تا ۸۰٪ تخفیف خرید اشتراک ۴۶هزار کتاب | با هم برای کتابخانه‌ها در ۱۰سالگی طاقچه

کتاب پارچه‌فروش عاشق (مجموعه یادداشت)

نویسنده:محمدصالح علا

انتشارات:نشر نیماژ

دسته‌بندی:

امتیاز:

۴.۲از ۱۲ رأیخواندن نظرات

۴٫۲

(۱۲)

خواندن نظرات

معرفی کتاب پارچه‌فروش عاشق (مجموعه یادداشت)

«پارچه‌فروش عاشق» مجموعه‌یادداشت‌های ادبی محمد صالح‌علا با موضوعات گوناگون است. ملال‌های شرقی، ملال‌های غربی، در فغان از این ملال بی‌زوال، گل‌های دنباله‌دار، چشم راست، وجدان، خیال می‌کردم «راسکولنیکف» ام، پارچه‌فروش عاشق و.... بخشی از یادداشت «پارچه‌فروش عاشق» را می‌خوانید: چلاندهٔ داستان این است: عسگر تاجر پولدار و روشنفکری است که به عکس رسم روزگار می‌خواهد خود او همسرش را انتخاب کند. در این راه با مشکلات پیش‌بینی‌نشده‌ای روبه‌رو می‌شود. پس دوستش سلیمان به او سفارش می‌کند که چهره‌اش را تغییر دهد و خود را به شکل پارچه‌فروشی دوره‌گرد درآورد، و با این شیوه و شکل در کوچه و بازار بچرخد تا یک روز همسر دلخواهش پیدا شود، که این اقدام شخصیّت اصلی نمایش در آن دوران، متهوّرانه است و به روی صحنه بردن آن نمایش کاری جسورانه بوده است. شاید نخستین بار به سال ۱۹۱۲ ترسایی اوزیر حاجی‌بیف موسیقی‌دان روشناس آذری، از «آرشین مال‌الان» اپرای کوچکی در دو پرده درست می‌کند، و در سال ۱۹۱۳ در تئاتر تقی‌یف اجرا می‌کند که صدمین سالگرد اجرای‌این اپرا توسط یونسکو جشن گرفته شد. از «آرشین مال‌الان» پنج نسخهٔ سینمایی ساخته می‌شود که نسخهٔ سوم آن به عرفان استالین در بحبوحهٔ جنگ دوم جهانی فیلمبرداری شده و در آن نسخه سیّد بهبودوف نقش عسگر را ایفا کرده است. در تهران هم یک بار توسط گروه هنرمندان هوانس تومامیان اجرا می‌شود، اوّل در مدرسهٔ محلهٔ حسن‌آباد، بعد در کاخ گلستان و سرانجام در گراندهتل.

پاییز بهاریست که عاشق شده است

میلاد عرفان پور

عاشقانه ها

نادر ابراهیمی

این شفا برسد به دست مجروح‌ترین رویاها

سید علی صالحی

سه‌گانه‌ی خاورمیانه؛ جنگ عشق تنهایی

گروس عبدالملکیان

می‌نویسمت

سیامک بهرام پرور

آن‌ سوی نقطه‌چین‌ها...

عمران صلاحی

کلبه‌ای در مزرعه برفی

رسول یونان

دلهره‌ی مدام گریختن

سابیر هاکا

ماه و ماهی؛ مجموعه‌ی غزل

علی رضا بدیع

صوفیانه ها و عارفانه ها

نادر ابراهیمی

فصل نان؛ داستان‌های کوتاه

علی‌اشرف درویشیان

تکثیر تاسف‌انگیز پدربزرگ

نادر ابراهیمی

احتیاط کنید سرتان به لوستر نخورد

ناظم حکمت در قلب پیرایه

نازان آریسوی

آهنگ دیگر

منوچهر آتشی

نظرات کاربران

مشاهده همه (۸)

معجزه ی سپاسگزاری

۱۳۹۸/۰۳/۰۹

در آستانه ی سی و نه سالگی به واقعیتی بیهوده و اندوهبار دست یافته ام و می خواهم با شما درمیانش گذارم. راستش را بخواهید به روشنی دریافته ام که آنچه را که باید بدانم، نمی دانم و آنچه را که

- بیشتر

مسیح

۱۳۹۸/۰۷/۰۸

روزگارت خرم باد محبوب من❤

AS4438

۱۴۰۱/۰۱/۰۴

گل ها خیرات بهارندوترانه ها خیرات شاعران( ازمتن کتاب) بسیارلذت بردم ،اگرمیخواستم یادداشت بردارم میبایست تمام کتاب را دوباره نویسی کنم، سینه ام دکان عطاریست، دردت چیست؟ دلنشین،بیادماندنی، برقرارباشی استاد.

🌸فطرس🌸

۱۴۰۰/۱۱/۱۶

کتاب خیلی کم حجمیه و اولین کتابی بود که از نوشته های آقای صالح علا می خوندم، واقعا برای لحظاتی انگار فکرمو ازروزمرگی ها جدا میکردن و منو به دنیای دیگری میبردن که بین آدم ها وجودداره، یک دنیا سادگی

- بیشتر

sᴍMahdi Ziaei

۱۳۹۸/۰۲/۱۱

• ژانر: دلنوشته، یادداشت • هم یادداشت‌های قشنگ داشت هم یادداشت‌هایی که خیلی بهم نچسبید.

Baran

۱۳۹۹/۰۴/۰۳

❤❤❤❤❤❤❤😍😍😍😍😍😍

ا.اسکندرپور

۱۳۹۸/۰۲/۰۹

خوب بود

الف

۱۳۹۸/۰۸/۱۹

ایشالا استاد سلامت و تندرست باشن همیشه،فوق العاده هستش این کتاب

بریده‌هایی از کتاب

مشاهده همه (۴۴)

البته من شب‌ها بیدارم، چون اصلاً نان‌آور شبم، کمی هم مجنونم، که گفت: مجنون کسی است که چشم دارد و خوابش نمی‌برد.

اِیْ اِچْ|

هنوز هم به همهٔ چیزهای هستی به چشم حیرت نگاه می‌کنم. هر روز که بیدار می‌شوم، خیال می‌کنم این نخستین باری است که با دنیا ملاقات می‌کنم. خودم را در آینه می‌بینم و خیال می‌کنم این نخستین باری است که خودم را می‌بینم و با تعجب به خودم خیره می‌شوم و بی واژه به خودم می‌گویم: «چه آدمیزادهٔ عجیبی خوشبختم…»

🌸فطرس🌸

به همان اندازه که اشخاص باشعور به خودشان شک می‌کنند، اشخاص بی‌شعور به خود اطمینان دارند

miladtj90

زندگی حکایتی است که راوی‌اش دیوانه بوده است، بزرگ می‌نماید، اما تهی است.

miladtj90

ابوحامد رودکی نازنین‌مان هزار سال پیش گفته: با صد هزار تن تنهایی، بی‌صد هزار تن تنهایی.

miladtj90

ملالی که دائماً در حوالی‌ات پرسه می‌زند، تمامیت‌خواه و سمج است، از تو دور نمی‌شود؛ راه می‌روی همراه توست، خوابیده‌ای کنارت دراز کشیده. رهایت نمی‌کند، چنان‌که تو جایی و ملالت جای دیگری باشد، سایه هم ندارد، زیرنویس هم نمی‌شود، که دیگری از ملال تو باخبر شود.

sᴍMahdi Ziaei

اصلاً خوبی یعنی بیشترین شادی خود و کسانی که دوست‌شان داری.

miladtj90

(اگر بقیه ایراد نمی‌گرفتند، لامپ‌ها را باز می‌کردم، جایشان گلابی می‌بستم.)

کاربر فلانی

فقط در زندگی است که می‌گوییم: «یادها رفتند و ما هم می‌رویم از یادها / کی بماند برگ کاهی در میان بادها؟» پس به همین خاطر است که می‌گویم برخی عقلی‌مسلک‌اند و برخی قلبی‌مسلک.

miladtj90

چونان کرگدن تنها سفر کن نه خواجه نه بنده کس به کردار کرگدن تنها سفر کن از تنها تفکر کردن غافل منشین، در میان چیزها همواره در مه سفر کن زنده از زهره همهٔ وجودها به کردار کرگدن تنها سفر کن مشتاق به عزم پایان داشتن تشنگی، شنوا، بیدار، یکدل، بس کوشا، با یقین به کردار کرگدن تنها سفر کن چون شیری بی‌باک از آوازها، چون باد نه در بند دام چون نیلوفر بی‌آلایش آب به کردار کرگدن تنها سفر کن

miladtj90

در زندگی هراس‌های بزرگ‌تر از مرگ وجود دارد، که اگر نبود، سقراط بین آن هراس‌ها و مرگ، دومی را انتخاب نمی‌کرد؛ بی‌اخلاقی، ندانستن، دروغ، ابتذال، پیش‌پاافتادگی، تحمل اهانت، حقارت و تجهیزات آن‌ها، به‌مراتب بزرگ‌تر از مرگ نازنین‌اند.

🌸فطرس🌸

کلاً ترانه‌سرایی کارخانهٔ رؤیاسازی است و هنوز هیچ قدرتی نتوانسته در خواب ترانه‌سرایان دستی ببرد

miladtj90

به همان اندازه که اشخاص باشعور به خودشان شک می‌کنند، اشخاص بی‌شعور به خود اطمینان دارند

AS4438

مرگ لقمهٔ بزرگی است.

کاربر فلانی

می‌دانم مرگ آخرین دارایی من در این دنیاست، به‌ویژه از وقتی که باور کردم مرگ تنها نسخهٔ شفابخش است، مطبوع‌ترین داروی همهٔ ناخوشی‌ها، حامی‌ای قدرتمند که قادر است انتقام مرا از زندگی بگیرد، فقط اوست که دشمنان را تحقیر می‌کند.

miladtj90

تنها ما نمی‌میریم، همه می‌میرند، رودخانه‌ها هم می‌میرند، دریاها، کوه‌های بزرگ و سربه‌فلک‌کشیده، حتی آن قله‌ها هم که اندک‌اند یکی‌یکی می‌میرند. مرگ است که ما را از انزوای زندگی می‌رهاند و دوباره زلف ما را به هستی گره می‌زند.

miladtj90

باور کنید که تنها انگیزهٔ تاریخْ ملال بوده است که اگر ملال نبود، چرخ تاریخ میلی به گشتن نمی‌داشت.

miladtj90

البته انجام دادن هر کار در صبح برای من دشوار است. زیرا من نان‌آور شبم و مادرزادی انرژی از ماه می‌گیرم.

کاربر فلانی

اگر آبی که می‌نوشیم، هوایی که نفس می‌کشیم و کوچه‌ای که از آن می‌گذریم، هستی ما را می‌سازد، پس روز و ماه و فصلی که در آن به‌دنیا می‌آییم، در جان ما آثاری دارد

miladtj90

همان‌قدر که اشخاص باشعور به خود شک دارند، اشخاص بی‌شعور به خودشان اطمینان دارند؛ آن هم اطمینان بی‌چون‌وچرا.

miladtj90

حجم

۸۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۸۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:

۳۰,۰۰۰

۹,۰۰۰

۷۰%

تومان