بهترین جملات زیبا و معروف از کتاب یاس در قفس (داس‍ت‍ان‌ زن‍دگ‍ی‌ و ش‍ه‍ادت‌ غ‍ری‍ب‍ان‍ه‌ م‍ح‍م‍دج‍واد ت‍ن‍دگ‍وی‍ان‌) | طاقچه
تصویر جلد کتاب یاس در قفس (داس‍ت‍ان‌ زن‍دگ‍ی‌ و ش‍ه‍ادت‌ غ‍ری‍ب‍ان‍ه‌ م‍ح‍م‍دج‍واد ت‍ن‍دگ‍وی‍ان‌)

بریده‌هایی از کتاب یاس در قفس (داس‍ت‍ان‌ زن‍دگ‍ی‌ و ش‍ه‍ادت‌ غ‍ری‍ب‍ان‍ه‌ م‍ح‍م‍دج‍واد ت‍ن‍دگ‍وی‍ان‌)

۴٫۳
(۳)
صدای قرآن خواندن پدر هر روز در گوش کودک می‌پیچید. او با دست‌های کوچکش قرآن را برمی‌داشت و به نوشته‌های آن خیره می‌شد. نگاه نافذش روی تک‌تک کلمات می‌لغزید و نوعی احساس آرامش در وجود ظریفش ایجاد می‌شد.
چڪاوڪ
در کابینه‌ی شهید رجایی، به وزارت نفت منصوب گردید. در آبان ماه همان سال (۱۳۵۹) در طی سفری به منطقه‌ی جنوب، به اسارت نیروهای عراقی درآمد و پس از یازده سال تحمل شکنجه و آزار و اذیت، سرانجام به فوز عظیم شهادت در راه اسلام و قرآن رسید.
|قافیه باران|
جواد را با مته‌ی برقی و شوک الکتریکی شکنجه داده بودند. آثار ضربات کابل برای همیشه کف پای او ماند. بارها به دلیل اقامه‌ی نماز جماعت او را واژگون آویخته بودند...».
|قافیه باران|
سخت‌ترین شکنجه روزی بود که پایش را با مته سوراخ کرده بودند!
|قافیه باران|

حجم

۱۷۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

حجم

۱۷۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۱۱۶ صفحه

قیمت:
۲۷,۰۰۰
تومان