با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتیات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب من کنیز زینبم
۴٫۴
(۱۲)
خواندن نظراتمعرفی کتاب من کنیز زینبم
«من کنیز زینبم» کاری از گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی، زندگینامه و خاطرات حاجیه خانم بتول اسلامیفر مادر شهید مسعود مربوبی و خواهر شهید محمدجواد اسلامیفر است.
در بخشی از این کتاب میخوانیم:
در روزگار جنگ جهانی دوم و در چهارم شهریور سال ۱۳۲۰ در خانوادهای مذهبی در شهر مقدس مشهد به دنیا آمدم. در زمانی که بیشتر مردم ایران در فقر و گرسنگی به سر میبردند.
منزل ما در ابتدای خیابان طبرسی در شهر مشهد قرار داشت. این خانه خیلی محقر و کوچک بود. شاید با حیاط آن کلاً صد متر میشد. ولی سه خانواده در آن زندگی میکردند!
پدرم مردی متدین به نام ذبیحالله بود که ما ایشان را با لهجهی مشهدی «آقاجان» خطاب میکردیم، او علاقهی فراوانی به حضرت زهرا (س) داشت. نام من را که اولین فرزند خانه بودم «بتول» گذاشت. ایشان نام همهی دخترانش را از القاب این بانوی بزرگوار انتخاب کرد. فاطمه، معصومه، زهرا و طاهره.
سه برادر و چهار خواهر بعد از من نیز در این خانه به دنیا آمدند. پدربزرگ من، یعنی پدر پدرم، شیخ عباسعلی نام داشت. او و دو برادرش یعنی شیخ محمدرضا و شیخ محمدابراهیم همگی روحانی بودند.
پدرم همیشه بعد از خواندن نماز شب، به مسجد جوادیه که روبهروی منزل ما بود میرفت و بعد از نمازجماعت صبح، به خانه بر میگشت.
او همهی دختران بالای هفت سال و پسران بالای ده سال را برای نماز صدا میکرد.
پدرم آنقدر باباجان باباجان میکرد تا همگی برای نماز بلند میشدیم. بعد هم با اخلاق خوش به همهی ما میگفت: تا طلوع آفتاب بیدار باشید! بیدار بمانید تا روزیتان را از خدا بگیرید، چون در روایت داریم که خداوند روزی خلایق را بین اذان صبح و طلوع آفتاب تعیین میکند.
خودش نیز مشغول خواندن آیتالکرسی و قرآن و دعا میشد.
شیدای شهادت
گروه نویسندگان
میثم، زندگینامه و خاطرات سردار شهید مرتضی شکوریگروه نویسندگان
مهر مادرگروه نویسندگان
این مادر آن پسرگروه نویسندگان
دیدار با ملائک: زندگینامه و خاطرات سردار شهید جلیل ملکپورگروه نویسندگان
تفسیر روی داربستگروه نویسندگان
بهشت زیر قدمهایش؛ زندگینامه و خاطرات شهربانو سادات خانی (مادر شهیدان محمد و حسین دهلوی)گروه نویسندگان
کبوتران حرمگروه نویسندگان
فانوس حرمزینب شعبانی
بی قرارگروه نویسندگان
فراتر از زمانگروه نویسندگان
حبیب خدا: خاطرات شهید حبیبالله جوانمردی شهید شانزده سالهی انقلاب اسلامیمحسن عمادی
نوجوان پنجاهسالهگروه نویسندگان
ایوب بلندی؛ به روایت شهلا غیاثوند همسر شهید (جلد سوم)زینب عزیزمحمدی
محمدعلی رنجبر به روایت مرضیه کازرونی همسر شهید (جلد چهارم)زهره شریعتی
من سعیدمزینب سادات سیداحمدی
نیمه پنهان یک اسطورهاحد گودرزیانی
پرواز در سحرگاه؛ زندگینامه و خاطرات شهید محمد غفاریگروه نویسندگان
تجلایی به روایت همسر شهیدراضیه کریمی
سه دقیقه در قیامت
گروه نویسندگان
سلام بر ابراهیم (۱)گروه نویسندگان
من ادواردو نیستم!گروه نویسندگان
شنودگروه نویسندگان
عارفانهگروه نویسندگان
سلام بر ابراهیم (۲)گروه نویسندگان
پسرک فلافلفروشگروه نویسندگان
بازگشتگروه نویسندگان
شاهرخ حر انقلابگروه نویسندگان
راز رضوان؛ زندگینامه و خاطرات سردار مقاومت اسلامی عماد مغنیه (حاج رضوان)گروه نویسندگان
کد ۸۲
گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
لواسان تا کانی مانگاگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
اسرائیل اسیرگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
شیخ عبدالکریمگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
نسیمی از ملکوتگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
از گود مافیا تا گود قتلگاهگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
آقای ایرانیگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
بامرامگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
حجت خداگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
من زینبی امگروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی
حجم
۲۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۲۶۷٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
قیمت:
۱۴,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
قشنگ بود...با اینکه خیلی خلاصه بود با تشکر از انتشارات شهید هادی؛ امیدوارم یکم به جنبه های هنری طراحی جلد کتاب و همینطور تنظیم و بازنویسی بهای بیشتری بدهند تا به غیر از خود روایت ها، کتاب شدن آنها هم ماندگارتر
خیلی قشنگ بود. آدم غبطه میخوره به حال اینا
عالی.
درسهایی در کتاب هست که باید با گوش جان شنید.
کتاب خوبی بود جا داره بیشتر تو این زمینه کتاب نوشته بشه.از مادران شهدا چون زمینه روحی و تربیتی که مادر ایجاد کرده قطعا خیلی تاثیر داشته امیدوارم کتاب های بیشتری از مادرانی که پشتوانه و زمینه ساز شخصیت های بزرگ بودن
کتاب قشنگی بود
سلام خوب بود