بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب پارچه‌فروش عاشق (مجموعه یادداشت) | طاقچه
تصویر جلد کتاب پارچه‌فروش عاشق (مجموعه یادداشت)

بریده‌هایی از کتاب پارچه‌فروش عاشق (مجموعه یادداشت)

انتشارات:نشر نیماژ
امتیاز:
۴.۲از ۱۲ رأی
۴٫۲
(۱۲)
البته من شب‌ها بیدارم، چون اصلاً نان‌آور شبم، کمی هم مجنونم، که گفت: مجنون کسی است که چشم دارد و خوابش نمی‌برد.
اِیْ اِچْ|
هنوز هم به همهٔ چیزهای هستی به چشم حیرت نگاه می‌کنم. هر روز که بیدار می‌شوم، خیال می‌کنم این نخستین باری است که با دنیا ملاقات می‌کنم. خودم را در آینه می‌بینم و خیال می‌کنم این نخستین باری است که خودم را می‌بینم و با تعجب به خودم خیره می‌شوم و بی واژه به خودم می‌گویم: «چه آدمیزادهٔ عجیبی خوشبختم…»
🌸فطرس🌸
به همان اندازه که اشخاص باشعور به خودشان شک می‌کنند، اشخاص بی‌شعور به خود اطمینان دارند
miladtj90
زندگی حکایتی است که راوی‌اش دیوانه بوده است، بزرگ می‌نماید، اما تهی است.
miladtj90
اصلاً خوبی یعنی بیشترین شادی خود و کسانی که دوست‌شان داری.
miladtj90
ملالی که دائماً در حوالی‌ات پرسه می‌زند، تمامیت‌خواه و سمج است، از تو دور نمی‌شود؛ راه می‌روی همراه توست، خوابیده‌ای کنارت دراز کشیده. رهایت نمی‌کند، چنان‌که تو جایی و ملالت جای دیگری باشد، سایه هم ندارد، زیرنویس هم نمی‌شود، که دیگری از ملال تو باخبر شود.
sᴍMahdi Ziaei
(اگر بقیه ایراد نمی‌گرفتند، لامپ‌ها را باز می‌کردم، جایشان گلابی می‌بستم.)
کاربر فلانی
فقط در زندگی است که می‌گوییم: «یادها رفتند و ما هم می‌رویم از یادها / کی بماند برگ کاهی در میان بادها؟» پس به همین خاطر است که می‌گویم برخی عقلی‌مسلک‌اند و برخی قلبی‌مسلک.
miladtj90
چونان کرگدن تنها سفر کن نه خواجه نه بنده کس به کردار کرگدن تنها سفر کن از تنها تفکر کردن غافل منشین، در میان چیزها همواره در مه سفر کن زنده از زهره همهٔ وجودها به کردار کرگدن تنها سفر کن مشتاق به عزم پایان داشتن تشنگی، شنوا، بیدار، یکدل، بس کوشا، با یقین به کردار کرگدن تنها سفر کن چون شیری بی‌باک از آوازها، چون باد نه در بند دام چون نیلوفر بی‌آلایش آب به کردار کرگدن تنها سفر کن
miladtj90
در زندگی هراس‌های بزرگ‌تر از مرگ وجود دارد، که اگر نبود، سقراط بین آن هراس‌ها و مرگ، دومی را انتخاب نمی‌کرد؛ بی‌اخلاقی، ندانستن، دروغ، ابتذال، پیش‌پاافتادگی، تحمل اهانت، حقارت و تجهیزات آن‌ها، به‌مراتب بزرگ‌تر از مرگ نازنین‌اند.
🌸فطرس🌸
کلاً ترانه‌سرایی کارخانهٔ رؤیاسازی است و هنوز هیچ قدرتی نتوانسته در خواب ترانه‌سرایان دستی ببرد
miladtj90
باور کنید که تنها انگیزهٔ تاریخْ ملال بوده است که اگر ملال نبود، چرخ تاریخ میلی به گشتن نمی‌داشت.
miladtj90
تنها ما نمی‌میریم، همه می‌میرند، رودخانه‌ها هم می‌میرند، دریاها، کوه‌های بزرگ و سربه‌فلک‌کشیده، حتی آن قله‌ها هم که اندک‌اند یکی‌یکی می‌میرند. مرگ است که ما را از انزوای زندگی می‌رهاند و دوباره زلف ما را به هستی گره می‌زند.
miladtj90
مرگ لقمهٔ بزرگی است.
کاربر فلانی
به همان اندازه که اشخاص باشعور به خودشان شک می‌کنند، اشخاص بی‌شعور به خود اطمینان دارند
AS4438
همان‌قدر که اشخاص باشعور به خود شک دارند، اشخاص بی‌شعور به خودشان اطمینان دارند؛ آن هم اطمینان بی‌چون‌وچرا.
miladtj90
اگر آبی که می‌نوشیم، هوایی که نفس می‌کشیم و کوچه‌ای که از آن می‌گذریم، هستی ما را می‌سازد، پس روز و ماه و فصلی که در آن به‌دنیا می‌آییم، در جان ما آثاری دارد
miladtj90
البته انجام دادن هر کار در صبح برای من دشوار است. زیرا من نان‌آور شبم و مادرزادی انرژی از ماه می‌گیرم.
کاربر فلانی
ملال‌ها هم تقسیمات جغرافیایی دارند: ملال‌های شرقی، ملال‌های غربی.
miladtj90
ملال‌های تاریخی ما مانند روزگار پس از حملهٔ اسکندر مقدونی، یا پس از حملهٔ مغولان و احفادشان است. وقتی که متجاوزان رفتند و ما دچار شکست و تحقیر و زمین سوخته شدیم، از فرط ملال و بی‌خبری، خودمان را به‌سمت عرفانی سرشار از سکون و سکوت کشانیدیم و رسیدیم به جهان‌بینیِ این نیز بگذرد یا جهان محل گذر است. تدبیر و تحصیل و تلاش را تعطیل کردیم و گفتیم: آدمی را از تقدیرش گریزی نیست.
miladtj90
بی‌اخلاقی، ندانستن، دروغ، ابتذال، پیش‌پاافتادگی، تحمل اهانت، حقارت و تجهیزات آن‌ها، به‌مراتب بزرگ‌تر از مرگ نازنین‌اند.
miladtj90
باور کنید هرگز کسی در زندگی روی مرگ را نمی‌بیند. زندگی و مرگ درست مثل شیر و خط روی سکه‌اند، هرگز همدیگر را نمی‌بینند. تا زنده‌ایم، مرگ نیست، و همین‌که مردیم، زندگی تازه شما را به عشرتی مستدام مژده می‌دهد. ندیده‌اید به‌عکس زمان زاده شدن، آن‌ها که می‌میرند، تبسّم به لب دارند
miladtj90
خاطره‌های قابل‌حمل، نیم‌رخ خاطره‌هایی است از کسانی که دوستشان داریم و اکنون نیستند و ما آن خاطره را با خود به‌این طرف و آن طرف می‌کشانیم و خیال‌بازی‌ها داریم.
miladtj90
کیارستمی هم نشانی خانهٔ دوست را درجاده‌ای کوتاه و سربالا خلاصه کرده است، کار او هم مهندسی راه‌های میانبر است، مثل همان راه‌ها که عارف‌ها با کلمه‌ها تأسیس می‌کرده‌اند. کیارستمی نشانی راه را با دوربین می‌نویسد، خیال‌پردازی نمی‌کند، اما واقعیتی که نشان می‌دهد از رؤیا بزرگ‌تر است. با هوشمندی نه به گذشته می‌پردازد، نه به آینده. راوی روزگار خود است، عارفی راهنماست، راه نشان می‌دهد که سرگردانی در گم کردن راه است.
miladtj90
نوشتن وصیت‌نامه و درخواست از خانواده‌ام که برای من شب‌های جمعه اندیشه خیرات کنند و کتاب‌هایم را به مستحق فرهنگی ـ هنری بدهند.
masoory
«دوراس» هم می‌گوید: هیچ چیزی نمی‌تواند آدمی‌را غافلگیر کند، مگر ملال
Parvane
چند سالی است به‌جای آینه، همین‌که چشمم باز می‌شود، نخست به صفحهٔ موبایلم نگاه می‌کنم، پیام‌ها را می‌خوانم، بیشتر پیام‌هایی که برایم می‌فرستند آگهی تبلیغاتی است و من عاشق آگهی‌های تبلیغاتی‌ام.
AS4438
اگر زندگی ادامه داشته باشد عکس‌العمل شاعرها و عاشق‌ها دیدنی است.
AS4438
قدر آیینه بدانیم چو هست نه در آن‌وقت که افتاد و شکست
AS4438
ملال نتیجهٔ سکون، بی‌تغییری، ماندگی و بی‌جنبشی است. من اگر ملتفت گردش‌های فلکی و حرکت بزرگ چیزها مانند سیاره‌ها، ستاره‌ها، کهکشان‌ها و گردش ریز چیزها باشم، گردش نوترون‌ها، پروتون، اتم‌ها، دگرگونی و حرکت را در احوال شخصی احساس می‌کنم و هرلحظه که از حال من بپرسند خواهم گفت: ملالی نیست، جز آرزوی فهم تغییرها، وگرنه فغان از این ملال بی‌زوال.
miladtj90

حجم

۸۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

حجم

۸۷٫۳ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۱۲ صفحه

قیمت:
۳۰,۰۰۰
تومان