کتاب دختری از جنس خاک
معرفی کتاب دختری از جنس خاک
رُبا دختر یک خانواده مسیحی است که در لبنان زندگی میکنند. پدر خانواده به دلیل جنگ دچار افسردگی شده و کار خود را در مغازهاش رها کرده است. او همواره در سکوتی ملال آور و تلخ به سر میبرد و جز چند کلمه کوتاه و ضروری حرفی نمیزند؛ رُبا در پی آن است که پرده از راز این سکوت بردارد و پدرش را به زندگی بازگرداند:
«مامان با خودش حرف میزد. سروصداهایی درمیآورد، چهرهاش درهم میرفت یا اخم میکرد، یا غمگین میشد. هر وقت دستش را میبرید، نفسش را حبس میکرد. وقتی میخواست خمیر فطیر را در دستانش گلوله کند و خمیر به هم نمیچسبید، کفرش درمیآمد و غر میزد. موقعی که رختخوابها را پهن میکرد و میخواست صاف بایستد، آخ و اوخ میکرد. و وقتی میخواست مرغ را آماده کند تا آن را در فر بگذارد، انگار که از این بابت متأسف بود، با مرغ حرف میزد. و صداهایی که از او درمیآمد عبارت بود از خشخش زیردامنی او در برخورد با پاهایش، تلقتلق دمپاییهای چوبیاش، دلنگدلنگ دو تا النگوی طلایش، تلقتلوق کفلش وقتی پاهایش را جابهجا میکرد، یک تیک خفیف وقتی سنجاق سرش را با دندانهایش باز میکرد تا موهایش را بالای سرش جمع کند.
بابا از این سروصداها نداشت. مثل سنگ ساکت بود.»
رُبای هشت ساله و برادر ده سالهاش ناجی در فضای کودکانه خود سیر میکنند، بازی میکنند، به کلیسا میروند و در کنار همه اینها خشونت و جنگ را روایت میکنند. جنگی که با نگاهی کودکانه روایت می شود، دلخراشتر است در عین حال زیباییهایی ظریفی که هنوز هم در گوشه و کنار وجود دارند، در دنیای پر از وحشت و جنگ به چشم بچهها بیش از بزرگترها میآیند و این راز دلنشین بودن داستان ناتالی ابیعزی است.
حجم
۲۱۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
حجم
۲۱۰٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۲۷۶ صفحه
نظرات کاربران
خوندن این کتاب نه سرگرمتون میکنه نه به دانشتون اضافه میکنه، حتی از ارائه اطلاعات حداقلی درباره جنگی که موضوع اصلی ماجراست دریغ شده، بعضی رازهای داستان هم تا انتها سر به مهر باقی میمونه.