دانلود و خرید کتاب این زین که اسب ندارد بهاءالدین مرشدی
تصویر جلد کتاب این زین که اسب ندارد

کتاب این زین که اسب ندارد

دسته‌بندی:
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب این زین که اسب ندارد

«این زین که اسب ندارد» سطرهای برگزیده‌ای از شعرهای هرمز علی‌پور با گزینش بهاءالدین مرشیدی است. هرمز علی‌پور شاعر پیشکسوت متولد ۱۳۲۵ است که کار شعر را از ۲۰ سالگی آغاز کرد. او در کنار منوچهر آتشی از شناخته‌شده‌ترین چهره‌های شعر ناب ایران محسوب می‌شود اما علی‌پور برای شعر ناب حدو مرزی قایل نیست و در ادامه مسیرش از این نوع شعر هم فراتر رفته است. علی‌پور ادبیات فارسی خوانده و در آموزش و پرورش خدمت کرده است . پس از ۵۰ سال فعالیت ادبی کتاب‌های گوناگونی از این ادیب منتشر شده است که برخی از آنها عبارتند از: با کودک و کبوتر» (نشر موج، ۱۳۶۰)، «سب‌بابه»، «سپیدی جهان»، «همین دیدن‌ها»، «نرگس فردا»، «الواح شفاهی»، «اوراق لاژورد»، «علف یونان به لغت عذرا»، «۵۴ به دفتر شطرنجی»، «فاخته هیمالیا»، «ریحان آلفابت»، «گیاه کهکشان». «کتاب‌های هرمز از ما دورند، حتا حالا که معاصر اوییم، ما و بعدِ ما از الواح شاعر، دفتر شطرنجی و اوراق لاژوردش چه می‌داند، از کتاب‌های او چه می‌خوانند که نیست. این‌همه، در سخن آمد که بگویم هرمز دور است از حافظهٔ معاصر؛ اسبِ سرکشِ یال بلندِ شعرش، وحشی است، افسارگسیخته؛ مهار ناشده، ناشدنی. شاعری که خودش را به شعرش سپرده، کاشفی بر کلمات و ترکیب کلمات. او کشف بسیار دارد. کشف‌هایش را آورده‌ام در این دفتر. گزیده‌ای از سطرهایی لابه‌لای شعرهای هرمز. «تنها به قوس‌ها نیست که اسبان به رنگ مرگ آشنایند» کدام قوس، کدام اسب، کدام مرگ و رنگ آشنا؟ رنگ مرگ کدام است و آشنا به کدام رنگ؟ انحنای مرگ را می‌بینی در این خط‌ها. قوسی که مرگ به زندگی می‌دهد. می‌بینی اسب دوباره می‌آید، خودش را نشان داده نداده می‌رود. «این زین که اسب ندارد»» چون مرثیه‌ای که در آغاز تنهاست و بعد تمام آسمان را می‌گیرد اندوه تمام جان مرا گرفته است
astrix
۱۳۹۸/۰۳/۲۴

من یک اسطوره یافتم،یک اسطوره واقعی همچون ستاره که برای فرزندانش مادر است.

همین دیروز عکس خودم را جدا کردم نوشتم دیر آمد به دنیا این آدم
Ahmad
جان‌های شعله‌ور همیشه تنهایند حتا از آسمان اگر پیراهنی به تن پوشند
Ahmad
عصب‌هایم درختی پر از زخم‌های یادگاری‌ست
Ahmad
از یک تک سلولی یک ذره بزرگ‌تریم به دنیا می‌آییم تا مرگ را ثابت کنیم
Ahmad
گاه بی‌آن‌که بدانیم در شب سخن می‌گوییم و صبح از چشم خود می‌فهمیم گریسته‌ایم آن‌قدر که در پلک‌های‌مان انارهای شکسته بسیار است
Ahmad
و دستانم دو درخت مانده در برف است
Ahmad
بدرقهٔ دو دانه اشک چه بر سر آدم که می‌آرد
Ahmad
این نقشه‌ها را بردارید شهرها یکی شماره‌ها یکی‌ست
Ahmad
بیهوده است که خون هم داریم چون در دو سوی رود با دو چهره ایستاده‌ایم
Ahmad
وین عادت نژاد ماست که ناگهان در خنده‌یی بلند می‌پژمرند
Ahmad
کی گفته گریه شأن مردان نیست؟ کوهی به دست آب می‌رفت
Ahmad
در سرنوشت خود بی‌گناه‌اند ابرهایی که نمی‌زایند
Ahmad
این بار اما دلم را جایی نهاده‌ام که یادم نیست
Ahmad
از اتهامات وارده به ماه بی‌تابی ماست
Ahmad
بنویس، چون چراغ واژگان برافروختیم تنها شدیم به ناگهان هریک
Ahmad
می‌خواهم که آگاه کنم از خودش این رود را بمیرم بعد و بعد رود رود سر دهید
Ahmad
می‌دانستم با این چشم‌ها سازش نمی‌کنی
Ahmad

حجم

۷۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

حجم

۷۸٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۶۸ صفحه

قیمت:
۳۵,۰۰۰
تومان