دانلود و خرید کتاب سهراب سپهری سهراب سپهری
تصویر جلد کتاب سهراب سپهری

کتاب سهراب سپهری

نویسنده:سهراب سپهری
انتشارات:طاقچه
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۵از ۴۰۶ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سهراب سپهری

سهراب سپهری در ۱۵ مهر ماه ۱۳۰۷ در شهر کاشان به دنیا آمد. از کودکی به هنر و ادبیات علاقه ای وافر داشت. نقاشی می‌کرد، تار می‌ساخت و خط خوبی هم داشت. دوره کودکی سپهری در کاشان گذشت و دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید.او دانش‌آموزی منظم و درس‌خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش‌نویسی علاقه‌مند بود.در مهرماه ۱۳۱۹ سپهری به دوره دبیرستان قدم گذارد و در خرداد ماه ۱۳۲۶ آن را به پایان رساند. از سال چهارم دبیرستان به دانش سرا رفت و در آذر ماه ۱۳۲۵ یعنی اندکی بیش از یک سال بعد از به پایان رساندن دوره دو ساله دانش سرای مقدماتی به استخدام اداره فرهنگ کاشان (اداره آموزش و پرورش) در آمد و تا شهریور ۱۳۲۷در این اداره ماند. سال بعد او به دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران رفت و نخستین دفتر شعرهایش را نیز چاپ کرد. مشفق کاشانی با دیدن شعرهای سپهری پیش بینی کرد که او در آینده آثار ارزشمندی به ادبیات ایران هدیه خواهد داد. سپهری دومین مجموعه شعر خود را با نام«زندگی خواب‌ها» در سال ۱۳۳۲ سرود و در همین سال بود که دوره لیسانس نقاشی را نیز در دانشکده هنرهای زیبا با رتبه اول و دریافت نشان اول علمی به پایان رساند. در سال ۱۳۴۰ مجموعه «آوار کتاب» را منتشر کرد که شامل سه دفتر «شرق اندوه»، «آوار آفتاب» و «زندگی خواب‌ها» بود. شهرت سپهری از سال ۱۳۴۴ و با انتشار شعر بلند «صدای پای آب» آغاز شد. در این شعر محتوای ویژه‌ی شعر سپهری فرمش را می‌یابد و فرم و محتوای شعر سپهری به هماهنگی می‌رسند. این شعر که روز به روز بر شهرت و محبوبیت او افزود، اولین‌بار در فصلنامه‌ی آرش در آبان همان سال منتشر شد. در سال ۱۳۴۵با انتشار شعر بلند«مسافر» که یکی از درخشان‌ترین شعرهای فارسی است سپهری بزرگی خود را به دنیای ادبیات ثابت کرد. «جحم سبز» هفتمین مجموعه شعری سپهری و کامل‌ترین آنها است و هشتمین و آخرین مجموعه شعری او «ما هیچ، ما نگاه» است. در این کتاب بر خلاف «حجم سبز» و دو شعر بلند «صدای پای آب» و «مسافر» شاعر روی به یأس دارد. اما یأسی که جز از حوزه ذهن رنگین سپهری بیرون نمی‌تراود. سپهری در سال ۱۳۵۵ تمام هشت دفتر و منظومه خود را در «هشت کتاب» گرد آورد. سهراب در سال ۱۳۵۹ از بیماری سرطان خون درگذشت. مجموعه اشعار او در طاقچه، برگرفته از وبگاه ادبی گنجور است.

m.e.m.t
۱۳۹۸/۰۱/۱۴

اهل کاشان است... قلمش هم عالی است... روزگارش بد نیست؟ من نمی دانم چرا حس میکنم روزگارش خوش نسیت؟ ذوق داشت ، شوق داشت ولی شاید شانس نداشت... زیر خرواری از خاک خوابیده است و می بیند: آب را گل می کنند ... کبوتر ها را می

- بیشتر
#انسان_بمانیم
۱۳۹۸/۱۲/۰۱

پنج وارونه چه معنا دارد؟ خواهر کوچکم این را پرسید من به او خندیدم کمی آزرده و حیرت زده گفت: روی دیوار و درختان دیدم باز هم خندیدم، گفت: دیروز خودم دیدم پسر همسایه پنج وارونه به مینو میداد آنقدر خنده برم داشت که طفلک ترسید بغلش کردم

- بیشتر
hosh
۱۳۹۷/۰۹/۲۲

زندگی سوت قطاریست که در خواب پلی می پیچد

Z.H
۱۳۹۸/۰۹/۰۳

خدایش بیامرزد.....لطفابرای شادی روحش صلوات بفرستید🌹🌹

Aramesh
۱۳۹۸/۰۳/۲۱

من نمیدانم که چرا میگویند اسب حیوان نجیبی است کبوتر زیباست و چرا درقفس هیچ کسی کرکس نیست گل شبدر چه کم از لاله ی قرمز دارد چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید..... . . . . قسمت"صدای🔈 پای👞 آب 💧"عالیه 👌👌👌حتما بخونید📖📖📖.این هم یه تیکه

- بیشتر
ar_mohammadzadeh
۱۳۹۹/۰۹/۰۸

#سهراب_سپهری در سرودن #شعر سبک و سیاق مختص خودش را داره و لذا باعث تمایز اون شده، از طرفی ورود برخی واژه ها ممکن هست که فهم رو دچار چالش کنه(بنظرم برخلاف اشعار کلاسیک، نباید زیاد دنبال معنی کردن اشعار

- بیشتر
ݥحَّدٽہ
۱۳۹۹/۰۳/۲۶

زیبایی بی وسعت ✨

helya.B
۱۳۹۹/۰۹/۲۱

فوق العاده زیبا و عمیق میشه با تک تک جملات همراه شد و از همراهی با اونها لذت برد و آموخت 👌👌👌

lFatemehZahra
۱۳۹۸/۱۲/۱۳

محبوب ترینِ تکرار نشدنیِ من ...! 📚

هرگز
۱۳۹۹/۱۱/۲۳

چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید. سهراب اشعار زیبایی دارند مخصوصا شعر صدای پای آب. به شخصه پیشنهاد می کنم که اشعار این شاعر بزرگ رو بخونید👌👌👌

زمین باران را صدا می زند ، من تو را
Harmony
زمین باران را صدا می زند ، من تو را.
ارغوان:)
پرده را برداریم : بگذاریم که احساس هوایی بخورد
⚽️ kaka ⚽️
وسیع باش،و تنها، و سر به زیر،و سخت.
Giti Nava
دوستانی ، بهتر از آب روان
Harmony
نیست رنگی که بگوید با من اندکی صبر ، سحر نزدیک است: هردم این بانگ برآرم از دل : وای ، این شب چقدر تاریک است!
"Shfar"
دوستان من کجا هستند؟ روزهاشان پرتقالی باد!
『sachli』
و نپرسیم کجاییم، بو کنیم اطلسی تازه بیمارستان را.
Mafano
کجاست جای رسیدن ، و پهن کردن یک فرش و بی خیال نشستن
چوغوروک
دوستان من کجا هستند؟ روزهاشان پرتقالی باد!
Dina
او و ثانیه ها بهترین کتاب جهان را
رایــحہ!
کجاست هسته پنهان این ترنم مرموز ؟
مستورع
سکوت ما به هم پیوست ، و ما ما شدیم .
『sachli』
زندگی خالی نیست: مهربانی هست، سیب هست، ایمان هست. آری تا شقایق هست، زندگی باید کرد. در دل من چیزی است، مثل یک بیشه نور، مثل خواب دم صبح و چنان بی‌تابم، که دلم می‌خواهد بدوم تا ته دشت، بروم تا سر کوه. دورها آوایی است، که مرا می‌خواند.
.Keyta.
من کتابی دیدم ، واژه هایش همه از جنس بلور.
شادی
به سراغ من اگر می‌آیید، نرم و آهسته بیایید، مبادا که ترک بردارد چینی نازک تنهایی من.
سرو
یک نفر آمد کتاب های مرا برد.
رایــحہ!
قایقی خواهم ساخت، خواهم انداخت به آب. دور خواهم شد از این خاک غریب
;𝗕𝖺𝗁𝗮𝗋𝖾𝗵
خودم را گم کرده ام.
فضانورد اقیانوس👩🏻‍🚀💙
جهان آلوده خواب است و من در وهم خود بیدار
منتظر

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

حجم

۷۶٫۰ کیلوبایت

قیمت:
۵,۰۰۰
تومان