دانلود و خرید کتاب مرگ تاد می ترجمه رضا علیزاده

معرفی کتاب مرگ

کتاب مرگ درباره مردن است و جمع‌بندی نسبتا کاملی از آثار فیلسوفان و نویسندگان درباره مرگ است. این کتاب به شما کمک می‌کند دیدگاه متفاوتی را نسبت به مرگ به عنوان پدیده‌ای ناشناخته پیدا کنید. 

درباره کتاب مرگ

دیدن هر دو سوی مرگ شروعِ تعمق درباره آن است. مرگ، تراژیک و مستبد و بی‌‌معناست. درعین‌‌حال مرگ چون به این شیوه خاص تراژیک و مستبد و بی‌‌معناست می‌تواند دریچه‌‌ای به سرشار بودنِ زندگی بگشاید که بدون آن وجود نمی‌‌داشت. آنچه در این کتاب متناوبا با نگاه به گفته‌‌های فیلسوفان و نویسندگان درباره مرگ، به بررسی‌اش پرداخته می‌شود، نقشی است که مرگ در زندگی ما بازی می‌کند و همچنین راه‌هایی که می‌‌توانیم از سلطه آن بگریزیم و اینکه اگر بتوانیم مستقیما با آن رودررو شویم چه اتفاقی برایمان می‌افتد.

تاد می در کتاب مرگ می‌خواهد با مرگ با تمام قدرت آن رویارو شود. اگر اینطور فرض کنیم که مرگ پایان زندگی است، باید بتوانیم به این سوال پاسخ دهیم: این مسئله چه معنایی در زندگی ما دارد؟ چطور می‌توانیم همچون موجوداتی که خواهیم مرد و می دانیم که خواهیم مرد زندگی کنیم؟ تاد می، کتابش را با مروری بر آموزه‌های ادیان مختلف آغاز می‌کند و از اندیشه‌های فیلسوفان و نویسندگانی عصر باستان تا دوران مدرن می‌گوید. او همچنین با شرح تجربه‌های شخصی‌اش می‌کوشد به این پرسش‌ پاسخ دهد.

او دو رویکرد متفاوت نسبت به مرگ را با هم پیوند می‌دهد. اولی رویکردی است که مرگ را شر نمی‌داند یا دست کم نامیرایی را بدتر از مردن می‌داند و دومی رویکردی است که می‌گوید مرگ شر است اما گریزی هم از آن نیست. بهرحال او توضیح می‌دهد که برای اینکه بتوانیم با این واقعیت مسلم، زندگی کنیم باید این دو دیدگاه را با هم بیامیزیم. تلفیق آنها هم زیبایی و هم غمی به زندگی ما می‌دهد که درهم تنیده‌اند. به هر حال واقعیت این است که برای همهٔ ما مواجه شدن با مرگ خودمان دشوار است. اگر این دشواری را درک کنیم، اگر به جای متوسل شدن به توهّم یا گریز با آن رودررو شویم، شاید بتوانیم از نیروی مرگ کمک بگیریم تا از خودمان چیزی بسازیم که افسوسی برایمان باقی نماند. 

خواندن کتاب مرگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟ 

اگر مقوله مرگ و مردن برای شما دغدغه‌ای ذهنی شده و مدام به آن فکر می‌کنید، پیشنهاد می‌کنیم این کتاب را حتما بخوانید. به خصوص اگر به دنبال نگاهی بر پایه و اساس فلسفه و منطق هستید، این کتاب می‌تواند برای شما مناسب باشد و به بسیاری از سوال‌های شما پاسخ دهد. کتاب صوتی مرگ هم در طاقچه موجود است و می‌توانید اگر به شنیدن کتاب‌ها علاقه دارید، آن را برای خودتان تهیه کنید.

همچنین خواندن این کتاب را به علاقه‌مندان به کتاب «خیره به خورشید» نیز پیشنهاد می‌کنیم.

Mohammad
۱۴۰۱/۰۹/۱۴

(۹-۱۴-[۲۲۲]) مرگ به همون اندازه که معنای زندگی رو تهدید میکنه، همزمان باعث شکل دهی، انسجام و معنا دادن به اون هم میشه. تاد می در این کتاب توضیحات و اطلاعات خوبی در رابطه با مرگ و نحوه کنار اومدن با

- بیشتر
Hemmat
۱۳۹۵/۰۱/۰۳

ز مردن مرا و ترا چاره نیست// درنگی تر از مرگ پتیاره نیست// ( فردوسی ) // در باره ی حقیقت مرگ کتاب های زیادی نوشته شده و سخنان حکیمانه ای از طرف بزرگان دین و دانشمندان زده شده است اما به

- بیشتر
بابک
۱۳۹۹/۰۶/۰۹

میتونم به راحتی بگم،خیلی و خیلی افکارم رو درباره مرگ تصفیه کرد و منو خیلی جلو انداخت،توصیه میکنم

hossein
۱۳۹۵/۰۱/۱۸

کتاب بسیار زیبا و آموزنده ای است. ترجمه اش هم عالیست. کاش کتاب هایی از این نوع بیشتر ترجمه شود. اگر امکانش برای مترجم باشد امیدوارم مقاله های مورد اشاره در کتاب از جمله مقاله تاماس نیگل به عنوان

- بیشتر
alireza
۱۳۹۸/۰۵/۲۷

ترجمه خوب است ولی نیازمند یک ویرایش اساسی است.بعضی از جملات کتاب از نظر جمله بندی واقعا آشفته و به هم ریخته هستند.

Arman
۱۳۹۴/۱۱/۲۰

در دوره ای هستیم که بیش از آنکه بخواهیم در مورد مرگ اطلاعات جدیدی کسب کنیم، باید که از نیروی مرگ کمک بگیریم. این اثری بسیار خوب، با ترجمه ای بسیار خوب است برای عمیق تر کردن نیروی مرگ در

- بیشتر
زهرا
۱۴۰۳/۰۵/۱۲

بشدت احتیاج داشتم راجع به این موضوع مطالعه داشته باشم ولی این کتاب خیلی خیلی خسته کننده ست و انگار نویسنده داره زیر لب با خودش حرف میزنه. جوری که اصلا نمیتونم ادامه ش بدم.

arastou1981@
۱۴۰۰/۰۲/۱۶

دیدگاه من رو نسبت به مرگ تغییر داد تا حدود زیادی

houman mansourian
۱۳۹۹/۰۱/۲۲

نکات نسبتا خوبی داره ارزش یک بار خوندن رو داره

کاربر 6707723
۱۴۰۲/۰۳/۲۸

ترجمه بسیار بد.خیلی جملات اشفته بود و اطلاعات چندانی بهتون اضافه نمیکنه.

به نحوی عمل می‌کنيم که انگار هرگز نخواهيم مرد.
Mohammad
مرگ پرده آخر نمايش است.
Mohammad
چگونه وقتی می‌بينيم باقی آدم‌ها می‌ميرند، به فکر نيفتيم که اين اتفاق ممکن است برای ما هم بيفتد.
دهقان غذاخوار
آنجا که ميل و تمنّا راهنماست، فرد رنج می‌کشد و ديگران را هم به رنج و عذاب می‌اندازد.
Mohammad
انديشيدن به مرگ به من امکان می‌دهد که خودم را از آنها کنار بکشم
Mohammad
برای کسانی که می‌ميرند، لحظه لحظه هستی منحصربه‌فرد است. اما برای ناميرايان به‌عکس فقط تکرار وجود دارد
big of big
اغلب نيمه‌شب‌ها درحالی‌که عرق سردی روی تنم نشسته بود از خواب بيدار می‌شدم و به پايان زندگی‌ام فکر می‌کردم.
Mohammad
هميشه احتمال مرگ وجود دارد. به قول معروف همين که به دنيا آمديم آن‌قدر پير هستيم که بميريم.
big of big
همين‌طور به زندگی ادامه می‌داديم، به نحوی که انگار تا ابد زنده خواهيم بود
دهقان غذاخوار
حتی شادی‌های کوچک، مثل برنده شدن تيم مورد علاقه‌مان را دستگاه ثبّات عاطفی بسيار حسّاسمان ثبت می‌کند.
دهقان غذاخوار
در معرض مرگ بودن به معنی مردن نيست، بلکه به معنی زيستن رويارو با مرگی محتوم در زمانی نامعلوم است.
محمد
بيشترِ ما دوست داريم زندگی‌مان معنا و مفهوم و اهميتی داشته باشد. دوست داريم مقصودی در آن باشد. کافی نيست بگوييم که زندگی‌مان مايه سرگرمی بود، يا تا وقتی که ادامه داشت از آن لذت برديم. منظورم اين نيست که سرگرمی و لذت نقشی در زندگی ندارد. زندگی بدون شادی چيزی نيست که کسی احتمالاً بخواهد ادامه‌اش دهد. ولی انگار چيزی بيشتر از اين‌ها لازم است.
محمد
تعجبی ندارد که بسياری از ما از رويارويی با مرگ طفره می‌رويم. مرگ مثل يک بيماری است که شفايش، تازه اگر وجود داشته باشد، بدتر از خود بيماری است. البته ساده‌ترين و معمول‌ترين راه خلاص شدن از کابوس مرگ فکر نکردن به آن است. شبيه آن غژغژ ضعيفی است که گاهی از ماشينمان می‌شنويم. شايد اگر به آن توجه نکنيم برود پی کارش. هرچند شيوه معکوس هم بهتر از اين نيست. انديشيدن دائم به مرگ هم راهی بهتر از ناديده گرفتنش نيست. چراکه انديشيدن دائمی درباره مرگ معمولاً کوششی است برای علاج يا کنترل آن. اما مرگ را نه می‌توان علاج کرد و نه کنترل. خيره شدن به پرده نمايش در آن بالا مانع از افتادنش نمی‌شود. فکر کردن مداوم به مرگ به اميد دفع خطر آن، مثل کار آدم‌های وسواسی است که دائما دست‌هايشان را می‌شويند، آنها هميشه احساس می‌کنند کثيف و ناپاکند و اميدوارند که شستن و آب کشيدن کافی تهديد آلودگی را برطرف کند. اما ميکروب هم مانند مرگ هميشه با ماست. هيچ مناسک و آدابی نيست که تهديد آنها را رفع کند، يا حتی چيزی که به ما اطمينان بدهد فاصله‌ای ميان ما و آنها وجود دارد.
Ahmad
ما ترجيح می‌دهيم با مرگ و دلهره ناشی از آن رويارو نشويم. بنابراين شيوه‌هايی از زندگی را برمی‌گزينيم که ما را از تصديق مرگ دور نگه دارد. هرچند ما انسان‌ها موجوداتی هستيم که از فانی بودنمان آگاه هستيم خودمان را به نحوی تسلی می‌دهيم که انگار از اين واقعيت آگاه نيستيم. ما چنان زندگی می‌کنيم که انگار مرگ و تهديد بی‌معنايی آن اصلاً دغدغه ما نيست.
Ahmad
ما انسان‌ها موجوداتی هستيم که موجوديتمان را نخست و پيش از هر چيز اين واقعيت مشخص می‌کند که می‌ميريم
ali73
مرگ مهم‌ترين واقعه زندگی ماست
big of big
پايان يک رمان، دست‌کم پايان اغلب رمان‌ها، صفحات قبل را به نوعی سرانجام می‌رساند. اين پايان اجازه می‌دهد که خواننده بخش‌های قبلی رمان را در پرتو تازه‌ای ببيند و به اين بخش‌ها جلوه يا جهت خاصی می‌بخشد. پايان رمان حداقل نقشی در ساختار و معنای آن بازی می‌کند. پايان يک رمان شبيه موجی است که سطح آبگيری را می‌پيمايد و به کل آن جلوه‌ای خاص می‌دهد. اما مرگ اين‌طور نيست. مرگ زندگی را به هيچ سرانجام يا تماميتی نمی‌رساند، هيچ معنايی به زندگی اضافه نمی‌کند. صرفا مانع از ادامه يافتن زندگی انسان می‌شود. ناميرايی را هم می‌توان به شيوه‌ای متفاوت با پايان رمان مقايسه کرد. در شرايط ناميرايی رمان هرگز به پايان نمی‌رسد. فقط ادامه پيدا می‌کند. نمی‌توان رمان را ختم کرد، چون رمان خاتمه‌ای ندارد. اما درست مثل مرگ، اين خاتمه نداشتن هم به نوعی معناباختگی می‌انجامد. اگر زندگی فانی را بشود با يک رمان ناتمام مقايسه کرد، رمانی که نويسنده‌اش آن را نيمه‌کاره رها کرده، ناميرايی را هم بايد با رمانی مقايسه کرد که مدام بايد به خواندنش ادامه دهيم. فکرش را بکنيد. رمانی را تصور کنيد که به معنی دقيق کلمه نمی‌توانيد زمينش بگذاريد، اما نه به اين دليل که خيلی جذاب است. شايد چند هزار صفحه اولش جذاب باشد. اما دليل اينکه نمی‌توانيد کتاب را زمين بگذاريد اين است که مجبوريد به خواندنش ادامه بدهيد
Ahmad
ما مشخصا بايد چهار مضمون را بررسی کنيم. نخست، مرگ پايان ما و پايان تجربه ماست. دوم، اين پايان نوعی دستاورد يا هدف نيست؛ فقط متوقف شدن است و بس. سوم، مرگ هم امری است محتوم و هم نامعلوم. ما مطمئنيم که خواهيم مرد، ولی نمی‌دانيم کی. بنابراين مرگ نه تنها نقطه پايان زندگی ماست، بلکه بر سراسر آن سايه انداخته است. و در نهايت اين سه خصوصيت باعث می‌شود تا به ترديد بيفتيم که آيا زندگی ما اصلاً معنايی دارد يا نه.
Ahmad
اگر ما اين آگاهی نسبت به فناپذيری‌مان را از دست بدهيم، وجه مهمی از انسانيتمان را از دست خواهيم داد
big of big
اپيکور، فيلسوف يونان باستان، می‌نويسد: «مرگ برای ما هيچ است. زيرا آنچه از ميان رفته چيزی را حس نمی‌کند و آنچه چيزی را حس نمی‌کند برای ما هيچ است.» («آموزه‌های اساسی»، ۲)
ali73

حجم

۱۳۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۸ صفحه

حجم

۱۳۴٫۵ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۳

تعداد صفحه‌ها

۱۹۸ صفحه

قیمت:
۶۶,۰۰۰
تومان