیه نه تنها بر خلاف احکام اسلام حرکاتی می‌کردند بلکه از روی عصبیت جاهلانه می‌خواستند که از بنی‌هاشم خاصه بازماندگان محمد (ص) حتی یک طفل شیرخواره باقی نماند. با این خیالات عالی که حسین (ع) در نظر داشت و با آن همه دانش و سیاستی که در او بود، تا موقعی که شهید گردید مرتکب امری نگردید که بهانه‌ای به دست بنی‌امیه بیاید و آن را دلیل بر کشتن حسین (ع) بدانند. حسین بن علی (ع) با آن عظمت و اقتدار و نفوذ کلمه‌ای که داشت شهری از شهرهای اسلام را مسخر نکرد و بر حکومتی از حکومت‌های یزید حمله ننمود، با این وصف وی را به دستور یزید در بیابان لم‌یزرعی محاصره کردند.
Zeinab
حسین (ع) دید از یک طرف حرکات بنی‌امیه که (قدرت) مطلقه داشتند و دستورهای اسلام را پایمال می‌کردند نزدیک است یکباره پایه‌های استوار و مستحکم اسلام را درهم ریزد و از طرف دیگر می‌دانست که به فرض این‌که از یزید اطاعت بکند یا با او مخالفت ورزد بنی‌امیه نظر به عداوت و دشمنی دیرینه خود از محو و نابودی بنی‌هاشم دست بردار نیستند و اگر بیش از این مسامحه کند نام و نشانی از اسلام و مسلمانان باقی نخواهد ماند
Zeinab

حجم

۵۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۵۱۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۱۳,۳۰۰
تومان