تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب سحری با ملک
معرفی کتاب سحری با ملک
کتاب سحری با ملک اثری مستند بهشکل داستانی و نوشتهٔ «جواد کامور بخشایش» است و بههمت «به نشر» منتشر شده است. این کتاب، زندگی، سلوک و مبارزات یکی از علمای برجستهٔ معاصر را به تصویر میکشد و مخاطب را با فرازونشیبهای زندگی شخصی و اجتماعی او آشنا میکند. مرحوم آیتالله حاج «سید جواد حسینی خامنهای» پدر آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بوده است. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب سحری با ملک
کتاب «سحری با ملک» یک مستند داستانی براساس زندگی مرحوم آیتالله حاج «سید جواد حسینی خامنهای» است. این کتاب از کودکی تا واپسین روزهای عمر او را روایت میکند. نویسنده با بهرهگیری از اسناد، خاطرات خانوادگی و روایتهای نزدیکان، تصویری از یک روحانی تأثیرگذار در تحولات اجتماعی و سیاسی ایران معاصر ارائه داده است. کتاب حاضر به دورههای مختلف تاریخی، از اواخر قاجار تا انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای پس از آن میپردازد و نقش این عالم را در تربیت فرزندان، فعالیتهای دینی، اجتماعی و سیاسی و همچنین مواجهه با مشکلات معیشتی و فشارهای حکومتی برجسته میکند. این کتاب علاوهبر پرداختن به زندگی شخصی و خانوادگی این فرد، به وقایع مهم تاریخی مانند مشروطه، قیام گوهرشاد، دوران رضاخان و محمدرضا شاه و نهایتاً انقلاب ۱۳۵۷ اشاره دارد. «جواد کامور بخشایش» تلاش کرده است تا با زبانی روایی و جزئینگرانه، همزمان با روایت زندگی شخصیت اصلی، حالوهوای اجتماعی و فرهنگی هر دوره را به تصویر بکشد. این اثر نه صرفاً یک زندگینامه، بلکه بازتابی از تاریخ معاصر ایران از منظر یک عالم دینی است.
مرحوم آیتالله حاج «سید جواد حسینی خامنهای» پدر آیتالله سید علی خامنهای، رهبر جمهوری اسلامی بوده است.
مرحوم آیتالله حاج «سید جواد حسینی خامنهای» در ۱۶ آذر ۱۲۷۴ شمسی در نجف به دنیا آمد و در ۱۴ تیر ۱۳۶۵ شمسی در مشهد درگذشت. او از علمای برجسته و مجتهدان شیعه و پدر آیتالله «سید علی خامنهای»، رهبر جمهوری اسلامی ایران بود. تحصیلات خود را در تبریز، مشهد و نجف گذراند و پس از دریافت درجهٔ اجتهاد در مشهد اقامت گزید و تا پایان عمر در آنجا زیست. نسب او به سادات حسینی و «سلطان سید محمد»، از نوادگان امام سجاد (ع) میرسد. خاندان او ابتدا در تفرش ساکن بودند و سپس به آذربایجان مهاجرت کردند. «سید جواد» در دوران زندگیاش دو بار ازدواج کرد و از همسر دومش (خدیجه میردامادی)، صاحب چهار پسر و یک دختر شد. او تحصیلات حوزوی را با استادانی چون «آقا حسین قمی»، «میرزا آقازادهٔ خراسانی»، «نائینی»، «اصفهانی» و «آقا ضیاء عراقی» طی کرد و به تدریس و امامت در مساجد مشهد ازجمله مسجد صدیقیها و مسجد جامع گوهرشاد مشغول بود. زندگی زاهدانه، پرهیزگاری، علاقه به مطالعه و مباحثات علمی از ویژگیهای شخصی او بود. پس از درگذشتش، «آیتالله ابوالحسن شیرازی» بر پیکرش نماز خواند و در رواق دارالفیض حرم امام رضا (ع) به خاک سپرده شد.
خلاصه کتاب سحری با ملک
داستان با شبی سحرگاهی آغاز میشود؛ زمانی که «آیتالله سید جواد حسینی خامنهای» در خلوت خود به گذشته بازمیگردد و خاطرات زندگیاش را مرور میکند. روایت از کودکی او در نجف و تبریز شروع میشود؛ جایی که در خانوادهای اهل علم رشد میکند و شاهد وقایع مهمی چون بازگشت پدرش به تبریز و حضور در میان علمای مشروطهخواه است. کتاب بهتدریج به سالهای نوجوانی و جوانی او میپردازد؛ دوران تحصیل در تبریز و مشهد، مهاجرت به نجف برای تکمیل علوم دینی و بازگشت به ایران. در این مسیر او با مشکلات معیشتی، ازدستدادن والدین و همسر و تربیت فرزندانش روبهرو میشود. بخش مهمی از روایت به نقش او در تربیت فرزندان بهویژه «سید علی خامنهای» و همراهی با جریانهای دینی و سیاسی معاصر اختصاص دارد؛ همچنین این اثر به فشارهای حکومت پهلوی، دستگیری و تبعید فرزندان و مقاومت خانواده در برابر تهدیدها و سختیها میپردازد. داستان با واپسین روزهای زندگی سید جواد و مرگ او در کنار خانواده و دوستانش به پایان میرسد.
چرا باید کتاب سحری با ملک را خواند؟
این کتاب فرصتی است برای آشنایی با زندگی یکی از علمای تأثیرگذار معاصر و مشاهدهٔ تاریخ ایران از زاویهای شخصی و خانوادگی. روایت مستند داستانی، خواننده را با فضای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی چند دههٔ ایران همراه میکند و نشان میدهد چگونه یک خانوادهٔ روحانی با مشکلات، فشارها و تحولات بزرگ تاریخی روبهرو شده و درعینحال بر اصول و باورهای خود پایدار مانده است. مطالعهٔ این اثر میتواند درک عمیقتری از نقش علما در تحولات اجتماعی و تربیت نسلهای بعدی ارائه دهد.
خواندن کتاب سحری با ملک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای علاقهمندان به تاریخ معاصر ایران، پژوهشگران حوزهٔ علوم دینی و اجتماعی و کسانی که به زندگینامههای مستند و روایتهای خانوادگی علاقه دارند، مناسب است؛ همچنین برای افرادی که دغدغهٔ شناخت ریشههای تحولات اجتماعی و سیاسی ایران را دارند.
بخشی از کتاب سحری با ملک
«... آب را مشت کرد و به صورت پاشید. سردی آب حالش را بهتر کرد. به یاد روزی افتاد که با آستینهای بالازده و صورتی که خیس بود، رفت و درِ خانه را باز کرد. مردی را دید که عینکی با نمره بالا به چشم زده بود. از شهربانی نیامده بود. فکر کرد شاید قبلاً هم یکبار او را دیده باشد؟ شاید هم نه! ولی خیلی شبیه آن مردی بود که نزدیک غروب با چندنفر وارد خانهاش شده بودند. نگفته بودند از کجا آمدهاند، اما به جز مأموران ساواک، چه کسی میتوانست سرش را پایین بیندازد و از درودیوار بالا بکشد و مثل قومِ مغول به حریم مردم تجاوز کند؟ بعد بیآنکه یک کلمه حرف بزنند، کتابهایی را که مثل فرزندانش بود، به اطراف پرتاب کنند یا تندتند ورق بزنند و پارهشدهشان را بهکناری بیندازند!
اما این که آمده بود، تنها بود. لابد به او توصیه کرده بودند زبان خوش بهکار ببندد، تا بالاخره بعد از چهارسال احضاریه و تلاش، پرونده و بیوگرافی ملصق به عکس این آیتالله هم سروسامان بگیرد. مأمور ساواک درحالیکه یک قدم عقب میرفت، سلام کرد وپرسید:
- شما آیتالله سیدجواد حسینی خامنهای هستید؟
او جوابِ سلام مأمور را داد و چندبار به تأییدِ سؤال او سرش را تکان داد. مأمور چند برگ کاغذ را که لای دفتری بزرگ گذاشته بود، بیرون آورد و با انگشت ستونی را نشان داد.
- اگر اسم و فامیلیتان را تأیید میکنید، اینجا را امضا کنید.
به دفتر وصفحهای که مأمور آن را به طرف صورتش گرفته بود نگاه کرد. اسمش را در ردیف اول دید. گفت:
- من که اسم و شهرت خودم را بلدم، شما هم که خوب مرا میشناسید، خانه و کاشانهام را هم میدانید کجا قرار دارد! پس این امضا و انگشتزدن برای چیست؟ من امضا نمیکنم!
میخواست در را ببندد، اما مأمور دوباره محترمانه بر مأموریتش اصرار کرد.
حاجآقا عدم امضای این برگه جسارتاً ممکن است برای فرزندانتان عواقبی داشته باشد ...»
حجم
۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه
حجم
۶۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۰۰ صفحه