دانلود و خرید کتاب چیدال می‌دنی؟؛ چگونه فارسی حرف بزنیم یا نزنیم؟ سیدمحمد صاحبی
تصویر جلد کتاب چیدال می‌دنی؟؛ چگونه فارسی حرف بزنیم یا نزنیم؟

کتاب چیدال می‌دنی؟؛ چگونه فارسی حرف بزنیم یا نزنیم؟

معرفی کتاب چیدال می‌دنی؟؛ چگونه فارسی حرف بزنیم یا نزنیم؟

«چیدال می‌دُنی؟» یکی از کتاب‌های مجموعه «طنز نوجوان» سوره مهر است. هر یک از کتاب‌های این مجموعه بر یکی از موضوعات روز جامعه اعم از فرهنگی و اجتماعی تمرکز دارد و کتاب حاضر درباره «وضعیت زبان فارسی» در جامعه است. سید محمد صاحبی در این کتاب به زبان طنز و در پنج فصل وضعیت زبان فارسی امروز را به نقد کشیده است: «کاروُ زدن. لُقمم بود. گف بگ پس ده. گف سیته.» سه جمله‌ای که در بالا آمده است. همان حکایت معروف از استاد سخن، شیخ اجلّ، مشرف الدین ابومحمّد مُصلِح‌الدین بن عبدالله، نامور به سعدی شیرازی‌علیه الرحمه است که به زبان خلاصه‌گوییِ گروهی از پسران هزارهٔ دومِ صدهٔ سومِ دههٔ هفتاد هجری شمسی برگردان شده است. قواعد و تحلیل و اینا همه با هم، با بررسی قاعدهٔ بسیار مشهودی که در این‌گونه از زبان که به زبان خُلص (خلاصه‌گویی) معروف است به چشم می‌خورد، حذف بی‌محابای حروف، کلمات، جملات و پاراگراف‌ها و در مواردی صفحات است. این جایگاه از حذف، در مرتبه‌ای قرار دارد که حذف به قرینهٔ لفظی و معنوی را پشت سر گذاشته و به درجهٔ قرینهٔ عرفانی رسیده است. همان‌طور که مشاهده کردید، بند اول حکایت، کُمپِلِت در دو واژه خلاصه‌سازی شد: کاروُ زدن ترجمهٔ کوتاه: کاروان مورد سرقت واقع شد. بند دوم نیز به سه جملهٔ کوتاه تبدیل شده که برای انتقال مفهوم چاره‌ای جز نگه داشتن این سه جمله نبوده وگرنه در زبان خُلص استفاده از سه جمله برای بیان یک بند، شدیداً اُفت دارد. لقمم بود. گف بگ پس ده. گف سیته ترجمهٔ کوتاه: لقمان هم در کاروان حضور داشت. به او گفتند بگو مال ما را پس بدهند. وی در جواب گفت: ضایع است.
fa bahrami
۱۳۹۷/۱۰/۰۳

تلاش نویسنده برای تحلیل این همه زبان من درآوردی رایج تو مکالمات مجازی واقعا ستودنیه..خوندنش برای هرکسی لازمه خصوصا مبتلایان بهش ! 😅

سارا موحدی
۱۳۹۷/۰۹/۰۵

جالبه و خیلی به درد این زمانه میخوره

علی عزیزی
۱۳۹۸/۱۰/۰۸

اصلا به درد خوندن نمیخوره وقت و پولتون رو هدر ندید احساس میکنم نویسنده سعی کرده فقط صفحات رو پر کنه

اصنشم نی خوام = دوست ندارم باهات قهلم = با تو قهر هستم نوموخوام شداتو بشنفم = نمی‌خواهم صدایت را بشنوم نیدونم = نمی‌دانم قلبمو شیچوندی = قلبم را شکاندی نیخولم = نمیخورم بویو گمسو = برو گمشو
سپیده
همیشه آنچه برای خود می‌پسندیم را برای دیگران هم نپسندیم، چون ممکن است آنچه که مورد پسند ما باشد مورد پسند دیگران نباشد، مثلاً اگر پیراهنی با زمینهٔ بنفش و گل‌های ارغوانی را می‌پسندیم، آن را روز پدر به پدرمان تقدیم نکنیم چراکه به احتمال غریب به یقین، مورد پسند او نیست.
fa bahrami
این شاخه از زبان را که عموماً در گفتار رایج است، معمولاً از زبان افرادی می‌شنویم که اخیراً به دوران رسیده و بعضاً به‌طورکلی از دوران سبقت گرفته‌اند.
fa bahrami
تست (۲ ـ ۱): عبارت «عص دم یونی بی‌دنب مَ. ماش بیر. پیدم. سوچ دس میلده. روم بیه بیکلچه.» به چه معناست؟ ۱. به هیچ معنایی نیست. ۲. به آن معناست. ۳. عصایی با دسته‌ای حاوی بار الکتریکی، آغشته به دنبه و ماش، یک پیاده رو را طی کرده و سوت زنان دست‌هایش را به هم می‌مالد. در روم کله‌پاچه نیست. ۴. عصری، دمِ دانشگاه بیا دنبال من. ماشین بیار من پیاده اومدم. سوئیچ دست میلاده. آروم بیا صفحه کلاچ نداره ماشین.
fa bahrami
شیمَکونی؟ = در حال حاضر مشغول چه کاری هستی؟ قلبونت بلم = قربانت بروم قلبونت بسم = قربانت بشوم تطولی؟ شطول مطولی؟ = حالت چطور است؟ چطوری؟ چیدال می‌دنی؟ = چه کار میکنی؟ اصنشم نی خوام = دوست ندارم
سپیده
لُمان حَچیم تو کایفان بوسش، یهی بِس جُف، بسون بیو ندُیسَن مای میو، حیفه خو، جُف: خو سایع اس باینا حف بشسنم.
سپیده
هرچیزی غیرمستقیمش از مستقیمش بهتر است.
"Shfar"
فصل یکم: زبان عجیجم یا جوجولی برای یافتن پاسخی منطقی به پرسشی که در بخش پیش مطرح شد، به متن ذیل توجه کنید: «عَه یه کایفان تو یویان دُیدا دُیدی کَیدن، هَی چی دایشَن بُلدن. بازَیگونیا حیوونیا گِیه کَیدن جُفَن تویو خُیا مای مایو نَدُیسین، فایه ندایش.
سپیده
آنی یا چه مویییانه بُدُلَد نتوان بُلد اَیو به شِیقَل سَنگ با شِیَه دِی سه شود جُفتَن و وَسش نَلَود میش آیَنی بَل شَنگ»
سپیده
(مدیونید اگر فکر کنید این مقدمه از ویکی‌پدیا کپی شده، جداً می‌گم، مدیونید.)
پسری که الان هستم!!

حجم

۴۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

حجم

۴۳٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۵

تعداد صفحه‌ها

۴۸ صفحه

قیمت:
۱۶,۰۰۰
۸,۰۰۰
۵۰%
تومان