دانلود و خرید کتاب خنده را از من بگیر جواد ماه‌زاده
تصویر جلد کتاب خنده را از من بگیر

کتاب خنده را از من بگیر

معرفی کتاب خنده را از من بگیر

«خنده را از من بگیر» داستان سه نوجوان است با نام‌های امیر، مهدی و علی و در زمان جنگ می‌گذرد. شهر کرج به عنوان شهری که مستقیم درگیر جنگ نبوده در همان دوران بحبوحه جنگ نیز بیشتر درگیر حواشی جنگ شده بود و این موضوع اصلی و خط داستانی رمان به‌شمار می‌آید. در محله‌ای در خیابان بهار کرج، خانواده‌ای کُرد برای فرار از بمباران‌‌های شهرشان به آنجا عزیمت می‌کنند. دو نوجوانی که پیش از ورود این خانواده دوست‌های صمیمی هم بوده‌اند با پسر این خانواده که همسن و سال آنها است دوست می‌شوند و رابطه دوستی آنها به خانواده‌هایشان کشیده می‌شود. رابطه نزدیک این سه نفر با وجود تمام اختلافات کوچک فرهنگی‌ای که دارند داستان را بی‌نهایت شیرین کرده ولی بیشترین جاذبه کتاب به خاطر استفاده هوشمندانه نویسنده از نوستالژی‌های آن دوره است. حتی بافت محله و نزدیکی همسایه‌ها، نوع بازی آن دوران، ویدئو و فیلم‌های غیر مجازی که با هزار ترس و لرز بین همسایه‌ها رد و بدل می‌شد و خیلی چیزهایی از این قبیل. در بخشی از کتاب می‌خوانیم: « بابا سینه در را هل داد و مامان آمد تو. همین که من را روی پله دید، چادرش را تا چانه پایین کشید و دماغش را زیر چادر گرفت و همانجا جلوی در نشست لب باغچه. بابا هم پشت سرش تو آمد و در را پیش کرد. تکیه داد به درو از پاکت سیگارش یکی برداشت و به لب گذاشت. شانه‌های مامان زیر چادر بدجور می‌لرزید. توی دستمالش فین می‌کرد و سرش را تکان تکان می‌داد و باز شانه‌هایش شروع می‌کرد به لرزیدن. بابا سیگار به لب ایستاده بود. زل زده بود بالای سر من و همین طور که حواسش جای دیگر بود با دست‌هایش آرام توی جیب‌ها دنبال کبریت می‌گشت. زیر چانه‌اش می‌پرید. وقتی جیب پیراهنش را هم گشت و چیزی نصیبش نشد، یکهو انگار هوشیار شده باشد، نگاهش را پراند توی چشم‌هایم و من هم قبل از این‌که حرفی بزند خودم دویدم توی خانه و ازروی اجاق گاز کبریت را برداشتم. قابلمه روی گاز سر رفته بود و یک مشت نخود و سبزی هم سرریز شده بود روی اجاق...».
محبوبه غلامی
۱۴۰۰/۰۳/۱۸

عالیه

حجم

۱۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۳ صفحه

حجم

۱۹۱٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۷

تعداد صفحه‌ها

۲۶۳ صفحه

قیمت:
۵۹,۰۰۰
تومان