محمد صالحعلا
محمد صالح علا (Mohammad Saleh Ala) نویسنده، شاعر، ترانهسرا، مجری تلویزیون، بازیگر و کارگردان نامآشنای ایرانی است. بسیاری او را با برنامههای تلویزیونی و رادیویی میشناسند، اما او علاوهبراین، در عرصهی نویسندگی و شعر هم جایگاه ویژهای دارد و با وجود علاقهمندی به رسانه، بیشترین تمرکز خود را معطوف به نوشتن و خلق آثار هنری کرده است.
بیوگرافی محمد صالح علا
صالحعلا در ۲۵ آذر ۱۳۳۱ در اراک متولد شد. ابتدا در رشتهی سینما و تلویزیون به تحصیل پرداخت و در سال ۱۳۵۶ مدرک فوقدیپلم خود را در این رشته، از مدرسهی هنرهای دراماتیک رویال آکادمی لندن، دریافت کرد و در سال ۱۳۵۹ موفق به اخذ مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی از دانشکدهی هنرهای دراماتیک شد. او همچنین در رشتهی زبان و ادبیات فارسی تحصیل کرد و در سال ۱۳۷۲ مدرک کارشناسی ارشد خود را از دانشگاه علامه طباطبایی دریافت کرد.
علاوهبر فعالیتهای ادبی و هنری، زندگی شخصی صالحعلا نیز با شخصیتهای شناختهشدهای پیوند خورده است. همسر او شورانگیز طباطبایی، بازیگر معروف پیش از انقلاب است. حاصل این ازدواج پسری به نام باران است.
صالحعلا در سال ۱۳۴۷، زمانی که تنها هفده سال داشت، با قصهنویسی و قصهخوانی در رادیو و پس از آن، نویسندگی متن برنامه و نمایشنامه، فعالیت هنری خود را آغاز کرد. کارهای سینمایی او نیز از سال ۱۳۴۷ و با ساخت فیلمهای تبلیغاتی شروع شد. نخستین تجربهی بازیگری او در سینما نیز به سال ۱۳۶۴ و فیلم «تیغ و ابریشم» از مسعود کیمیایی برمیگردد. صالحعلا در چندین فیلم مانند «تیغ آفتاب»، «عقرب»، و «شوکران» بازی کرده است.
یکی دیگر از فعالیتهای مهم او، تهیه و اجرای برنامههای تلویزیونی مانند برنامهی معروف «تا هشت و نیم» و همچنین برنامههای «دو قدم مانده به صبح» و «چشم شب روشن» بوده است.
در کنار فعالیتهای بازیگری، کارگردانی و نویسندگی، صالحعلا به تدریس نیز پرداخته و آثار متعددی در زمینهی ادبیات و هنر منتشر کرده است. آثار او به واسطهی لحن شاعرانه و البته ساده، نثر منحصربهفرد و سبک روایت خاصش، جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر ایران پیدا کردهاند. از مهمترین کتابهای او میتوان به «اجازه میفرمایید گاهی خواب شما را ببینم؟»، «حیف! حوصلهام پیر شد» و «کاپوچینو، کیک پنیر» اشاره کرد.
صالحعلا با آثارش توانسته مخاطبان زیادی را جذب کند و بهعنوان یکی از نویسندگان و مجریان خلاق و پیشگام شناخته شود. یکی از ویژگیهای برجستهی او، استفاده از سبکهای نوین در نوشتار و ارائهی ایدههای تازه و متفاوت است که این موضوع در برنامههای تلویزیونی و نوشتههایش بهخوبی دیده میشود. همچنین نشریهی «نشانی» که او در سال ۱۳۸۶ منتشر میکرد، مورد توجه بسیاری از مخاطبان قرار داشت، هرچند انتشار آن پس از مدتی متوقف شد.
محمد صالحعلا در دنیای ادبیات و رسانه، شخصیتی چندبعدی و بسیار خلاق است. آثار او به دلیل نگاه عمیق و شاعرانهای که به زندگی و احساسات انسانی دارد، همچنان مورد توجه مخاطبان و منتقدان قرار میگیرد. او با استفاده از فرمهای نوین و محتوای اصیل، توانسته است جایگاه ویژهای در ادبیات معاصر فارسی و هنر ایران به دست آورد.
معرفی آثار صالح علا
کتابهای «اجازه میفرمایید گاهی خواب شما را ببینم؟»، «دست بردن زیر لباس سیب»، «پارچهفروش عاشق»، «حیف! حوصلم پیر شده»، «خفه شو عزیزم!»، «لایف ایز شورت!»، «کاپوچینو، کیک پنیر» و «تمامی آنچه که مردان در باب زنان میدانند» (ترجمه) از جمله آثار محمد صالحعلا هستند. در ادامه، به معرفی برخی از این آثار میپردازیم.
اجازه میفرمایید گاهی خواب شما را ببینم؟
این کتاب مجموعهای از داستانهای کوتاه صالحعلاست. عناوین داستانها عبارتاند از: «روزی که من عاشق شدم»، «تابستان جان است»، «جلالآباد»، «از ذائقهی جغوربغوری تا شرمی گلبهی»، «پشت پلکِ تر پاییز»، «به حجله رفتن زن بیوه» و «بنبست آینه». داستانهای این مجموعه ایدههای انسانی و سادهای دارند که از زندگی روزمره برآمدهاند. شخصیتپردازی داستانها در عین سادگی، تأملبرانگیز و استادانه است و نویسنده با همان قلم خاص شاعرانهی خود این مجموعه را پرداخته است.
دست بردن زیر لباس سیب
این اثر متشکل از نوشتههای پراکنده و کوتاه محمد صالحعلا با مضامین عاشقانه است. بیشتر یادداشتهای این کتاب با عنوان «محبوبم» یا «محبوبِ من» آغاز شده و به شکل نامههایی کوتاه و جداگانه به رشتهی تحریر درآمدهاند. در این یادداشتها لحن صمیمانه و قلم شاعرانهی نویسنده، بهطور کامل و خالص، در خدمت پرداختن به مفاهیم عاشقانه و توصیف عواطف لطیف انسانی است.
پارچهفروش عاشق
این کتاب مجموعهای از یادداشتهای ادبی صالحعلا با مضامین گوناگون است. لحن ساده و صمیمانه و البته نگارش شاعرانهی محمد صالحعلا در این کتاب نیز همچون آثار دیگر او، مخاطب را با خود همراه میسازد.
حیف! حوصلم پیر شده
در این اثر، مجموعهای از نوشتههای ادبی و خیالانگیز صالحعلا گرد آمدهاند. اینجا نیز دلنوشتههای شاعرانهی نویسنده، با تصاویری عاشقانه و دلنواز و خطاب به محبوب، نوشته شدهاند.
خفه شو عزیزم!
این اثر تنها نمایشنامهی انتشاریافته از محمد صالحعلاست. داستان نمایشنامه در محیطی محدود و تنها با دو شخصیتِ حاضر یعنی «زن» و «مرد» پیش میرود. در این داستان، شخصیت مرد، نویسندهای است که همسر خود را از دست داده و به همین مناسبت از زندان مرخص شده است. زن نیز به خانهی این مرد دعوت شده و در طول نمایشنامه گفتوگوهایی میان این دو شکل میگیرد و ماجرایی متفاوت و جذاب را رقم میزند.
تمامی آنچه که مردان در باب زنان میدانند
«تمامی آنچه که مردان در باب زنان میدانند» کتابی از عبدل اسمیت است که محمد صالحعلا آن را به فارسی برگردانده است. این کتاب در واقع تنها در صفحات سفید خلاصه میشود و هیچ متنی ندارد. میتوان گفت که این اثر یک شوخی یا کنایهی طنزآمیز است که شهرت جهانی دارد و سالهاست که در تیراژ بالا به فروش میرسد.