دانلود و خرید کتاب فرعون جکی فرنچ ترجمه شهلا انتظاریان

معرفی کتاب فرعون

جکی فرنچ، نویسنده استرالیایی برای تمام رده‌های سنی می‌نویسد؛ از کتاب‌های مصور کودکانه گرفته تا داستان‌هایی برای بزرگسالان؛ از کتاب‌های طنز گرفته تا کتاب‌های تاریخی و علمی. جکی در سال ۲۰۰۸ نامزد جایزهٔ اندرسن از طرف کشور استرالیا بوده‌است و تاکنون جوایز زیادی برای داستان‌هایش از جمله «باران سنگ»، «دختر هیتلر» و «جایی در همین گوشه ها» دریافت کرده‌است. فرنچ برای داستان «فرعون» نیز برنده جایزه کتاب کودک استرالیا و جایزه ACT شده‌است.

فضای داستان کتاب «فرعون» به حدود سه‌هزار سال پیش از میلاد مسیح برمی‌گردد، مدت‌ها پیش از ساخته شدن اهرام مصر یا شهر بیت‌المقدس و پیش از اقدام به مومیایی اجساد و ابداع خط تصویری یا شیوه‌های آبیاری. هر بار که حرفی از «مصر باستان» به میان می‌آید، اهرام آن را به یاد می‌آوریم، ولی زمان «نارمر» فرعون نیز به نسبت زمان ساخته شدن اهرام مصر «تاریخ باستان» بوده است. بیشتر اطلاعاتی که دربارهٔ مصر باستان در این کتاب خواهید یافت، خیلی پس از آن دوره کشف شده است. یکی از جالب‌ترین دوره‌های جهان، به‌خصوص در آسیای میانه و مصر مربوط به پنج هزار سال پیش است و زمان این کتاب، آن دوره و مکان آن، کشورهای اطراف حوزهٔ مدیترانه است:

نارمر شنیده بود که سومر ثروتمند است و در آنجا هم، مثل تینیس گندم و جو کشت می‌شود. با این‌حال، انتظار آنچه را که می‌دید، نداشت.

مزرعه پشت مزرعه تا افق ادامه داشت و نه تنها یک رودخانه، که صدها رودخانه وجود داشت. جویبارهایی عجیب و منظم و چون نعنا سبز، به زمین‌های قهوه‌ای مستطیل‌شکلی منتهی می‌شد که شخم‌خورده و آماده برای کاشت غلات، انواع سبزیجات، درخت مو، انواع میوه و هندوانه بودند.

نارمر ناباورانه سرش را تکان داد و پرسید: «اینجا چه سرزمینی است که حتی رودهایش مثل کاشی‌های توی حیاط طرح خاصی دارند؟»

تاجر که در چهره‌اش لبخند رضایت‌بخش مردی موج می‌زد، که پس از سفر به تمام دنیا به خانه برگشته است، گفت: «کانال‌ها هنوز پُر هستند. سیل خوب، یعنی محصول خوب.»

این کلمه برای نارمر ناآشنا بود. «کانال‌ها؟»

تاجر با خنده گفت: «تو که فکر نکردی همهٔ این جوی‌ها طبیعی‌اند، فکر کردی؟! این کانال‌ها به دست مردم کنده شده‌است.

Ava
۱۳۹۸/۱۲/۰۵

داستانی تاریخی که درباره مصر باستان و اولین فرعون(به معنی خانه بزرگ) در مصر درآخر هم نویسنده توضیحاتی در مورد مصر باستان نوشته که خالی از لطف نیست خوندنش

nuna
۱۳۹۹/۰۱/۲۲

واقعا کتابی است جالب و آموزنده و بسیار مناسب برای نوجوان ها. کتابی است درباره پسری که از اوج عزت سقوط می کند ولی در نهایت اراده آهنین ، شجاعت و هوش اوست که او را نخستین فرعون مصر می

- بیشتر
Fateme Soltani
۱۳۹۹/۰۱/۱۸

داستان پسری از تینیس است . این پسر در این داستان تلاش و قدرت اراده بسیار زیادی دارد . داستانش بسیار زیبا و پر مفهوم بود و پر از حس و حال خوب ، واقعا عالی بود . پیشنهاد می

- بیشتر
کاربر ۳۲۴۱۰۷۳
۱۴۰۰/۰۳/۱۵

داستان خیلی خوبیه 👌 وهر کی دنبال یه داستان ماجرا جویی میگرده کتابش پیدا شد.

Acha
۱۳۹۹/۱۱/۰۸

عالی بود من که عاشق این کتاب شدم خیلی خوب بود حتما بخونید👌

M
۱۴۰۲/۱۱/۱۴

با این که سندیت تاریخی ندارد اما داستان بسیار جالبی است.

کاربر ۳۶۷۰۲۳۰
۱۴۰۱/۰۱/۲۸

هرچند که داستانش بسیار قشنگ بود اما بیان ویژگی ها ی اون زمان برای من جذاب تر بود.

adel
۱۳۹۸/۱۲/۰۶

جذاب

𝔏𝔦𝔪𝔬𝔬
۱۳۹۹/۱۲/۰۷

اولین کتابم بود که تو طاقچه خوندم واقعا عالیه پیشنهاد مخصوص به نوجوونا

•°•(TF)•°•
۱۳۹۹/۰۹/۱۳

به معنای واقعی، بی نظیییره😘👍👍👍 خیلی کتاب خوب و آموزنده و جذاب و پرماجرا و... هست و شخصیت پردازیش و توصیفات و بیان و کتابت ش عالی و جذابه که نمیدونم چرا این کتاب مشهور نیست؟! حتی نمیدونم چرا تو داری این

- بیشتر
کاتب نارمر مقتدر. اولین فرعون تمام مصر، بر سر دارندهٔ هر دوتاج شمال و جنوب که تمامی سرزمین‌های ما را یک کشور کرد، مسیر رودخانهٔ پرتوان نیل را تغییر داد، شهرهایی ساخت و پاپیروس را اختراع کرد تا روی آن بنویسم. فرعون باشکوه ما در شصت‌وسه سالگی و هنگام شکار اسب آبی درگذشت. ملکهٔ بزرگش، نیتوتپ، با پسرش دجر، جانشینانش شدند.
Ava
رودخانه: مردم مصر باستان به رود نیل فقط رودخانه می‌گفتند. زیرا تنها رود دنیای آنها بوده است و لزومی نمی‌دیده‌اند اسمی بر آن بگذارند. حتی مصریان باستان، خود را هم با عنوان «زمین سیاه‌داران» می‌نامیدند که به تبعیت از خاک سیاه رودخانه بود.
•°•(TF)•°•
تاجر و مردانش امروز در میهمان‌خانه استراحت کرده بودند. امشب، جشنی در خور میهمانان محترم برگزار می‌شد و فردا هم احتمالاً یک میهمانی دیگر. فقط روز سوم بود که از کار حرف می‌زدند و گنج‌ها را باز می‌کردند. روز چهارم، پیش از آنکه شبنم از زمین بخار شود، تاجر و همراهانش می‌رفتند. این هم یک رسم بود؛ از هیچ میهمانی بیش از سه روز پذیرایی نمی‌شد.
Ava
مرغ‌های پرورشی کباب‌شده هم بود که شکم آنها را با انجیر پُر کرده بودند، به‌اضافهٔ گربه‌ماهی سرخ‌کرده، نان خرمایی، نان عسلی، نان انجیری، تخم غاز آب‌پز و سفت که با سس ماست خورده می‌شد، لوبیای پخته‌شده با عسل و ادویه، اولین ساقه‌های پاپیروسِ فصل که آن‌قدر می‌پختند تا نرم شود و همین‌طور یک ظرف تره‌فرنگی و کرفس و برای نوشیدن هم آب انگور و آب انار سرخ.
Ava
علاوه بر اینها، مردم نیلوفر آبی (میوهٔ درخت فراموشی) را از رودخانه جمع می‌کردند و ریشه و ساقهٔ آن و همچنین ریشهٔ ترد پاپیروس را می‌خوردند. از ادویه‌ها و گیاهان دارویی مثل زیره، شوید، گشنیز، دارچین و رزماری برای طعم دادن به غذا و عسل، شهد انگور و خرما، شیرهٔ درخت نخل، انجیر و خرنوب نیز برای شیرین کردن استفاده می‌شد. غذا را روی آتش چوب و گاهی هم در تنورهای گلی کوچک می‌پختند.
Ava
رع، الههٔ خورشید، در حال روانه کردن کشتی خود از پایین آسمان بود. دیگر وقتش بود که به سوی خانه برگردد. شاید پدرش او را برای یک روز شکار می‌بخشید، اما اگر برای خوشامدگویی به میهمانان دیر می‌رسید، پدر واقعاً خشمگین می‌شد. نارمر آهسته شروع به دویدن کرد. باد خشک صحرا همراه با بوی سیل، به صورتش خورد. ـ درود بر امیرزاده نارمر!
........
ادارهٔ هر شهری که بر آن پیروز شویم، به عهدهٔ مردمان همان شهر می‌شود، ولی فرماندهی تمام آنها با من خواهد بود. من فرعون هستم؛ مرد طلایی!
•°•(TF)•°•
اور: شهر «اور» اکنون در جنوب عراق و غرب رودخانهٔ فرات قرار دارد و یکی از اولین شهرهای جهان است. ساکنان اور از حدود پنج‌هزار سال ق.م در این منطقه زندگی می‌کردند. شاید این شهر ابتدا دهکده‌ای کوچک برای کشاورزی بوده که پس از خشک‌تر شدن زمین، مردم آن روش حفر کانال و آوردن آب از رودخانه به زمین‌های خود را یاد گرفتند و آن شهر بزرگ و بزرگ‌تر و حامی سفالگران و تاجران و دیگر پیشه‌وران شد. در زمان نارمر، فاصلهٔ اور تا دریا کمتر از امروز بود (خلیج فارس اکنون کوچک‌تر شده است.) بنابراین، راه زمینی بهترین راه تجارت بود. بازرگانانی مثل تاجر این قصه، می‌توانستند از راه سفر در دریا یا در طول رودخانه‌ها تجارت کنند؛
•°•(TF)•°•
هسیر، کاتب نارمر مقتدر. اولین فرعون تمام مصر، بر سر دارندهٔ هر دوتاج شمال و جنوب که تمامی سرزمین‌های ما را یک کشور کرد، مسیر رودخانهٔ پرتوان نیل را تغییر داد، شهرهایی ساخت و پاپیروس را اختراع کرد تا روی آن بنویسم. فرعون باشکوه ما در شصت‌وسه سالگی و هنگام شکار اسب آبی درگذشت. ملکهٔ بزرگش، نیتوتپ، با پسرش دجر، جانشینانش شدند. باد که نارمر و نیتوتپ در دنیای پس از مرگ نیز با هم حکومت کنند. باد که اسمشان در خاطرها بماند.
•°•(TF)•°•
آنجا کنار نیتو نشسته بود و به هیاهوی اطرافش گوش می‌داد؛ به هلهله‌های بردگان تینیس، به صدای افراد سپاهش که به‌سرعت زندانیان را با بیل‌های خود هل می‌دادند و می‌بردند، به جاد که با عجله به طرفشان می‌آمد و... حتی سکنات پیر درحالی‌که از چهره‌اش غرور و خوشبختی می‌بارید و لبخند عمیقی روی لب داشت، لنگ‌لنگان به او آب تمیز و پارچه داد. او هم زنده و سالم بود!
•°•(TF)•°•

حجم

۲۸۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۰ صفحه

حجم

۲۸۰٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۹

تعداد صفحه‌ها

۴۲۰ صفحه

قیمت:
۹۵,۶۰۰
تومان