دانلود و خرید کتاب عاشک کافه: خوب، دشمن عالی! علی صادقی
تصویر جلد کتاب عاشک کافه: خوب، دشمن عالی!

کتاب عاشک کافه: خوب، دشمن عالی!

معرفی کتاب عاشک کافه: خوب، دشمن عالی!

کتاب «عاشک کافه» رمانِ دوم از مجموعهٔ سه جلدی «تجربه‌های مدیریتی»، نوشتهٔ علی صادقی است که جلد اول آن با نام «کافه وصال» چاپ شده است؛ رمان‌هایی که داستانِ هر کدام از آن‌ها، در سه کافهٔ مختلف در سه گوشهٔ مختلف دنیا می‌گذرد. «کافه وصال» در تهران و «عاشک کافه» در استانبول گذشته است. علی صادقی در «عاشک کافه» تلاش کرده است تا مفاهیم اقتصادی و مدیریتی‌ای را که در زندگی شخصی خودش تجربه کرده است، در قالب داستان روایت کند. همین موضوع، مفاهیم سنگین مدیریتی را بسیار ساده‌تر و ملموس‌تر به خواننده منتقل می‌کند. «عاشک کافه» در نکوهش مدیرانی نوشته شده است که به «خوب‌بودن» راضی می‌شوند و درنتیجه «عالی‌بودن» را از خود و تیمشان محروم می‌کنند: «گاهی فکر می‌کنم چیزی که دنیا کم دارد، چیزهای عالی است. مدارس عالی، دولت‌های عالی، آدم‌های عالی، کتاب‌های عالی، شرکت‌های عالی و گاهی مدیران عالی؛ اما دنیا پر از چیزهای خوب است. خوب‌ها دنیا را پر کرده‌اند و ما را راضی و سیر نگه می‌دارند، چراکه خوب‌بودن آسان است و عالی‌شدن مشکل. اغلب شرکت‌ها هرگز نمی‌توانند به قلهٔ موفقیت صعود کنند، زیرا در بهترین حالت در دامنه‌های «خوب بودن» اسکان می‌کنند و همان‌جا می‌مانند.»
نظری برای کتاب ثبت نشده است
«یادتان باشد شرکت‌هایی موفق بوده‌اند که با دیگر شرکت‌های موفق دنیا به زبان مشترک و منافع مشترک رسیده‌اند
هلیا خرسانی
«شاه‌کلید گنج مقصود یک جمله است، خوب، دشمن عالی است»
هلیا خرسانی
دورِ موفقیت در این جور شرکت‌ها حاصل خوب چفت شدن سه بخش به هم پیوسته است که مثل یک چرخ‌دنده با هم ارتباط دارند. کارکنان منضبط، فکر منضبط و دست آخر اقدام منضبط. هر برنامه و طرحی که وارد این چرخه شود با کمترین تنش و بیشترین بهره‌وری، به عالی‌ترین شکل ممکنش اجرایی خواهد شد و سازمان‌هایی که این چرخه را دارند، عالی عمل می‌کنند. در این شرکت‌ها خوب بودن، دشمن عالی شدن است
هلیا خرسانی
کالینز بارها از ما خواست در مسیر ارزیابی عملکرد شرکت‌ها، به نقش مدیران ارشد توجه چندانی نکنیم تا بتوانیم از این باور مرسوم که همه محاسن و معایب یک شرکت را به مدیران ارشد آن نسیت می‌دهند، فاصله بگیریم. اما در ادامه مسیر متوجه خصوصیاتی در مدیران شدیم که عادی نبود و ما هم نمی‌توانستیم آنها را نادیده بگیریم. بعدتر متوجه شدیم مدیران شرکت‌های برجسته و عالی، تقریباً خصوصیاتی مشابه دارند
هلیا خرسانی
ماکسول، شرکت فانی مای را تبدیل به سازمانی کرده بود که پرسش «چه کسی» را بر پرسش «چه چیزی» برتری داده بود. آنها ابتدا به گزینش و انتخاب افراد شایسته توجه می‌کردند و بعد روی آرمان، راهبرد، تاکتیک، ساختار سازمانی و فن‌آوری و این چیزها متمرکز می‌شدند
هلیا خرسانی
ببین، نکته‌ای که برای ما در مقایسه راهبردها بین دو گروه بسیار جالب بود، سادگی حیرت‌آور راهبرد شرکت‌های عالی بود.
هلیا خرسانی
«اما در عوض طرف مقابل یعنی شرکت‌های خوب همیشه در دام‌چاله راهبردهای پیچیده افتاده‌اند. خوب بودن، مانعی بزرگی است سر راه عالی شدن‌شان».
هلیا خرسانی
مدیر ارشد این شرکت‌ها، در واقع رئیس خارپشت‌ها، مدام در پی پاسخ این سه پرسش است: اول اینکه در چه کاری می‌تواند بهترین باشد؟ در واقع آنها پی انجام کاری هستند که به خاطرش به دنیا آمده‌اند. پرسش دیگر اینکه مزیت و وجه تمایز آنها در مقایسه با رقبا چیست؟ و سوم این پرسش که به چه زمینه کاری علاقه و دلبستگی دارند؟
هلیا خرسانی
واقعیت طلایی این است که موفقیت از نوع کارآفرینانه آن، مستلزم خلاقیت، درک صحیح واقعیات و گرفتن تصمیمات جسورانه است
هلیا خرسانی
«خب نتیجه‌اش قابل پیش‌بینی است. اگر چه آیین‌نامه‌ها، آشفتگی‌هایی که در مسیر رشد با آنها مواجهید را مهار می‌کنند و از میان هرج ومرجی که اتفاق افتاده بود نظم به وجود می‌آورند، اما در همین مسیر روحیه کارآفرینی و ابتکار عمل هم از بین می‌رود. یعنی همان روحیه‌ای که باعث شد شرکت شما از زیان خارج شود و به سوددهی برسد».
هلیا خرسانی

حجم

۱۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

حجم

۱۴۷٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۱۶۰ صفحه

قیمت:
۲۰,۰۰۰
تومان