کتاب آتش و خون در خرمشهر
۳٫۹
(۱۸)
خواندن نظراتمعرفی کتاب آتش و خون در خرمشهر
خالد سلمان محمود کاظمی، یکی از افسران بلندپایه عراقی «آتش و خون در خرمشهر» را روایت میکند. او درباره دردها و رنجها در اشغال خرمشهر و جنایتهایی که در این شهر انجام شد سخن میگوید.
خالد سلمان در این اثر اعتراف میکند که اشغال خرمشهر، یک اشتباه استراتژیک بود. کتاب در آغاز از وحشت نویسنده از حضور پلیسهای مخفی بین دانشجویان دانشکده نظامی و برشمردن هوس رانیهای صدام می گوید و با حمله به خرمشهر و انجام جنایات نیروهای عراقی در مناطقی مثل«هیزان» ادامه مییابد و با آزاد سازی خرمشهر به پایان میرسد.
آخرین شب در خرمشهر
کامل جابر
به داد ما برسیدمحمدمهدی بهداروند
نبرد در الوکمحمود جوانبخت
تکّهای از آسمان؛ بر اساس زندگی شهید محمّد بروجردی (قصهی فرماندهان ۳)حسین فتاحی
زیر پوست جنگوحید خضاب
فرار از موصل: خاطرات شفاهی محمدرضا عبدیحسین نیری
۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزادشده ایرانی شریف صابریمحسن سنچولی پردل
گوهرمهدی جعفرینسب اشکذری
عبور از آخرین خاکریز (خاطرات اسیر عراقی دکتر احمد عبدالرحمن)احمد عبدالرحمن
ساعتَ ۱:۲۵ شب به وقت بغداد: خاطرات اسیر آزاد شده ایرانی عادل خانیاسماعیل امامی
تیکتاک زندگی؛ بر اساس زندگی شهید یوسف کلاهدوز (قصهی فرماندهان ۱۸)گلستان جعفریان
حجم
۳۴۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۳۴۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
۱۸,۰۰۰۵۰%
تومان
نظرات کاربران
بسیاری از نظامیان صدام از ترس به قتل رسیدن خانوادهاشون توسط صدام و حزب بعث وارد جنگ شدند، در عراق گردان هوایی بودند که موشک ها رو غیرفعال می کردن در داخل جنگنده ها می گذاشتند تا بعد افتادن منفجر
آشور بانیپال آخرین فرمانروای آشوریان در کتیبه ای درباره نابودی شوش چنین می گوید: “من، شوش، شهر بزرگ و مقدس را به خواست خدایان آشور گشودم. من وارد کاخهای معبد شوش شدم و هر آنچه از سیم و زر و مال
من کتاب گردان گم شده رو از همین انتشارات و همین سری مطالعه کردم. کتابش هیجان فوق العادهای داشت... غیرقابل وصف بود. وقتی به آخر کتاب میرسی دوست داری تمام قد برای قهرمان کتاب بایستی و به روح بزرگ و
کتاب خوبی بود و جالب یکم اختصارش زیاد بود. ولی شنیدن اعتراف از زبان افسر بعثی هم بیانگر قدرت ایران هستش یه ایران و به قول بعث خوبان عالم(شیطان بزرگ و شیاطین تابعه)
خوندن اینجای کتاب برام جالب بود:( در سینه حرف های زیادی دارم ما با لشکری از فرشتگان روبرو هستیم. علی رغم اینکه از نظر عده و عده برتری با ماست اما دچار ترس و وحشت میشویم گمان میکنیم عرض یک ساعت
به واقع کاری که در جنگ ایران و عراق انجام شد، مخصوصا بخشی از تاریخ جنگ که مربوط به اشغال و آزادسازی خرمشهره علاوه بر ادبیات حماسی و دفاع مقدس می تونه جزو ادبیات اسطوره ای هم باشه، موضوع کتاب
سلام.ایده کتاب که از زبان افسر عراقی بود رو دوست داشتم.اما بیشتر بخش های کتاب به ارائه اطلاعاتی پرداخته بود که شاید برای کسی که با جغرافیای منطقه و ساختار ارتش عراق آشنا نباشد؛ جذابیت نداشته باشد و اینکه بسیاری از
با خواندن این کتاب سر تعظیم بر غیرتمندان ایرانی فرود میآورم و البته سرم را به افتخار کشور عزیزم ایران در مقابل تمام جهان بلند میکنم 🇮🇷.
کتاب جذابیت خاصی نداشت و جریانات اندکی از مدت کمی از جنگ را می گوید. کتاب بدرد ثبت وقایع تاریخی می خورد
کتای خوبی بود یه جورایی اثبات تاریخ دفاع مقدس وقتی از زبان خود بعثی ها اعتراف میشنوی...