بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب میهن پرست ایرانی | طاقچه
تصویر جلد کتاب میهن پرست ایرانی

بریده‌هایی از کتاب میهن پرست ایرانی

۴٫۳
(۱۹)
معروف است که سِر مورتیمر دوراند، که در دهه۱۸۹۰ وزیرمختار بریتانیا در تهران بود، «احساس تحقیری به تمام نسبت به ایرانی‌ها داشت.» هرولد نیکلسن، سیاستمدار و تاریخ‌نگار انگلیسی، که در دهه ۱۹۲۰ در ایران خدمت کرد و خود را دوست این کشور می‌دانست، ایرانی‌ها را «حقیرترین نژاد روی زمین» می‌نامید، و بهترین ذهن‌های آنان را «بهتر از یک شاگرد مدرسه انگلیسی» نمی‌دانست
mohammad
«سگ هر قدر هم خوب باشد همین‌که پای بچه صاحب‌خانه را گرفت، دیگر به درد نمی‌خورد، و باید از خانه بیرونش کرد.»
pedram
مصدق نخستین رهبر لیبرال و آزادی‌خواه خاورمیانه مدرن بود؛ خِرَدباوری که از تاریک‌اندیشی نفرت داشت و به اولویت و تقدم قانون معتقد بود. درک او از آزادی، در ایران و در منطقه استثنایی بود. درواقع، هرآینه اگر او به آزادی تعهدی کمتر می‌داشت، بسا که غرب او را بیشتر می‌پسندید. او از خواسته‌اش برای کسب استقلال اقتصادی ایران از بریتانیا عقب ننشست، و برای خوشامد واشنگتن کمونیست‌ها را در بند نکرد.
pedram
«اینجا خانه ملت نیست ــ پناهگاه دزدان است!»
pedram
یکی از نخستین اقدامات او پس از رسیدن به قدرت این بود که به رئیس شهربانی دستور داد روزنامه‌نگاران را به خاطر توهین به نخست‌وزیر مورد پیگرد قرار ندهد. «بگذارید هرآن‌چه می‌خواهند بنویسند!» این امر در ایران بی‌سابقه بود و به دنبال آن موجی از سوءِاستفاده‌های مطبوعاتی از این آزادی به وجود آمد، که قبل از آن و تاکنون هیچ‌کدام از سران دولت‌های ایران با آن مواجه نبوده‌اند. چندی بعد از نخست‌وزیر شدن، با تقاضای مخالفان برای پخش مستقیم مذاکرات مجلس از رادیو موافقت کرد ــ حتی با آن‌که جلسات مجلس آکنده از حملات نیش‌دار به شخص او و دولت‌اش بود.
pedram
توطئه برانداختن او کوته‌بینانه بود، و در درازمدت به منافع غرب لطمه‌ای سنگین زد. آن توطئه، آغازگر سیاست امریکا در حمایت از خودکامگان بی‌اصالت در خاورمیانه بود، که نخستین شکست‌اش را در ۱۹۷۹ [۱۳۵۷] یعنی زمانی خورد که انقلابیون مسلمان طرفدار امام خمینی شاه را برانداختند، و با بهار عربی در ۲۰۱۱ تشدید شد.
pedram
بدون توجه به شرمندگی رضاشاه از عقب‌ماندگی ایران، فهم و درک او ممکن نیست. ترکیه تنها مملکتی بود که رضاشاه به آن سفر کرد؛ وی از رفتن به فراتر از ترکیه به طرف غرب ابا داشت چون می‌ترسید که مشاهده فاصله ایران با اروپا او را به‌کلی فاقد انگیزه کند. بعضی از نقاط ضعف او باعث تمسخر بود ــ مثلاً، ممنوع کردن عکس‌برداری از شترها ــ ولی او را باید بر پایه کارهایی که انجام داد قضاوت کرد؛ ایران در دوره شانزده‌ساله حکمرانی او بیشتر از نیم قرن قبل از آن تغییرات کلی کرد.
pedram
جریانی فوق‌العاده داشت اتفاق می‌افتاد. یک دولت مدرن و متمرکز، تحت ریاست مردانی با درجه دکترا از فرانسه، با مبارزه‌جوییِ باندهایی از چاقوکش‌ها مواجه شده بود و ارتش و پلیس بی‌آن‌که کاری انجام دهند ناظر ماجرا بودند
امین
یک بار، وقتی زمان غذا خوردن نزدیک می‌شد و مصدق همچنان به سخن ادامه می‌داد، یکی از معاونان مجلس کلامش را قطع کرد و خواهان تنفس شد. مصدق گفت: «شکم شما به غاروغور افتاده است، اما من شکم‌ام را پر از اعتقادهایم نگاه می‌دارم.»
pedram
در رویدادی به‌یادماندنی، همسر نخست‌وزیر و راننده او که وارد خیابانی ورود ممنوع شده بودند از طرف یک افسر راهنمایی متوقف شدند. وقتی راننده به پلیس گفت که چه‌کسی مسافر اتومبیل است، افسر گفت: «برای من مهم نیست که او کیست» و اصرار کرد که باید جریمه مقرر را بپردازند. زهرا عصبانی شد و وقتی به خانه رسید نام آن افسر راهنمایی را به مصدق گفت. مصدق درنگ نکرد. بلافاصله به رئیس شهربانی تلفن زد، و دستور داد که آن افسر به ریاست راهنمایی و رانندگی ارتقای مقام پیدا کند.
pedram
صداقت و شرافت و احساس مدنیت مصدق، در کلیه کشورها برای یک رهبر ملی استثنایی بود. یکی از نخستین کارهای او در مقام نخست‌وزیر این بود که از مهندس احمد پسرش خواست از مقام معاونت وزارت راه استعفا دهد. و به مجید نوه ارشدش، که در ژنو مشغول تحصیل بود و طبق مقررات از کمک دولت به دانشجویان مقیم خارج استفاده می‌کرد، اطلاع داده شد که دیگر مبلغی از این بابت دریافت نخواهد کرد. مصدق حقوق نمی‌گرفت و وقتی به عنوان نماینده ایران به خارج می‌رفت، هزینه‌های خود و فرزندانش را شخصا می‌پرداخت.
pedram

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۱٫۱ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۵۵,۰۰۰
تومان