دانلود و خرید کتاب شهر خفتگان در‌ گردنبند جادویی (جلد سوم) سید سعید جدیری
تصویر جلد کتاب شهر خفتگان در‌ گردنبند جادویی (جلد سوم)

کتاب شهر خفتگان در‌ گردنبند جادویی (جلد سوم)

معرفی کتاب شهر خفتگان در‌ گردنبند جادویی (جلد سوم)

«شهر خفتگان در‌ گردنبند جادویی» جلد سوم از مجموعه رمانی تخیلی و سه جلدی برای نوجوانان است که به قلم نویسنده جوان ایرانی «سید سعید جدیری» نوشته شده.

رمان «شهر خفتگان در‌ گردنبند جادویی» میان خرافه، رویا، خواب و بیداری اتفاق می‌افتد و داستان‌های جذابی را برای نوجوانان داستان که ناخواسته درگیر آن شدند رقم می‌زند. آنها در دنیایی عجیب اسیر شدند و برای برگشتن به دنیای خودشان تلاش می‌کنند.

این کتاب در ادامه «جلد دوم، شهر خفتگان در پسرعموهای افسانه‌ای» و «جلد اول، شهر خفتگان در طالع نحس» نوشته شده‌است.

در قسمتی از کتاب می‌خوانیم: «فردای آن روز، صبح خیلی زود چشم‌هایم را باز کردم و بعد از این‌که کش و قوسی به بدنم دادم از جایم بلند شدم و روی تخت نشستم. به دور اطرافم نگاهی انداخته و بعد به افسون که بالای تخت روی حریر خوابیده بود نگاهی انداختم. دوباره سر جایم دراز کشیدم و به اتفاقاتی که افتاده بود اندیشیدم و در مغزم سعی کردم به همهٔ آن‌ها نظم خاصی بدهم.

امروز روز حادثه‌سازی بود. اگر گردنبند را پیدا می‌کردم می‌توانستم طلسم داخل قلعه را بشکنم و تمام مردم را نجات دهم و بعد از آن، ما می‌توانستیم به دنیای خودمان برگردیم. فکر این‌که به زمان خودمان برگردیم به شدت خوشحالم می‌کرد. یعنی می‌شد که دوباره خانواده‌ام را ببینم؟ شاید هم در یک خواب عمیقی به سر می‌بردم. درست است که چندین‌بار به این موضوع فکر کرده بودیم اما بعضی وقت‌ها با خودم می‌گفتم: شاید این یک خواب عمیق و طولانی‌ترین روز سال هستش.»

شهر خفتگان در‌ نفرین جادوگر پیر
سید سعید جدیری
شهر خفتگان در پسر عموهای افسانه‌ای
سید سعید جدیری
شهر خفتگان در طالع نحس
سید سعید جدیری
پسران نشان‌دار؛ افسانه‌ی شهر هزار گنبد
جوزف فازمن
پسران نشان‌دار؛ سرانجام مرگ
جوزف فازمن
پسران نشان‌دار؛ تغییر و عطش
جوزف فازمن
پسران نشان‌دار؛ اتفاقات ناخواسته
جوزف فازمن
میدگارد ۲
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
پیشتازان و اربابان مرگ - جلد نخست -طلوع تاریکی
نیما کهندانی
خورشید نفرین شده (جلد اول؛ طلوع خورشید)
زهرا افشار زیبا
میدگارد ۴
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
میدگارد ۳
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
میدگارد ۵
احمدرضا صالحی‌سیف‌آبادی
بلگراد: جلد دوم؛ملکه‌ی جادو
دیوید ادکینز
عِدِن، فرزند اهریمن؛ جلد دوم
آرمان میرزایی
خوشید نفرین شده (جلد دوم؛ غروب خورشید)
زهرا افشار زیبا
عِدِن، عشق و خون؛ جلد اول
آرمان میرزایی
نبرد خدایان (جلد چهارم)
مرتضی رضایی
دانش آتش
ماریا وی اسنایدر
نبرد خدایان (جلد اول؛ فرستاده اهریمن)
مرتضی رضایی
آروین
۱۳۹۸/۰۶/۱۷

عالیه.حرف نداره حتما بخونید.انقد خوبه من منتظر جلد چهارمش هستم. این جلد سه هستش. من این زیر اسم جلد های دیگه ش رو نوشتم. ((جلد اول)شهر خفتگان در طالع نحس) ((جلد دوم)شهر خفتگان در پسر عمو های افسانه ای) ((جلد سوم)شهر خفتگان در گردنبند جادویی) ((جلد

- بیشتر
homayun
۱۳۹۸/۰۳/۰۳

عالیه پسر یعنی تو ایرانم اینطور نویسنده های داریم.دمش گرم به خدا

شکوفه
۱۳۹۸/۰۷/۲۶

خوب بود موفق باشی

meelisaa
۱۳۹۷/۰۸/۳۰

خیلی قشنگ‌ بوود

ارمین عبدلی
۱۳۹۹/۰۷/۱۷

سلام کتاب بسیار عالی در دسته بدنی فانتزی بود . این بهترین کتابی بود که بعد از میدگار خواندم به شما توصیه میکنم حتما این مجموعه چهار جلدی را بخوانید.

عارفه
۱۳۹۸/۰۵/۲۸

عالیه کاش میشد رایگان بشه

zeinab_ghanbaryian
۱۴۰۲/۰۵/۲۷

اگه دوست دارید سرنوشت پسرعموهای افسانه ای رو دنبال کنید بپرید تو کتاب من که نباید چیزی بگم هرکی جلدهای قبلو خونده خودش میدونه توی دنیای آقا سید سعید جادوگر، چه خبرای نسبتا جذابیه. البته بگم: به پای هری‌پاتر یا بازی

- بیشتر
کاربر ۵۰۹۳۸۹۸
۱۴۰۲/۰۱/۰۴

بهترین کتاب از این مجموعه خیلی پسندیدم و بنظرم تو این کتاب داستان به اوج شکوفایی خودش رسید و نویسنده هم نسبت به کتاب اول پیشرفت چشم گیری داشت از این کتاب همه میتونن لذت ببرن(جز علمایی که هر مدل

- بیشتر
هیتلر
۱۴۰۰/۱۱/۲۳

کتاب قشنگی هست و داستان زیبایی داره فقط در جلد دوم اشتباه تایپی زیادی وجود داشت گاهی هم اسم شخصیت های کتاب رو جا به جا نوشته بود که کاملا باعث سردرگمی میشد .

......
۱۴۰۰/۰۹/۲۶

بهترین کتابی که خوندم این بوده خیلی زیبا بود دست نویسندش درد نکنه من خیلی دنبال این کتاب در کتابخانه ها میگشتم حتی از تهران سفارشش داده بودم اما متاسفانه انگار این کتاب یکی از نادرترین کتابها است و تا

- بیشتر
ساحره‌ها بدون آمادگی هر دو به دام عصا افتاده بودند و درحالی‌که زنجیرهای دیگری مثل مار از آن بیرون آمده و دور ساحره‌ها می‌پیچیدند، صداهای وحشتناکی می‌آمد. مثل این‌که چند صد نفر را هم‌زمان شلاق می‌زدند.
آروین
صدای دیگری نبود و ما به این سکوت دیوانه کننده عادت کرده بودیم؛ که ناگهان صدای رسایی از داخل عصا گفت: -قربان... خودتان فکر کنید در آن حالت ما چه حالی شدیم، من انگار از فرق سرم تا نوک پایم آب داغ ریختن و میلاد به بغل هیرداد پرید و هیرداد از ترس او را به زمین انداخت و سارا جیغ بلندی کشید و به پشت سنگ رفت و پناه گرفت و مجید در جایش خشکش
reyhane

حجم

۱۱۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

حجم

۱۱۳٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۲۱۴ صفحه

قیمت:
۳۱,۵۰۰
تومان