دانلود و خرید کتاب دختری با هفت اسم اثر هیئون سئو لی | کتاب کوله پشتی | طاقچه
با کد تخفیف Salam اولین کتاب الکترونیکی‌ات را با ۵۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب دختری با هفت اسم اثر هیئون سئو لی

کتاب دختری با هفت اسم

معرفی کتاب دختری با هفت اسم

کتاب دختری با هفت اسم نوشته‌ی هیئون سئو لی و داستان فرار یکی دیگر از انسان‌هایی است که در حصاری دردناک و تاریک و در زندانی بزرگ و خوف‌آور به اسم «کره‌ی شمالی» روزگار می‌گذراندند. یک رژیم کمونیست و ستمگر که مدت‌ها کشور خود را برای مردم چشم و گوش بسته و از همه‌جا بی‌خبر خود، بهترین کشور روی زمین معرفی کرده‌ و سال‌ها آنها را شست‌وشوی مغزی داده‌ بود.

درباره کتاب دختری با هفت اسم

نگاهی فوق‌العاده و غیرقابل توصیف به زندگی از زبان هیئون سئو لی در کتاب دختری با هفت اسم: فرار از کره شمالی. از بی‌رحم‌ترین و مخفی‌‌کارترین کارهای جهان مبارزه‌ی وحشتناک یک زن برای فرار از زندان و دستگیری و رساندن خانواده‌اش به آزادی است. کتابی که در سال ۲۰۱۵ منتشر شد و خیلی زود در لیست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک‌تایمز قرار گرفته و نامزد جایزه‌ی بهترین اتوبیوگرافی به انتخاب گودریدز شد.

در ابتدای کتاب دختری با هفت اسم کره شمالی را از نگاه کودکی می‌بینیم و وضعیت اجتماعی و سیاسی و نا‌اگاهی مردم قابل باور نیست، ولی هرچه پیش می‌رویم با رشد و آگاهی ذهنی نویسنده برایمان قابل باور می‌شود.

نویسنده ابتدای کتاب درباره اسم خود می‌گوید: «اسم من هیئون سئو است. این نه اسم زمان تولدم است و نه اسمی که شرایط مختلف به من تحمیل کرده باشد؛ بلکه اسمی است که خودم بعد از اینکه به آزادی رسیدم انتخاب کردم. “هیئون” به‌معنای آفتاب است و “سئو” به‌معنای بخت و اقبال. این اسم را انتخاب کردم تا زندگی‌ام را در روشنایی و گرما ادامه دهم و دیگر به تاریکی برنگردم.»

هیئون سئو لی یکی از میلیون‌ها نفری بود که کودکی‌اش را در کره شمالی در دام رژیم مخفی‌کار و ظالم کمونیست گذراند. خانه‌ی کودکی او که در مرز چین بود، او را در شرایط بالاتری از کشور زندانی‌‌اش قرار می‌داد، وقتی سال ۱۹۹۰ قحطی آمد، او شروع به فکر و پرسش از اطرافیان خود کرد و متوجه‌ی دروغ‌های کشورش شد و نمی‌توانستند به گفته‌ی دولت بهترین کشور جهان باشند. در سن هفده سالگی تصمیم به فرار گرفت، نمی‌توانست برای باز کنار خانواده بودن دوازده سال صبر کند و دلیل نام‌گذاری کتاب دختری با هفت اسم، تعداد اسم‌هایی است که او در دوران مختلف زندگی، خارج مرز‌های کره شمالی برای محافظت از خودش گفته است و این مشکلات هویتی مهاجران کره‌شمالی را به تصویر می‌کشد.

این کتاب دارای سه بخش است. بخش اول مربوط به کودکی و نوجوانی هیئون سئو لی است که در کره‌ی شمالی می‌گذرد. بخش دوم روز‌ها و اتفاقاتی است که پس از فرار برایش اتفاق افتاده است و بخش اخر و پایانی کتاب دختری با هفت اسم مربوط به دورانی است که برای اولین بار و به خاطر گرفتن شهروندی کره‌جنوبی وارد آن می‌شود.

چرا باید کتاب دختری با هفت اسم را مطالعه کنیم؟

در کتاب دختری با هفت اسم می‌توانیم با مشکلاتی که بیشتر مهاجران کره شمالی با آن مواجه هستند آشنا شویم و سختی‌های آنان برای فرار از این کشور را بیشتر درک کنیم.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

کتاب دختری با هفت اسم کتابی با موضوع تاریخی، سیاسی، الهام‌بخش به همراه روایت زندگی‌نامه‌ای سرشار از فراز و نشیب است، مهاجرانی که از کشورشان دورند و به سختی‌های زیادی دچارند. اگر به این موضوعات علاقه‌مند هستید و به تاریخ، سرزمین، مردمان و حاکمان کره‌شمالی کجنکاو هستید و دوست دارید همه‌چیز را بدانید، این کتاب برای شما مناسب است و پیشنهاد می‌کنم بخوانید.

درباره هیئون سئو لی

هیئون سئو لی نویسنده‌ و فعال حقوق بشر متولد سال ۱۹۸۰ در کره‌شمالی است، حاصل ازدواج اول مادرش است و یک برادر ناتنی دارد، وقتی نوجوان بود پدرش فوت کرد و اداره‌ی زندگی به گردن مادرش می‌افتد، در ۱۷ سالگی به‌خاطر زندگی در نزدیکی مرز چین و کره از روی کنجکاوی کشورش را برای همیشه و برای ساختن زندگی جدیدی ترک می‌کند.

کتاب دختری با هفت اسم نوشته هیئون سئو لی

او به خاطر فرار از کشورش و حضور غیرقانونی در چین و سرانجام پناهنده شدن در کره‌ی جنوبی کتاب دختری با هفت اسم را نوشت، بعد از گرفتن شهروندی خود از کره جنوبی، به کشورش بازگشت تا خانواده‌اش را ببیند. هیئون سئو لی با وجود سختی و مانع‌های زیاد مادر و برادر خودرا نیز ار طریق چین به کره‌جنوبی اورد.

فهرست کتاب دختری با هفت اسم

بخش اول: بهترین کشور دنیا

بخش دوم: در قلب اژدها

بخش سوم: سفر به تاریکی

تکه هایی از کتاب دختری با هفت اسم

با صدای گریۀ مادرم از خواب بیدار شدم. مین‌هو، برادر کوچکم، هنوز روی زمین کنار من خواب بود. ناگهان پدرم سراسیمه وارد اتاق شد و فریاد زد «بیدار شین!»

دست‌های ما را کشید، هلمان داد و از اتاق بیرون کرد. مادرم پشت‌ سرش بود و مثل بید می‌لرزید. آسمان صاف بود. غروب شده بود و هوا رو به تاریکی می‌رفت. مین‌هو هنوز گیج خواب بود. به خیابان رفتیم و سرمان را سمت خانه چرخاندیم. تنها چیزی که به چشم می‌خورد دود سیاه روغنی بود که از پنجرۀ آشپزخانه بیرون می‌زد و شعله‌های سیاه آتش که روی دیوارهای بیرون خانه زبانه می‌کشید.

در کمال تعجب دیدم پدرم با عجله سمت خانه برگشت. صدای غرش عجیبی مثل هجوم طوفان از داخل خانه به‌ گوش رسید. صدایی مثل بوم. کاشی‌های یک قسمت از سقف فرو ریخت، و گلوله‌ای از آتش مثل یک گل نارنجی‌ رنگ شن به آسمان پرتاب شد و خیابان را روشن کرد. یک قسمت از خانه غرق در آتش شد و دود غلیظ و سیاهی از بقیۀ پنجره‌ها بیرون زد.

پدرم کجا بود؟ در یک چشم‌به‌هم‌زدن تمام همسایه‌ها دورمان جمع شدند. یک نفر با سطل روی آتش‌ آب می‌ریخت-انگار با این کارش آتش‌سوزی مهار می‌شد. صدای غژغژ‌ کردن و از هم‌ گسیختن چوب‌ها بلند شد و بعد هم کل سقف آتش گرفت. .

دیگران دریافت کرده‌اند

سایر کتاب‌های کتاب کوله پشتی

مشاهده همه

نظرات کاربران

Daryaa Pary
۱۳۹۸/۰۷/۰۸

خوندن نظرات بقیه یه کم متجبم کرد. میگن چرا انقدر کتاب با موضوع فرار از کره شمالی چاپ میشه؟ مگه چندتاست دقیقن؟ من از سه تاش خبر دارم و فکر نکنم حتا اگر ده تا باشه هم تعداد زیادی محسوب

- بیشتر
𝑴𝒐𝒉𝒂𝒅𝒆𝒔𝒆✨
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

حقیقتا این کتاب منو تو بُهت فرو برد، من درباره کره شمالی جسته وگریخته میفهمیدم شبیه اینکه یکم اوضاع اونجا سخته، ولی واقعا فکر نمیکردم دراین حد باشه! درابتدا که کتابو میخوندم حس میکردم رمان علمی تخیلی باشه! اخه کی واسه

- بیشتر
زهرا
۱۳۹۹/۰۳/۰۳

کتابی بود که عاشقش شدم. خیلی شهامت میخواد دختری تک و تنها بدون پشتوانه بدون همراه از خانوادش دور بشه و در یک کشور غریب با حوادث دست و پنجه نرم کنه. من مطمینم زنان زیادی هستند که کتابی ننوشتند

- بیشتر
Sara Ghasemi
۱۳۹۸/۰۹/۰۱

اگه قطعی اینترنت ادامه پیدا کنه منم فرارمیکنم تا یکی ازینا بنویسم☺

1977054
۱۳۹۹/۰۹/۰۲

یه چیزایی تو این کتاب آدمو شدید به فکر فرو میبره و احساس میکنی چقدر آشناست

نسیم رحیمی
۱۳۹۹/۰۴/۲۲

این کتاب یک اتوبیوگرافی جالب هست و من تا زمانی که این کتاب رو نخونده بودم فکر می کردم مردم کره شمالی فقط از داشتن اینترنت محروم هستند و هیچ تصور دیگه ای در مورد نوشته های این کتاب نداشتم

- بیشتر
کتابخون
۱۳۹۹/۰۹/۱۲

ترجمه عالی و روان و دیدگاه بدون غرض نویسنده و به دور از قضاوت و سوگیری اش و قدردانی هاش واقعا برام قابل احترام بود گاهی به یاد کتاب هیچ دوستی به جز کوهستان می افتادم سختی های غریبی در وطن و

- بیشتر
arash
۱۳۹۸/۰۸/۱۵

پیشنهاد میکنم بخونیدش هم اطلاعات خوبی از وضعیت کره شمالی میده و هم ماجرای این دختر واقعا جالب بود یکی از سریعترین کتابهایی بود که خوندم. باورم نمیشه یک آدم اینقدر خوش شانس باشه ( هرچند از جغرافیای تولد شانس

- بیشتر
ملیحه
۱۳۹۷/۱۱/۰۷

من عاشق اینام که میان با نارضایتی میگن بازم فرار از کره شمالی. خب شما نخونید کسی مجبورتون کرده مگه؟

MysM
۱۳۹۹/۰۸/۲۰

این همه مقاومت و سرسختی شخصیت اصلی خیلی واسم الهام بخش بود. یکی از بهترین کتابایی بود که خوندم و به جرات میتونم بگم خط داستانی به شکلی بود که خیلی وقتا حین خوندش هیجان زده میشدم یا حتی گاهی حس

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۱۱۰۶)
حتی از عروسک‌هایی که با آنها بازی می‌کردیم به‌عنوان ابزار آموزش‌های ایدئولوژیکی استفاده می‌شد. اگر من از آجرهای ساختمان‌ها قطاری می‌ساختم، معلم به من می‌گفت که بهتر است قطار را به کرهٔ جنوبی برانم و بچه‌های گرسنهٔ آنجا را نجات دهم. مأموریت من این بود که آنها را به خانه و به آغوش رهبر کبیر بزرگوار برگردانم. اکثر شعرهایی که سر کلاس می‌خواندیم درمورد متحدکردن کره بود. این موضوع خیلی روی قلب من تأثیر می‌گذاشت چون به ما می‌گفتند که بچه‌های کرهٔ جنوبی لباس‌های پاره و کهنه می‌پوشند، در انبارهای آشغال دنبال غذا می‌گردند و از ظلم زجرآور سربازان آمریکایی رنج می‌کشند، چون آمریکایی‌ها آنها را هدف تمرینات نظامی خود قرار می‌دهند، با جیپ از رویشان رد می‌شوند و یا آنها را مجبور می‌کنند که کفش‌هایشان را واکس بزنند.
goli.sh
هیچ‌چیز به‌اندازهٔ نیاز، تو را موفق به یادگیری نمی‌کند
کتابخوار
همیشه تاریک‌ترین نقطه درست زیر شمع است.
MaRy
انسان‌های مهربانی که دیگران را در اولویت قرار می‌دهند اولین کسانی هستند که می‌میرند. و ظالمان و خودخواهان جان سالم به‌در می‌برند.
goli.sh
تلویزیون با صدایی لرزان و پر از احساس توضیح می‌داد که چطور رهبر عزیزمان در همدردی با مردم مصیبت‌کشیده‌اش، غذاهای ساده مثل کوفته‌برنجی و سیب‌زمینی می‌خورد. اما در صفحهٔ تلویزیون مثل همیشه چاق‌وچله و پروار به‌نظر می‌رسید. برای‌اینکه دولت حواس مردم را از وضعیت اقتصادی پرت کند، خبرهای طولانی و بی‌وقفه‌ای نشان می‌داد از بازدیدهای کیم جونگ‌ایل به پایگاه‌های نظامی و پدافندها، که البته بی‌تأثیر به‌نظر می‌رسید. همه‌جا صحبت از این بود که تنها راه حل، جنگی است به‌منظور متحد شدن با کرهٔ جنوبی.
❤ محمد حسین ❤
هجده‌ساله شده بودم و سنم به حدی رسیده بود که در انتخابات کرهٔ شمالی رأی بدهم. انتخاباتی که در آن همیشه کیم جونگ‌ایل با صددرصد آرا برگزیده می‌شد.
goli.sh
همهٔ ما شهروندانی مساوی بودیم که در بهترین کشور دنیا زندگی می‌کردیم. رهبرانمان زندگی‌شان را وقف آسایش ما کرده بودند. مگر این‌طور نبود؟
goli.sh
این مأموران حراست در سطح شهر پرسه می‌زدند و به‌دنبال صدها کره‌ای متخلف می‌گشتند که قوانین اجتماعی را نقض کرده‌اند-هرکسی که شلوار جین می‌پوشید، مردهایی که موهایشان کمی بلند بود، زن‌هایی که گردن‌بند می‌انداختند یا از عطر خارجی استفاده می‌کردند-تمام اینها غیراجتماعی بود و نمادی از فساد اخلاقی و افتادن در دام نظام سرمایه‌داری به‌شمار می‌رفت.
Elahe Zamani
ترک‌کردن کرهٔ شمالی به ترک‌کردن هیچ کشوری شباهت ندارد. بیشتر شبیه رفتن از جهانی دیگر است. هرچقدر هم از آن دور شوم، بازهم جاذبه‌اش رهایم نخواهد کرد. حتی برای کسانی که در آن کشور، رنج زیادی کشیده‌اند و از جهنم فرار کرده‌اند هم ممکن است زندگی در دنیای آزاد چنان دشوار باشد که برای کنارآمدن با آن و یافتن خوشبختی دست‌وپا بزنند. حتی بعضی از آنها تسلیم می‌شوند و به زندگی در آن جای تاریک برمی‌گردند-درست مثل خود من که وسوسه شدم برگردم، آن‌هم بارها.
Zahra🌿
معمولاً در کرهٔ شمالی، رشوه‌دادن هر مشکلی را حل می‌کند و هر قانون سخت و ایدئولوژی مزخرفی را دور می‌زند.
ડꫀꪶꫀꪀꪮρꫝⅈꪶꫀ

حجم

۶۳۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

حجم

۶۳۷٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۳۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۲۷,۳۰۰
۳۰%
تومان