با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.

کتاب آتش و خون در خرمشهر
۳٫۹
(۱۶)
خواندن نظراتمعرفی کتاب آتش و خون در خرمشهر
خالد سلمان محمود کاظمی، یکی از افسران بلندپایه عراقی «آتش و خون در خرمشهر» را روایت میکند. او درباره دردها و رنجها در اشغال خرمشهر و جنایتهایی که در این شهر انجام شد سخن میگوید.
خالد سلمان در این اثر اعتراف میکند که اشغال خرمشهر، یک اشتباه استراتژیک بود. کتاب در آغاز از وحشت نویسنده از حضور پلیسهای مخفی بین دانشجویان دانشکده نظامی و برشمردن هوس رانیهای صدام می گوید و با حمله به خرمشهر و انجام جنایات نیروهای عراقی در مناطقی مثل«هیزان» ادامه مییابد و با آزاد سازی خرمشهر به پایان میرسد.
آخرین شب در خرمشهر![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
کامل جابر
یک مرد یک زندگیحسین نیری
تیکتاک زندگی؛ بر اساس زندگی شهید یوسف کلاهدوز (قصهی فرماندهان ۱۸)گلستان جعفریان
تکّهای از آسمان؛ بر اساس زندگی شهید محمّد بروجردی (قصهی فرماندهان ۳)حسین فتاحی
اروند ما را با خود می بردساسان ناطق
زندانی فاو؛ خاطرات گروهبان دوم عراقی عماد جبار زعلان الکنعانیعماد جبار زعلان کنعانی
از قبیلهی بارانخسرو آقایاری
گمشده من: سرگذشت قرارگاه سری نصرت و نقش شهید علی هاشمی به روایت دکتر محسن رضاییمحمدمهدی بهداروند
به داد ما برسیدمحمدمهدی بهداروند
عباس دست طلا: داستانی از زندگی حاج عباسعلی باقریمحبوبه معراجیپور
۱۳۳ نفر آخر: خاطرات اسیر آزادشده ایرانی شریف صابریمحسن سنچولی پردل
در هاله ای از غبارگلعلی بابایی
راز دوران پرالتهاب؛ خاطرات سروان عراقی ثامر حمود الخالصیثامر حمود الخالصی
گفت و گوهای سیاسی![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
عماد افروغ
فریادهای خاموش (جلد هفتم)عماد افروغ
فریادهای خاموش (جلد ششم)عماد افروغ
فریادهای خاموشی (جلد سوم)عماد افروغ
فریادهای خاموش (جلد دوم)عماد افروغ
فریادهای خاموش (جلد اول)عماد افروغ
ده، دومین سوگواره عاشوراییکانون بانوی فرهنگ
جنگ خیابانیسیدنظام مولاهویزه
تپه های لاله سرخغلامرضا نباتی
پرواز شماره ۲۲عصام عبدالوهاب الزبیدی
حجم
۳۴۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
حجم
۳۴۲٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۸
تعداد صفحهها
۱۲۰ صفحه
قیمت:
۳۶,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
بسیاری از نظامیان صدام از ترس به قتل رسیدن خانوادهاشون توسط صدام و حزب بعث وارد جنگ شدند، در عراق گردان هوایی بودند که موشک ها رو غیرفعال می کردن در داخل جنگنده ها می گذاشتند تا بعد افتادن منفجر
آشور بانیپال آخرین فرمانروای آشوریان در کتیبه ای درباره نابودی شوش چنین می گوید: “من، شوش، شهر بزرگ و مقدس را به خواست خدایان آشور گشودم. من وارد کاخهای معبد شوش شدم و هر آنچه از سیم و زر و مال
من کتاب گردان گم شده رو از همین انتشارات و همین سری مطالعه کردم. کتابش هیجان فوق العادهای داشت... غیرقابل وصف بود. وقتی به آخر کتاب میرسی دوست داری تمام قد برای قهرمان کتاب بایستی و به روح بزرگ و
کتاب خوبی بود و جالب یکم اختصارش زیاد بود. ولی شنیدن اعتراف از زبان افسر بعثی هم بیانگر قدرت ایران هستش یه ایران و به قول بعث خوبان عالم(شیطان بزرگ و شیاطین تابعه)
خوندن اینجای کتاب برام جالب بود:( در سینه حرف های زیادی دارم ما با لشکری از فرشتگان روبرو هستیم. علی رغم اینکه از نظر عده و عده برتری با ماست اما دچار ترس و وحشت میشویم گمان میکنیم عرض یک ساعت
سلام.ایده کتاب که از زبان افسر عراقی بود رو دوست داشتم.اما بیشتر بخش های کتاب به ارائه اطلاعاتی پرداخته بود که شاید برای کسی که با جغرافیای منطقه و ساختار ارتش عراق آشنا نباشد؛ جذابیت نداشته باشد و اینکه بسیاری از
با خواندن این کتاب سر تعظیم بر غیرتمندان ایرانی فرود میآورم و البته سرم را به افتخار کشور عزیزم ایران در مقابل تمام جهان بلند میکنم 🇮🇷.
درود خدا بر جوونای ایرانی که نذاشتن یک وجب از خاک کشورمون به دست بعثیا بیفته... جنایاتشون دردناک بود یه جاهاییشو نخونده رد کردم...
کتای خوبی بود یه جورایی اثبات تاریخ دفاع مقدس وقتی از زبان خود بعثی ها اعتراف میشنوی...